Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 121 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sector addressing
U
نشانی دهی قطاعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
immediate addressing
U
نشان دهی بلافصل
addressing
U
ادرس دهی
addressing
U
فرایند دستیابی به یک محل در حافظه
addressing
U
نشانی یابی
addressing
U
روش آدرس دهی به یک محل چه به صورت ترتیبی یا اندیس یا مستقیم و...
addressing
U
بزرگترین محلی که یک برنامه مشخص یا CPU میتواند مستقیما به آن دستیابی داشته باشد
addressing
U
بدون نیاز به موارد خاص
addressing
U
روشی که بخشی از حافظه مکان دهی میشود
addressing
U
استفاده از کلمه آدرس کوتاهتر از معمول تا عمل کشف آدرس سریع تر انجام شود
addressing
U
در سطح صفر: عملوندی که بخشی از قسمت آدرس دستورالعمل است . سطح اول : عملوندی که در آدرس دستور ذخیره شده است . سطح دوم : عملوندی که در آدرسی که به دستور داده میشود ذخیره شده است
addressing
U
روش آدرس دهی به داده که در آن اولین دستورالعمل به آدرس اشاره میکند که حاوی آدرس دوم است
addressing
U
محل دستیابی شده حاوی آدرس عملوندی است که قرار است پردازش شود
addressing
U
دستیابی سریع به داده به علت وجود آن در فیلد آدرس
addressing
U
حالت آدرس دهی که در آن محل ذخیره سازی از آدرسهای پایه تشکیل شده است
addressing
U
و کلمات افست
addressing
U
. که بعد به آن اضافه میشود تا آدرس مورد نظر بدست آید
addressing
U
انتخاب یک ثبات و بررسی یک بیت از آن
addressing
U
روش آدرس دهی که آدرس محل ذخیره سازی در دستورالعمل محلی است که باید استفاده شود
immediate addressing
U
ادرس دهی بلافصل
immediate addressing
U
ادرس دهی فوری
addressing
U
نشانی دهی
addressing
U
مکان دهی به کلمه داده ذخیره شده در حافظه با استفاده از آدرس مطلق آن
relative addressing
U
ادرس دهی رابطهای
relative addressing
U
نشانی دهی نسبی
abriviated addressing
U
ادرس مختصر شده
implied addressing
U
دستور اسمبلی که فقط روی یک ثبات کار میکند.
inherent addressing
U
دستوری که حاوی تمام داده مورد نیاز برای آدرس ی که باید دستیابی شود است بدون عمل اضافی
relative addressing
U
نشان دهی نسبی
addressing mode
U
وضعیت ادرس دهی
indirect addressing
U
نشان دهی غیرمستقیم
extended addressing
U
ادرس دهی گسترده
addressing mode
U
باب نشان دهی
associative addressing
U
محلی که توسط محتوایش آدرس دهی شده است و نه شماره یا آدرس
associative addressing
U
روش باز یابی داده که از بخش داده و نه از آدرس آن استفاده میکند
associative addressing
U
پردازندهای که از حافظه انجمنی استفاده میکند
associative addressing
U
محلی که توسط محتوایش آدرس دهی شده است و نه آدرسش
deferred addressing
U
آدرس دهی غیر مستقیم که محلی که دستیابی شده است حاوی آدرس عملوند پردازش شدنی است
direct addressing
U
نشان دهی مستقیم
direct addressing
U
ادرس دهی مستقیم
multilevel addressing
U
ادرس دهی چند مرحلهای
index addressing
U
نشان دهی شاخص دار
content addressable addressing
U
پردازندهای که از فضای ذخیره سازی انجمنی استفاده میکند
memory addressing mode
U
باب ادرس دهی حافظه
content addressable addressing
U
ثباتی که با توجه به محتوای آن ونه یک شماره یا آدرس محل دهی میشود
content addressable addressing
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند
content addressable addressing
U
محلی که آدرس آن محتوای آن و نه آدرس دیگری باشد
sector
U
منطقه ماموریت قطاع اتش
sector
U
شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
sector
U
جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد
sector
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
sector
U
منطقه
sector
U
ناحیه
sector
U
خط کش ریاضی ناحیه
sector
U
محله
sector
U
بخش
sector
U
جزء تقسیم کردن
sector
U
منطقه واگذاری
sector
U
قطاع
sector
U
قسمتی ازجبهه
sub sector
U
زیربخش
sub sector
U
بخش فرعی
sector
U
تقسیم دیسک به شیار رهایی
sector
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector
U
تقسیم دیسک به شیارهای آدرس پذیر
sector
U
دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند
sector
U
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sector
U
سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
sector
U
قطاع دایره
observing sector
U
قطاع دیدبانی
observing sector
U
منطقه دیدبانی
throwing sector
U
نقطه فرود وسیله پرتاب شده
real sector
U
بخش واقعی
traditional sector
U
بخش سنتی
two sector economy
U
اقتصاد دو بخشی
productive sector
U
بخش تولیدی
real sector
U
بخش متغیرهای حقیقی
two sector model
U
الگوی دو بخشی
teritiary sector
U
بخش سوم
sector of search
U
منطقه تجسس رادار
sector of search
U
منطقه مراقبت رادار
sector of search
U
منطقه کاوش
sector scan
U
کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
service sector
U
بخش خدمات
soft sector
U
علامت گذاری قطاع ها وبخشهای روی یک دیسک که از اطلاعات نوشته شده ان استفاده میشود
sector of fire
U
قطاع اتش منطقه تیراندازی
spherical sector
U
قطاع کروی
teritiary sector
U
بخش ثالثه
sector of fire
U
منطقه اتش
sector of a sphere
U
اکلیل کروی
sector commander
U
فرمانده ناحیه پدافند هوایی
sector commander
U
فرمانده ناحیه
observation sector
U
قطاع دیدبانی
nonmonetary sector
U
بخش غیر پولی
bad sector
U
قطاع خراب
bad sector
U
قطاع بد
bad sector
U
شیاری که اشتباه فرمت شده است یا خطایی دارد و غیر قابل تصحیح یا نوشتن یا خواندن است
sector of responsibility
U
منطقه مسئولیت
agricultural sector
U
بخش کشاورزی
private sector
U
بخش خصوصی
public sector
U
بخش دولتی
public sector
U
بخش عمومی
defense sector
U
منطقه پدافندی
disk sector
U
قطاع دیسک
nonformal sector
U
بخش غیر رسمی
infrastructural sector
U
بخش زیربنائی
hard sector
U
قطاع سخت افزاری
main sector
U
بخش اصلی
modern sector
U
بخش نوین
government sector
U
بخش دولتی
modern sector
U
بخش جدید
monetary sector
U
بخش پولی
disk sector
U
بخش دیسک
informal sector
U
بخش غیر رسمی
steering worm sector
U
تاج فرمان
steering worm sector
U
چرخ دنده حلزونی قطاعی فرمان
air defense sector
U
منطقه ماموریت پدافند هوایی
air defense sector
U
منطقه واگذاری شده پدافندهوایی
fire support sector
U
منطقه پشتیبانی اتش
sector interleave factor
U
عامل جاگذاری قطاع
worm and sector sleering
U
چرخ دنده ی حلزونی و قطاع فرمان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com