English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 68 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sewing machines U چرخ دوزندگی
sewing machines U چرخ خیاطی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sewing: sewing frame U ماشیندوخت
sewing U حاشیه دوزی
sewing U دوزندگی
sewing U دوختن پارچه لباسی
cotton sewing U نخ خیاطی
cotton sewing U نخ دوزندگی
sewing machine U چرخ خیاطی
sewing machine U چرخ دوزندگی
flat sewing U شلال کردن
it puckered up in sewing U هنگام دوختن جمع شد
it puckered up in sewing U درضمن دوختن چین خورد
to unstitch something [sewing] U کوکی [بخیه ای] را باز کردن [دوختن پارچه] [فناوری بافندگی]
sewing thread U نخ خیاطی
sewing press U ماشین کتابدوزی
sewing cotton U نخ دوزندگی
round sewing U گرد دوخت
round sewing U دوخت گرد
machines U زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machines U کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
machines U تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
machines U کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
machines U خطای ناشی از خرابی قطعه
machines U تراشیدن ماشین
machines U بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machines U دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machines U دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machines U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machines U که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machines U فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
machines U خطای ناشی خرابی سخت افزار
machines U براده برداشتن
machines U شیارانداختن روی فلز
machines U تراشکاری کردن صیقل کردن
machines U ماشین کردن با ماشین رفتن
machines U دستگاه
machines U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machines U نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
machines U ماشین
machines U کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machines U ماشین شبیه سایز شده و عملیات آن
machines U شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
machines U کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machines U بیت اجرا میشود
machines U سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machines U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines U عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
machines U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machines U تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
machines U ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
fruit machines U جک پات
boring machines U دستگاه های مته [ابزار]
drilling machines U دستگاه های مته [ابزار]
drilling machines U دریل ها [ابزار]
boring machines U دریل ها [ابزار]
drilling machines U مته های برقی [ابزار]
boring machines U مته های برقی [ابزار]
vending machines U ماشین خود کاری که باانداختن پول در سوراخ ان جنس مورد لزوم از ان خارج میشود
slot machines U ماشین خودکاری که پول درسوراخ ان انداخته و کالای مطلوب را تحویل میگیرند
answering machines U نرم افزار کاربردی روی یک کامپیوتر شخصی که مودمی را که در ارسال صوت را بر عهده دارد کنترل میکند
knitting machines U ماشین کش بافی
carpenter's machines U ماشین الات درودگری
smart machines U ماشینهای هوشمند
pinball machines U ماشین پینبال
pinball machines U ماشین ساچمه پران
washing machines U ماشین رختشویی
The real problem is not whether machines think but whether men do. U مشکل واقعی این نیست که آیا ماشین ها فکر می کنند یا خیر مشکل واقعی این است که آیا انسان فکر می کند یا خیر.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com