Perdic | sign languages | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 149 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	sign languages U	زبان علامات
	sign languages U	زبان مخصوص کرها
	sign languages U	مکالمه با اشاره
	sign languages U	زبان اشاره

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	languages U	زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند
	languages U	زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
	languages U	زبان برنامه نویسی که حاوی دستورات کد دولویی است و مستقیما توسط CPU قابل فهم است
	languages U	نرم افزاری که به کاربر امکان وارد کردن برنامه به زبان خاص و سپس اجرای آن میدهد
	languages U	زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
	languages U	زبان اصلی که برنامه با آن نوشته میشود تا توسط کامپیوتر پردازش شود
	languages U	ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
	languages U	سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند.
	languages U	زبان ها
	languages U	دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
	languages U	زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
	languages U	زبان
	languages U	لسان
	languages U	کلام
	languages U	سخنگویی تکلم
	languages U	بصورت لسانی بیان کردن
	languages U	برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
	languages U	برنامهای که به عنوان مترجم
	languages U	تبدیل و اجرا میکند
	languages U	زبان برنامه نویسی که از نشانه هایی استفاده میکند تا دستورات ای که باید به کد ماشین تبدیل شوند را کد کند
	languages U	استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
	languages U	قالب و فرمت دستورات و داده ها در یک زبان مشخص
	languages U	مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
	languages U	در زمان اجرا
	languages U	هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
	modern languages U	زبانهای امروزی
	To have a flair for languages. U	ذوق فرا گیری زبانهای خارجی را داشتن
	modern languages U	زبانهای این عصر
	low level languages U	زبانهای سطح پایین
	string processing languages U	زبانهای پردازش رشته
	The living languages of the world. U	زبانهای زند ؟ دنیا
	robot control languages U	زبانهای کنترل روبوت
	sign off U	از زیر بار تعهد یامشارکتی شانه خالی کردن
	I wI'll sign for him . U	من بجای اوامضاء خواهم کرد
	sign off U	جارفتن
	V-sign U	علامت پیروزی
	sign off U	پایان دادن به
	to sign away U	با امضامنتقل کردن
	sign off U	علایم ختم مخابرات یامکالمات
	sign on U	on log
	sign on U	قرارداد استخدام کسی را امضاکردن
	sign off U	علامت ختم ارسال پیام
	sign off U	off log
	sign over <idiom> U	بطور قانونی
	sign-on U	ورود به سیستم [رایانه شناسی]
	plus sign U	که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
	plus sign U	علامت جمع
	to sign on U	برای سربازی اسم نویسی کردن
	to sign up U	قراردادی را امضا کردن [اسم نویسی کردن]
	to sign up for something U	نام خود را درفهرست نوشتن [برای انجام کاری اشتراکی]
	plus sign U	علامت چاپ شده یا نوشته شده
	plus sign U	علامت بعلاوه
	plus sign U	علامت باضافه
	sign up <idiom> U	تعهددادن
	Please sign here.	لطفا اینجا را امضا کنید.
	Just sign here and leave at that . U	اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
	sign test U	ازمون علامتها
	sign of weakness U	نشان ضعف
	sign post U	تابلو راهنما
	sign position U	موقعیت علامت
	sign of weakness U	دلیل ضعف
	sign position U	مکان علامت
	sign position U	موضوع علامت
	sign of zodiac U	برج
	equal sign U	علامت برابری
	sign writer U	تابلو نویس
	sign writer U	لوحه نویس
	I wI'll get (persuade)him to sign . U	اورا حاضر بامضاء می کنم
	star sign U	علامتزودیاک
	multiplication sign U	نمادضرب
	equals sign U	نمادتساوی
	division sign U	نماد تقسیم
	exterior sign U	علامتخارجی
	single sign-on U	ورود یگانه به سیستم [رایانه شناسی]
	warning sign U	علامت احضار
	warning sign U	علامت اخطار
	traffic sign U	علامت عبور و مرور
	traffic sign U	تابلو نشانه گذاری
	traffic sign U	تابلو علایم
	temporal sign U	علامت زمانی
	stop sign U	علامت توقف
	traffic sign U	لوحه نشانه گذاری
	sign flasher U	چشمک زن
	counter sign U	نشانی
	counter sign U	اسم عبور
	counter sign U	اسم شب
	dollar sign U	حرف
	dollar sign U	که رد برخی زبانها برای بیان یک متغیر به عنوان نوع رشته به کار می رود
	equal sign U	علامت تساوی
	he gave me a sign to go U	اشاره کرد که بروم
	is a monetary sign U	نشان پول
	is a monetary sign U	انگلیسی است
	pharmaceutical sign U	نشان داروسازی
	conventional sign U	علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
	advance sign U	علامت اوانس
	minus sign U	علامت منها
	minus sign U	منفی
	minus sign U	علامت چاپ شده یا نوشته شده
	minus sign U	برای تفریق یا مقدار منفی
	sign language U	زبان علامات
	sign language U	زبان مخصوص کرها
	sign language U	مکالمه با اشاره
	sign language U	زبان اشاره
	call sign U	معرف رادیویی
	call sign U	معرف
	pharmaceutical sign U	علامت دواسازی
	positive sign U	علامت مثبت
	procedure sign U	علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
	sign a waiver U	قبول اغماض نمودن
	sign and magnitude U	علامت و مقدار
	sign magnitude U	علامت و مقدار
	sign flag U	پرچم علامت
	sign bit U	بیت علامت
	sign character U	دخشه علامت نما
	sign extension U	گسترش علامت
	sign digit U	رقم علامت
	romberg's sign U	علامت رومبرگ
	sign bit U	ذره علامت نما
	radical sign U	علامت جذر
	sign of the cross U	علامت صلیب
	sign of god U	ایت الله
	sign of aggregation U	علائم مخصوص جمله جبری
	sign manual U	صحه ملوکانه
	sign manual U	امضا پادشاه
	sign learning U	علامت اموزی
	sign gestalt U	علامت- گشتالت
	sign digit U	رقم علامت نما
	address call sign U	معرف ادرس
	address call sign U	رمز ادرس
	collective call sign U	معرف عمومی
	I wI'll sign for (on behalf of)my brother. U	از طرف (سوی )برادرم امضاء خواهم کرد
	net call sign U	معرف شبکه
	net call sign U	معرف رادیویی شبکه
	radio call sign U	معرف رادیویی
	change sign key U	کلیددکمهتغییرات
	tactical call sign U	معرف رادیویی تاکتیکی
	level crossing sign U	علامتخطعبور
	number of tracks sign U	شمارهعلائملبه
	radio call sign U	معرف ایستگاه رادیویی
	sign flip flop U	الاکلنگ علامت نما
	collective call sign U	معرف مشترک یکانها
	To give a signal ( sign) . U	علامت دادن
	These clouds are a sign of rain .	این ابرها علامت بارندگی است
	I shall not sign this contract in its present from (as it appears). U	این قرار داد را بصورت فعلی امضاء نخواهم کرد
	A white flag is a sign ( token ) of surrender. U	پرچم سفید علامت تسلیم است