English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 200 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
schedule date U موعد طبق برنامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fi schedule U برنامه فاصلهای ثابت
schedule U برنامه زمان بندی
schedule U برنامه اجرائی
schedule U زمان بندی کردن
schedule U برنامه زمانی
schedule U برنامه ریزی کردن
schedule U صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
Schedule+ U برنامه نرم افزاری که حاوی اصول مدیریت اطلاعات شخصی از قبیل تقویم روزانه است
schedule U برنامه ریزی کردن پیش بینی کردن
schedule U زمانبندی
schedule U ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedule U ریز برنامه
schedule U فهرست راهنمای قانون
schedule U در برنامه منظورکردن
schedule U برنامه زمان بندی فهرست
schedule U دربرنامه گذاردن
schedule U برنامه
schedule U صورت فهرست
fr schedule U برنامه نسبتی ثابت
vr schedule U برنامه نسبتی متغیر
vi schedule U برنامه فاصلهای متغیر
schedule U فرانما
schedule U جدول
shift schedule U برنامه نوبت کاری
shift schedule U برنامه شیفت کاری
shift schedule U برنامه زمان کاری
assault schedule U برنامه هجوم
approach schedule U برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
tariff schedule U جدول تعرفه
time schedule U برنامه زمانی
consumption schedule U جدول مصرف
demand schedule U جدول تقاضا
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
schedule an appointment U قرار ملاقات گذاشتن
work schedule U برنامه کار
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
supply schedule U جدول عرضه
subject schedule U برنامه جزء جزء
optimum schedule U مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند
landing schedule U برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
interval schedule U برنامه فاصلهای
project schedule U زمان بندی پروژه
rating schedule U مقیاس درجه بندی
ratio schedule U مقیاس نسبتی
schedule maintenance U نگهداشت زمان بندی شده
schedule maintenance U نگهداری زمانبندی شده
schedule of fires U برنامه اتشها
schedule of fires U برنامه ساعتی اتشها
employment schedule U برنامه استفاده از ناو
employment schedule U برنامه ماموریت ناو
schedule of targets U برنامه اماجها
schedule of targets U برنامه هدفها
schedule report U گزارش زمانبندی شده
indifference schedule U جدول بی تفاوتی
subject schedule U برنامه موضوعی
maintenance schedule U برنامه نگهداشت
individual demand schedule U صورت کالاهایی که یک فرد در یک مدت معین حاضر به خریدانها باشد
fixed ratio schedule U برنامه نسبتی ثابت
individual demand schedule U جدول تقاضای فردی
fixed interval schedule U برنامه فاصلهای ثابت
variable interval schedule U برنامه فاصلهای متغیر
variable ratio schedule U برنامه نسبتی متغیر
market demand schedule U صورت تقاضاهای خریدارجزء در بازار
edward's personal preference schedule U مقیاس ادوارد برای رجحانهای شخصی
up to date U تازه
up to date U تجدید نظر کردن
up to date U جدید
date U فرمان DATE
up to date U بهنگام
up to date U مطابق روز
up to date U متداول
value date U تاریخ اجرا والور
value date U تاریخ ارزش
up to date U حاوی اخرین اطلاعات
up to date U تصحیح شده
the date was not specified U نشده بود
the date was not specified U تاریخ ان معلوم
date U قرار دادن داده در یک متن
date U تاریخ روز و ماه و سال
date U قدیمی
date U خرما
date U درخت خرما
date U نخل تاریخ
date U زمان
date U تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
date U مدت معین کردن
date U سنه
no date U بی تاریخ
date U تاریخ
date U موعد
up-to-date U مطابق اخرین طرز
date U افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
date U افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
date U در حال حاضر یا اخیراگ امروزی
of even date U دارای همان تاریخ
up to date U امروزی تازه مطابق روز
up-to-date U امروزی تازه مطابق روز
out-of-date <idiom> U از مد افتاده (دمد)
up-to-date U بهنگام
up-to-date U حاوی اخرین اطلاعات
up-to-date U تصحیح شده
to date U باهم بیرون رفتن [به عنوان دوست پسر و دختر]
She will only date you if you ... U او [زن] فقط به شرطی با تو میرود بیرون اگر تو...
up-to-date U تجدید نظر کردن
up-to-date U جدید
up-to-date U تازه
out of date U منسوخه
out of date U قدیمی
out of date U منقضی شده
out of date U از مد افتاده
up to date U مطابق اخرین طرز
out of date U از تاریخ گذشته
up-to-date U متداول
best-by date U تاریخ مصرف [روی غذا یا دوا]
up-to-date U مطابق روز
sailing date U تاریخ شروع سفر دریایی زمان حرکت
date [appointment] U قرار ملاقات
post date U پیش تاریخ کردن
Date of departure . Departure date. U تاریخ عزیمت (روز حرکت )
post date U تاریخ اینده گذاشتن
best-before date [BBD] U تاریخ مصرف [روی غذا یا دوا]
date stamp U مهرتاریخ
date of birth U تاریختولد
sell-by date U فروشبراساستاریخمصرف
termination date U تاریخ پایان
date [appointment] U تاریخ
I have a date with my fiandee. U با نامزدم قرار ملاقات دارم
target date U زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
system date U تاریخ سیستم
What is todays date ? U تاریخ امروز چیست ؟
date of birth U تاریخ تولد
date tree U درخت خرما
date-stone U [سنگ ترکیب شده در دیوار که تاریخ ساخت آن بنا در آن قید شده است.]
accommodation date U تاریخ آغاز و پایان خوابگاه
date [appointment] U وعده ملاقات
blind date U قرار ملاقات میان زن ومردی که همدیگر را نمیشناسند
date of acquisition U تاریخی که به عنوان شروع دوره استیلای خریدار بر مال دردفتر ثبت و اگر مال استهلاک پذیر باشد
date of acquisition از آن به بعد استهلاک محاسبه میشود
date of grace U مدت مجاز برای پرداخت سفته و برات پس از سر رسید
date of maturity U تاریخ سررسید
date of maturity U موعد
date of maturity U تاریخ انقضاء
date of maturity U موعد پرداخت
date of payment U موعد پرداخت
date of shipment U تاریخ حمل
closing date U اخرین روز اخرین فرصت
date palm U درخت خرما
date of acquisition U تاریخ خریداری
date labourer U معادل daysman
date labourer U کارگر روزمزد
acceptance date U تاریخ قبولی
backdating date U پیش تاریخ
basic date U تاریخ شروع خدمت در هردرجه
basic date U تاریخ ترفیع
closing date U تاریخ انقضاء
completion date U تاریخ تکمیل
completion date U تاریخ انجام کار
creation date U تاریخ افرینش
critical date U مدت زمان بحرانی
current date U تاریخ جاری
date in issuing U تاریخ صدور
date of issuance U تاریخ صدور
date labour U کار روز مزد
date plum U خرماندو
effective date U تاریخ شروداجرای دستورالعمل
due date U تاریخ تادیه
due date U موعدمقرر
effective date U تاریخ اجرا
expiration date U تاریخ انقضا
expiry date U تاریخ انقضاء
expiry date U سررسید
julain date U تقویم ژولین
due date U سررسید
maturity date U موعد
delivery date U تاریخ تحویل
maturity date U تاریخ سررسید
creation date U تاریخ ایجاد
from the date on wards U از این تاریخ به بعد
letter of even date U نامه همین تاریخ
julain date U تاریخ ژولین
due date U سر رسید
due date U موعد مقرر
due date U تاریخ سررسید
automatic release date U تاریخ انقضای عمر قانونی وسایل سررسید عمر قانونی
international date line U خط بین المللی تغییر تاریخ
international date line U خط موافقتنامه بین المللی
international date line U خط تقسیم نیروهای بین المللی
Date and place of departure. U تاریخ ؟ محل حرکت
The date of the meeting has been advanced. U تاریخ جلسه جلو افتاده است
date time group U گروه تاریخ و زمان
to date a letter forward U کاغذی راتاریخ عقب ترگذاشتن
due at a specified date after sight U وعده دار
due at a specified date after sight U مدت دار
due at a specified date after sight U موجل
date of change of acountability U تاریخ تسویه حساب
date time group U گروه ساعت و زمان
expiry date of the credit U تاریخ انقضای اعتبار
date on which a bill falls due U موعد پرداخت برات یا سفته
minimum durability date [MDD] U تاریخ مصرف [روی غذا یا دوا]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com