English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 32 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
self moved U دارای حرکت خود بخود
self moved U دارای حرکت بادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
moved U جنبیدن
moved U تکان دادن
moved U حرکت دادن
moved U بجنبش دراوردن
moved U بازی کردن
moved U متاثر ساختن
moved U جنبش تکان
moved U حرکت
moved U اقدام
moved U نوبت حرکت یابازی بحرکت انداختن
moved U وادار کردن تحریک کردن
moved U پیشنهاد کردن تغییر مکان
moved U حرکت کردن
moved U نقل مکان
moved U اسباب کشی
moved U اسباب کشی کردن
moved U حرکت فریبنده
moved U مانوور برای گرفتن نفر جلو
moved U تغییردادن انتقال دادن
moved U تحریک کردن
moved U حرکت کردن تکان خوردن
moved U پیش رفتن
moved U اسباب کشی کردن تکان
moved U حرکت جنبش
moved U دستوری که محل بلاک متن که توسط نشانه گر بلاک مشخص شده است را تغییر میدهد
moved U تغییر دادن محل چیزی
moved U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
Her sad story moved us to tears. U داستان غم انگیزش همه ما را بگریه انداخت
to be moved to another school U به آموزشگاه دیگری فرستاده شدن
The massive storm has moved across Iceland. U این طوفان بزرگ از روی ایسلند رد شد.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com