Perdic | separately excited | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version

پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید		\|	Help	\|	About	\|

Home	\|	Forum / پرسش و پاسخ	\|	+ Contribute	\|	Users


Total search result: 21 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	separately excited U	مولد با راه انداز جداگانه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	separately U	جداگانه
	separately U	علیهده
	separately U	تفکیکا"
	We'd like to pay separately.	ما میخواهیم جداگانه پرداخت کنیم.
	excited U	برانگیخته
	to get excited U	بهیجان امدن براشفتن
	to get excited U	دست پاچه شدن
	to get excited U	خشمگین شدن
	excited U	تهیج شده
	self excited U	تحریک شده توسط جریان دینام
	excited U	غضبناک
	it excited my pity U	مرارقتی دست داد
	It excited my curiosity. U	حس کنجکاویم را تحریک کرد
	it excited my pity U	دلم سوخت
	excited ion U	یون تحریک شده
	excited state U	حالت برانگیخته
	excited field loudspeaker U	بلندگوی الکترودینامیک
	self excited/induced vibration U	نوسان خودالقایی
	excited atom density U	چگالی اتمهای تحریک شده
	His pride was roused . His jealousy was excited. U	سر غیرت آمد

Recent search history

Forum search