Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 146 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
site manager
U
رئیس کارگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
manager
U
مدیر
manager
U
برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
manager
U
امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ
manager
U
ل کامپیوترها و شبکه در شرکت
manager
U
نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد
manager
U
یس بخش در شرکت
dp manager
U
مدیر داده پردازی
manager
U
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
manager
U
و نیز آدرس شیار را
manager
U
مباشر
manager
U
مدیر تیم
manager
U
مدیر مسابقه بوکس
manager
U
بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
manager
U
و بخشهای فایل را در نظر می گیرد
manager
U
کارفرما
item manager
U
مدیر اقلام
item manager
U
مدیریت اقلام تدارکاتی
library manager
U
مدیر کتابخانه
micro manager
U
مدیر ریزکامپیوترها
general manager
U
مدیر باشگاه
file manager
U
مدیر فایل
LAN Manager
U
سیستم عامل شبکه توسعه یافته توسط ماکروسافت برای PC
stores manager
U
مدیر انبارها
town manager
U
شهردار انتصابی
bank manager
U
رییسبانک
office manager
U
رئیس دفتر
acting manager
U
کفیل
office manager
U
رئیس اداره
sales manager
U
مدیر فروش
staff manager
U
رئیس کارگزینی
project manager
U
مدیر پروژه
project manager
U
مدیر پروژه ها
project manager
U
مدیر طرحها
program manager
U
بخش اصلی ویندوز که کابر می بیند
program manager
U
مدیر برنامه ها
Print Manager
U
امکان نرم افزاری که بخشی از ماکروسافت ویندوز است و برای مدیریت صفحه چاپ به کار می رود
presentation manager
U
برای 2/OS که بطورمشترک توسط شرکتهای
presentation manager
U
تهیه شده است IB , icrosoftیک میانجی رابط نگارهای ورابط برنامه نویسی کاربردی
presentation manager
U
واسط کار به گرافیک تامین شده توسط سیستم عامل OS/2
sale manager
U
مدیر فروش
personnel manager
U
مدیر استخدام
operation manager
U
مدیر عملیات
record manager
U
مدیر رکورد
stage manager
U
مدیر نمایش
stage manager
U
کارگردان نمایش
edp manager
U
مدیرداده پردازی الکترونیکی
computer center manager
U
مدیر مرکز کامپیوتر
computer operations manager
U
مدیر عملیات کامپیوتر
adobe type manager
U
مدیر انواع فونت ادوبی
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
data processing manager
U
مدیر پردازش داده
data base manager
U
مدیر پایگاه داده
personal information manager
U
برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
army class manager activity
U
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
Being a junior clerk is a far cry from being a manager .
U
کارمند عادی بودن کجا و رئیس بودن کجا
on site
U
در محل
site
U
زمین محل احداث بنا
site
U
قرار داشتن مستقر بودن
on site
U
پای کار
site
U
پادگان
on site
U
در جا
site
U
جا
site
U
محل
site
U
مقر
site
U
مکان
site
U
زمین زیر ساختمان
site
U
کارگاه ساختمانی
site
U
موضع
site
U
پایه
site
U
محل دستگاه تراز
site
U
پایگاه
site
U
تراز
site
U
محلی که پایه چیزی باشد
site
U
موقعیت
site
U
ایستگاه
site
U
محل محوطه کار
y site
U
نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
x site
U
سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
x site
U
انبار موقت
site
U
زمین ساختمانی
site
U
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
archeological site
U
منبع
[باستان شناسی]
site of the find
U
منبع
[باستان شناسی]
archeological site
U
چشمه
[باستان شناسی]
site of the find
U
چشمه
[باستان شناسی]
Is there a camp site near here?
U
آیا نزدیک اینجا محل اردو وجود دارد؟
This is the site for a new scool .
U
اینجامحل ( احداث) مدرسه جدید است
Is there a camp site near here?
U
آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
site plan
U
نقشه محل
remote site
U
محل دور افتاده
site prefabrication
U
پیش ساختن در پای کار
site plan
U
نقشه جایگاه
site scale
U
طبله تراز
site scale
U
دستگاه تراز توپ
site survey
U
برداشت نقشه تکهای از زمین
site office
U
دفتر مشاوراملاک
site office
U
دفتر ساختمانی
site license
U
مجوز درون سازمانی
site inspection
U
معاینه محل
site engineering
U
مدیر ساختمان
site concrete
U
بتنی که در پای کار ساخته شود
site clearance
U
تخلیه کارگاه
site building
U
زمین ساختمانی
site building
U
زمین زیربنا
site poll
U
قرار دادن تمام ترمینال ها یا وسایل در یک محل
building site
U
کارگاه ساختمانی
destruction site
U
منطقه تخریب مهمات محل تخریب
destruction site
U
منطقه تخریب
dam site
U
محل بند
dam site
U
جای بند محل سد
dam site
U
جای سد
dam site
U
بندگاه
crossing site
U
محل پایاب
crossing site
U
محل گذار
crossing site
U
محل عبور اجباری
central site
U
سایت مرکزی
beta site
U
محل بتا
beta site
U
ن شود
angle of site
U
زاویه تراز
active site
U
موضع فعال
active site
U
محل فعال
building site
U
عرصه
hardened site
U
پایگاه مقاوم
hardened site
U
حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
reconstitution site
U
قرارگاه یا ستاد بازیافتی ازیک یکان منهدم شده
launching site
U
محل پرتاب
line of site
U
خط توپ هدف
line of site
U
خط تراز یا مبنای افق توپ
loading site
U
سکوی بارگیری
loading site
U
محل بارگیری
on site concrete
U
بتن ساخته شده در کارگاه
plane of site
U
سطح قائم مار بر سکوی تیر
launching site
U
سکوی پرتاب موشک
lattice site
U
جایگاه شبکه
landing site
U
محل فرود
landing site
U
پایگاه فرود
hot site
U
یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
height of site
U
ارتفاع پایگاه
height of site
U
ارتفاع ایستگاه
height of site
U
ارتفاع سکوی موشک یاموضع
complementary angle of site
U
تصحیح تکمیلی تراز
graphical site table
U
خط کش تراز
This is a perfect (an excellent) site for a cinema(theatre house).
U
این زمین برای ساختن یک سینما جان می دهد
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products.
U
این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
General manager . Director general .
U
مدیر کل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com