English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
spray attack U پخش مواد شیمیایی وبیولوژیکی از راه هوا برای تولید تلفات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spray can U افشانه
spray U سمپاشی کردن پاشیدن
spray U اب پاش
spray U گردپاش
spray U دواپاشی تلمبه سم پاش
spray U سم پاشی
spray U افشان
spray U ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
spray U ریزش
spray U ترکه
spray U شاخه کوچک
spray U گل و بوته
spray U افشاندن
spray U زدن
spray can U اسپری
spray can U پشنجه
spray U افشک
spray U افشانه
spray U تزریق
spray U پاشش
spray U ترشح
spray U تزریق کردن
spray U پاشیدن
spray U زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spray U پیچک
spray U چیزپاشیدنی
spray U افشانک افشانه
base spray U بسک ته
spray painter U رنگپاش
flame spray U تزریق کردن شعلهای
to spray a room U امشی یاداروی دیگردراطاقی افشاندن
spray cans U افشانه
spray cans U اسپری
paint spray U اسپریرنگ
spray arm U دستهتلمبه
aerosol spray U افشانه گردپاش
spray button U دکمهآبپاش
spray control U کنترلآبپاش
spray nozzle U پیستولآبپاشی
spray gun U گردپاش
spray gun U تلمبه سمپاش
spray carburetor U کاربراتور سوخت پاش
base spray U بسکهای ته گلوله
plastic spray U رنگ پاشیدنی پلاستیکی
plastic spray U رنگ درزگیر یا روکش پلاستیکی
nose spray U بسک جلو
nose spray U بسکهای جلوی گلوله
side spray U بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
spray reagent U واکنشگر افشانهای
spray tower U برج افشانه دار
spray cans U پشنجه
spray tray U تله افشانک
to spray a tree U داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
paint spray gun U رنگ پاش
metal spray gun U تلمبه تزریق فلز
metal spray gun U تلمبه فلزپاش
paint spray gun U پیستوله رنگ
aerosol spray gun U افشانه تفنگی گردپاش
attack U با گفتارونوشتجات بدیگری حمله کردن
attack U تعدی
attack U تاخت و تاز یورش
attack U اعتداء
attack U اصابت یا نزول ناخوشی
attack U تک کردن
attack U حمله کردن
attack U مبادرت کردن به
attack U افند
attack U حمله
attack U فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attack U تاخت
attack [on] U حمله کردن [بر]
attack U حمله کردن بر
attack U مبادرت کردن به تاخت کردن
attack U تکش
attack U تک
nimzovitch attack U گشایش لارسن
mating attack U حمله ماتی
momentum of attack U دور حمله
momentum of attack U شدت حمله
four powns attack U حمله چهار پیاده
frontal attack U تک جبههای
nimzovitch attack U حمله نیمزوویچ
open to attack U در معرض حمله
moller attack U حمله مولر در جوئوکوپیانوشطرنج
holding attack U تک تثبیت کننده
frontal attack U حمله جبههای
landing attack U تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
launch an attack U شروع حمله
launch an attack U اجرای حمله شروع تک
holding attack U تک بازدارنده
line of attack U هدف
line of attack U سینه شمشیرباز
main attack U تک اصلی
main attack U تلاش اصلی نیروها
main attack U حمله اصلی
marshall attack U حمله مارشال در روی لوپس
landing attack U تک همراه با پیاده شدن به ساحل
minority attack U حمله مینوریته
internal attack U تک داخلی یا تک از داخل
minority attack U حمله اقلیت پیادهای شطرنج
holding attack U تک متوقف کننده
phased attack U تک مرحله به مرحله
phased attack U تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
torre attack U حمله توره در پیاده وزیرشطرنج
velimirovic attack U حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
yogoslav attack U حمله یوگوسلاو در واریاسیون دراگون دفاع سیسیلی شطرنج
heart attack U حملهی قلبی
attack line U خطاصابت
attack on humans U آسیببشری
attack on nature U آسیبمحیطزیست
goal attack U گلزن
wing attack U حملهگوشه
To attack someone from the back. U از پشت به کسی حمله کردن
She had a heart attack . U قلبش گرفت ( حمله قلبی )
suicide attack U حمله با خودکشی
a racist attack U حمله ای با غرض نژاد پرستی
suicide attack U قصد کشت بوسیله خودکشی
to resist an attack U حملهای رادفع کردن
to resist an attack U در مقابل حملهای مقاومت یاایستادگی کردن
pillsbury attack U حمله پیلزبری در گامبی وزیرشطرنج
post attack U بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
preemptive attack U تک پیشگیری
preemptive attack U تک ممانعتی تک پیشگیری کننده از شروع تک دشمن تک ممانعتی
preparation of attack U شمشیرباز اماده حمله
progressive attack U پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
sicilian attack U حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
simple attack U حمله ساده
sozin attack U حمله سوزین در دفاع سیسیلی
spoiling attack U تک ایذایی
spoiling attack U تک ممانعتی
stern attack U در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
stern attack U تک نزولی ازسمت عقب
surprise attack U تک ناگهانی
surprise attack U تک غافلگیری تک غافلگیرانه
false attack U حمله معین شمشیرباز درانتظار واکنش معین
attack zone U منطقه حمله
attack pattern U ارایش تک
attack pattern U الگوی تک
attack origine U کشور اغازکننده تک
attack origine U محل اغازتک
attack origine U محل یا منبع تک
attack on preparation U شمشیرباز اماده برای حمله
attack helicopter U هلیکوپتر تک
attack helicopter U هلیکوپتر تک ور
attack heading U جهت تک
attack plane U هواپیمای تک
attack plotter U وسیله ردنگار
attack transport U ناوحمل و نقل شرکت کننده درنیروی اب خاکی
attack transport U ناو ترابری نیروی تک
attack timing U زمان بندی تک
attack teacher U وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
attack speed U سرعت تک
attack size U استعداد وسایل درگیر در تک
attack size U اندازه تک
attack position U موضع تک
attack plotter U ردنگار هدف
attack heading U سمت تک
attack group U گروه تک به ساحل
attack group U گروه تک
anderssen attack U حمله اندرسن در دفاع فرانسوی شطرنج
air attack U حمله هوایی
air attack U تک هوایی
accidental attack U تک تصادفی
absence attack U حمله غیاب
counter-attack U پاتک
counter-attack U حمله متقابله
angle of attack U زاویه تک
angle of attack U زاویه حمل
attack force U نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
counter attack U حمله متقابله
attack carrier U ناو هواپیمابر افندی
attack block U دفاع روی تور والیبال
attack assessment U ارزیابی تک
attack assessment U ارزیابی نتایج تک
attack altitude U ارتفاع تک
anxiety attack U حمله اضطراب
counter attack U پاتک
composite attack U حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
corrosive attack U اغاز و توسعه خورندگی
double attack U حمله دویل
creeping attack U تک مرحله به مرحله
diversionary attack U تک منحرف کننده توجه دشمن
creeping attack U تک خیزبه خیز
cut off attack U تک هواپیمای رهگیر به متجاوز
creeping attack U تک هماهنگ شده ضد زیردریایی
creeping attack U تک غافلگیرانه دریایی
launch an attack U حمله کردن
diversionary attack U تک انحرافی
cut off attack U تک قطع کننده مسیر
discovered attack U حمله برخاست
direction of attack U سمت حمله
direction of attack U سمت تک
cut off attack U تک برشی
deliberate attack U تک با فرصت
coordinated attack U تک هم اهنگ شده
compound attack U حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
electrophilic attack U حمله الکترون دوستی
backside attack U حمله از پشت
banzai attack U حمله بی پروا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com