Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
retail shopping centre
[British]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shopping centre
U
مرکزخرید
retail centre
[British]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail
U
بصورت جزئی فروختن
retail
U
جزئی فروشی
retail
U
خرده فروشی
retail
U
جزئی
retail
U
خرد جز
retail
U
خرده فروشی کردن
retail dealer
U
جزئی فروش
retail price
U
بهای خرده فروشی
retail dealing
U
خرده فروشی
retail park
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail price
U
قیمت خرده فروشی
retail park
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail park
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
to sell by retail
U
خرده فروختن
retail trade
U
معامله بصورت جزئی
retail trade
U
خرده فروشی
retail sales
U
خرده فروشی
retail dealer
U
خرده فروش
retail bin
U
انبار اقلام جزئی یا اماد جزئی
retail park
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail bin
U
انبار جزئی
shopping
U
خرید
recommended retail price
U
قیمت توصیه شده برای مصرف کننده
retail price index
U
لیستتغییرقیمتازیکماهبهماهدیگر
index of retail prices
U
شاخص قیمتهای خرده فروشی
shopping cart
U
گاری خرید
shopping basket
U
سبد خرید
shopping bag
U
کیفخرید
window-shopping
U
نگاهکردناجناسبدونقصدخریدآنها
shopping center
U
مرکز فروش
shopping center
U
بازار
shopping mall
U
مکانتجاریوخریدوفروش
shopping list
U
لیستخرید
shopping center
[American]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
centre
U
وسط ونقطه مرکزی
off centre
U
لنگی
off-centre
U
لنگ زدن
centre
U
مرکز
centre
U
میان
right-of-centre
U
جناحراست محافظهکاران
off-centre
U
لنگی
off centre
U
لنگ زدن
centre
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre
U
محل
centre
U
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centre
U
وسط
centre third
U
سومینخطمیانی
centre
U
قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش
centre
U
تمرکز یافتن
centre
U
قرار دادن مناسب نوک خواندن / نوشتن روی دیسک مغناطیسی یا نوار
right centre
U
مرکزقائم
centre
U
درمرکز قرارگرفتن
centre
U
نقط ه میانی چیزی
centre
U
شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است
nerve centre
U
مرکز فرمان
centre of gravity
U
مرکز ثقل
surrending the centre
U
تفویض مرکز
centre back
U
نیمهعقب
centre base
U
ستونمرکزی
centre chief
U
مهاجممیانی
centre circle
U
دایرهمرکزی
centre console
U
میزفرمانمرکزی
centre court
U
حیاطمیانی
centre electrode
U
الکترودمرکزی
centre field
U
مرکززمین
centre fielder
U
بازیکنمرکزی
centre flag
U
پرچموسطی
centre forward
U
مرکز
centre half
U
نیمهمیانی
centre hole
U
مرکزگودال
profit centre
U
قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
profit centre
U
واحد دخل و خرج کننده
profit centre
U
مرکز سود
centre of mass
U
گرانیگاه
centre of mass
U
مرکز ثقل
centre castle
U
پل فرماندهی
centre game
U
بازی مرکزی
centre of activities
U
مرکز عملیات
centre of gravity
U
گرانیگاه
centre of pressure
U
مرکز فشار
centre pawns
U
پیادههای مرکزی شطرنج
centre plate
U
keel drop
civic centre
U
مرکز شهر
civic centre
U
میانگاه شهر
cost centre
U
مرکز هزینه یابی
fluid centre
U
مرکز سیال
off centre load
U
بار خارج از مرکز
centre Keelson
U
مرکزالوارکیل
conference centre
U
مرکزکنفرانس
left centre
U
مرکزچپ
centre-stage
U
شرائطبسیار حساسو مهم
community centre
U
محلاجتماعات
detention centre
U
پذیرشهتل
garden centre
U
مکاندفنزباله
health centre
U
مرکز سلامتی
left-of-centre
U
معتقدبهسوسیالیزم
leisure centre
U
مرکزتفریحیورزشی
reception centre
U
مکانیکهبرایافرادبیخانماناقامتگاهموقتیفراهممیآورد
remand centre
U
بازداشتگاهموقت
How far is it to city centre?
U
تا مرکز شهر چقدر راه است؟
Take me to the city centre?
U
مرا به مرکز شهر ببرید.
centre-back
U
میانیعقب
centre point
U
نقطهمرکزی
centre pocket
U
گودال
centre pocket
U
مرکزی
centre post
U
قسمتبدونآرایش
centre line
U
خطمرکزی
centre span
U
مرکزپل
centre spot
U
خالوسط
centre mark
U
نقطهمرکزی
centre strap
U
نوارمیانی
centre-aisle
U
راهرویمیانی
centre lane
U
بیندوخط
centre wheel
U
چرخهمیانی
centre holding variation
U
واریاسیون حفظ مرکز درجوئوکو پیانو
Can I drive to the centre of town?
U
آیا می توانم تا مرکز شهر با ماشین بروم؟
centre counter defence
U
دفاع متقابل مرکزی
in the centre near the railway station
U
در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
What's the fare to city centre?
U
نرخ کرایه تا مرکز شهر چقدر است؟
centre of crest circle
U
مرکز خمیدگی
urban centre of a community
U
مرکز شهرک
Which bus goes to the town centre?
U
کدام اتوبوس به مرکز شهر میرود؟
principal centre of affairs
U
مرکز مهم امور
centre service line
U
خطسویسزنیمیانی
centre face-off circle
U
دایرهمرکزیمحلروبروشدنحریفها
centre back vent
U
پیلیپشت
centre of crest circle
U
مرکز انحنای ستیغ
runway centre line markings
U
خطوسطخیابان
He was spending money right,left and centre.
U
چپ وراست پول خرج می کرد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com