English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 9 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
regulated U تنظیم کردن
regulated U میزان کردن درست کردن
regulated U تعدیل کردن
regulated U میزان کردن کنترل کردن
regulated U منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
regulated U کنترل فرآیند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
regulated monopoly U انحصار نظارت شده
regulated monopoly U انحصارکنترل شده
regulated set cement U سیمان زودگیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com