English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 14 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
resist U پایداری
resist U پایداری کردن ایستادگی کردن
resist U استقامت کردن
resist U مانع شدن
resist U مخالفت کردن با
resist U مقاومت
resist U مقاومت کردن پایداری کردن
resist U مقابله با چیزی یا نپذیرفتن چیزی
resist U ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to resist an attack U در مقابل حملهای مقاومت یاایستادگی کردن
to resist an attack U حملهای رادفع کردن
to resist heat U تاب گرما اوردن
to resist heat U از نفوذگرما جلوگیری کردن
resist temptation U وسوسه نشدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com