Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 140 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
smoke bomb discharger
U
تخلیهبمبدوددار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
battery discharger
U
باتری خالی کن
discharger for battery
U
باتری خالی کن
rotary discharger
U
تخلیه گر گردان
discharger of a capacitor
U
تخلیه خازن
smoke out
U
بیرون راندن
smoke out
<idiom>
U
درمورد چیزی به حقیقت رسیدن
smoke out
<idiom>
U
درمه غلیظ گیر کردن
smoke
U
دود کردن دود کشیدن دود دادن
smoke
U
دود
smoke
U
مه غلیظ
smoke
U
استعمال دود استعمال دخانیات
smoke
U
دودکردن دود دادن
smoke
U
سیگارکشیدن
smoke
U
دودی رنگ
to smoke opium
U
وافور کشیدن
smoke screen
U
پرده پوشش دودبرای استتار یکانهای خودی
smoke screen
U
موجب تاریکی وابهام
to end in smoke
U
دودشده
to end in smoke
U
هیچ شده
to smoke opium
U
تریاک کشیدن
smoke screen
U
پرده دود
from smoke into smother
U
ازچاه بچاله
smoke stack
U
دودکش
smoke test
U
بررسی تصادفی برای اینکه ماشین باید در صورتی که هنگام روشن کردن دود ایجاد نشود کار کند
tactical smoke
U
دود استتاری
tactical smoke
U
دود مصنوعی
the smoke culs
U
درد بصورت مارپیچی بالا می رود
chain-smoke
U
پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoke
U
سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
the smoke goes up the chimney
U
دودوازدودکش بالامی رود
smoke dried
U
خشکانده بابود
smoke tree
U
بوته سماق
smoke proof
U
غیر قابل نفوذ دود
to smoke a pipe
U
پیپ یا چپق کشیدن
I dont smoke at all.
U
اهل دود نیستم ( دخانیات استعمال نمی کنم )
smoke baffle
U
خروجدود
smoke agent
U
عامل شیمیایی دودانگیز
smoke agent
U
ماده دودانگیز
smoke blanket
U
پرده پوشش دود برای استتاراز دید هوایی
smoke candle
U
جعبه دودزا در گلوله دودانگیز
smoke candle
U
جعبه حاوی عامل دودانگیز
smoke consumer
U
اسباب استفاده از دود برای مصرف درونی ماشین
smoke consumption
U
دودگیری
smoke mask
U
ماسک ضد دود
smoke dried
U
دودی
phase of smoke
U
مراحل تولید پرده دود یاتشکیل ان
smoke jack
U
سیخ گردان
smoke proof
U
ضد دود
go up in smoke/flames
<idiom>
U
There is no smoke without fire .
<proverb>
U
هی دودى بدون آتش نیست .
to give off smoke
U
[از خود]
دود بیرون دادن
smoke round
U
گلوله دودانگیز
smoke projectile
U
گلوله دودانگیز
smoke pot
U
جعبه دودانگیز
smoke point
U
نقطه دود
smoke curtain
U
پرده دود برای استتار از دیدزمینی
to smoke oneself sick
U
از بسیاری استعمال دخانیات ناخوش شدن
The smoke rose straight up.
U
دود راست رفت بالا
bomb
U
بمب
bomb
U
زیر اب ناپدید شدن موج سوار
bomb
U
شکست فاحش
bomb
U
شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bomb
U
بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند
bomb
U
غیر رسمی از بین رفتن
bomb
U
تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bomb
U
یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
bomb
U
خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
bomb
U
بن بست
bomb
U
مخزن
bomb out
U
شروع شیرجه از هواپیما
A-bomb
U
بمب اتمی
A-bomb
U
با بمب اتمی حمله کردن
A-bomb
U
بمباران اتمی کردن
H-bomb
U
بمب هیدروژنی
bomb
U
نارنجک
bomb
U
بمباران کردن
wooden bomb
U
بمب سالم و بادوام
letter-bomb
U
بمب نامهای
neutron bomb
U
بمب نوترونی
plastic bomb
U
بمب پلاستیکی
plastic bomb
U
بمب خمیری
time bomb
U
بمب ساعتی
bomb disposal
U
تخریب بمب
bomb factory
U
مکانغیرقانونیساختبمب
bomb scare
U
اطلاعتلفنیازوجودبمبدرمکانیتوسط شخصی
car bomb
U
بمبیکهداخلیا زیر ماشینجاسازیکردهباشند
parcel bomb
U
بمبیکهدرونبستهایجاسازیشدهوبهمحضبازشدندربستهمنفجرمیشود
roadside bomb
U
بمب دست ساز
petrol bomb
U
نوعیبمببنزینی
bomb disposal
U
از کار انداختن بمب
cluster bomb
U
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bomb
U
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bomb
U
تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster bomb
U
کلاستر
atom bomb
U
بمب اتمی
hydrogen bomb
U
بمب هیدروژنی
hydrogen bomb
U
بمب ترکیبی اتمی
an incendiary bomb
U
بمب اتش زا یا اتش انگیز
cluster bomb
U
قالب
cluster bomb
U
لوستر چندشاخه شمش
cluster bomb
U
خوشه
cluster bomb
U
دسته
cluster bomb
U
گروه
cluster bomb
U
سنبله دسته کردن
cluster bomb
U
جمع کردن خوشه کردن
cluster bomb
U
اویز چند شاخه
cluster bomb
U
خوشه مین خوشهای
cluster bomb
U
مین خوشهای
bomb cemetery
U
محل تخریب بمبهای عمل نکرده
bomb cemetery
U
محل تجمع بمبهای فاسد
fission bomb
U
بمب اتمی
fission bomb
U
بمب هستهای
fission bomb
U
بمب شکافت
fusion bomb
U
بمب فوزیونی
fusion bomb
U
بمب ذوب کننده
gas bomb
U
بمب گازی
glide bomb
U
بمب یا موشک لغزنده در هوا بمب لغزنده
hung bomb
U
بمبی که پس از پرتاب خود به خود به هواپیما اویزان بماند
incendiary bomb
U
بمب اتش زا
leaflet bomb
U
بمب حاوی اعلامیه یا اوراق تبلیغاتی
para bomb
U
بمب چتردار
para bomb
U
بمب قابل پرتاب به وسیله چتر نجات
fire bomb
U
بمب اتش افروزبنزینی
fire bomb
U
بمب اتش زا
depth bomb
U
بمب عمل کننده در زیر اب
depth bomb
U
بمب زیرابی
bomb proof
U
ضد بمب
bomb proof
U
پناهگاه یاساختمانی که در مقابل بمب مقاوم باشد
bomb reconnaissance
U
شناسایی محل بمبهای عمل نکرده شناسایی محل بمب
bomb alarm system
U
سیستم اعلام خطر بمباران اتمی
bomb damage assessment
U
تعیین میزان خسارت ناشی ازبمب
bomb release line
U
خط رهایی بمب
bomb release line
U
خط فرضی دور هدف که هواپیما بمب خود را داخل ان رها میکند
bomb release point
U
نقطه رهایی بمب
bomb sighting system
U
سیستم نشانه روی بمب سیستم هدف گیری بمب
To burst ( exploded) a bomb.
U
بمب ترکاندن
bomb impact plot
U
بردن محل اصابت بمب روی نقشه
final bomb release line
U
اخرین خط رهایی بمب اخرین خط پرتاب بمب
holy cow !
[holy smoke !]
<idiom>
U
اصطلاح برای ابراز تعجب یا حیرت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com