Perdic | registers | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 47 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	registers U	ثبات
	registers U	دفتر ثبت
	registers U	ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
	registers U	پیچ دانگ صدا
	registers U	لیست یا فهرست
	registers U	ثبت کردن
	registers U	نگاشتن
	registers U	در دفتر واردکردن
	registers U	نشان دادن
	registers U	منطبق کردن
	registers U	ثبت تیر کردن
	registers U	اسم نویسی کردن
	registers U	کفگیرک نشانه روی ثبت کردن
	registers U	دفتر ثبت نام
	registers U	شمارگر
	registers U	نامنویسی
	registers U	ثبت رکورد
	registers U	سجل
	registers U	رجیستر
	registers U	ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
	registers U	مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است
	registers U	دستوری که میله آدرس آن حاوی ثباتی است که عملوند ذخیره شده است
	registers U	تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
	registers U	ثبات کاربردرحافظه اصلی ونه درCPU
	registers U	فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
	registers U	ثبات CPU که حاوی ادرس دستوربعدی برای پردازش است
	registers U	ثباتی که حاوی شماره بیت وضعیت است مثل پرچم رقم نقلی صفریاسرریز
	registers U	مشابه 8481
	registers U	ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
	registers U	ثباتی درCPU که محل دستورات را ذخیره میکند
	registers U	ذخیره موقت دستورات اجرایی
	registers U	نمایش محتوای تمام ثباتها
	registers U	ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
	registers U	فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
	registers U	محل ذخیره سازی برای داده کنترل
	registers U	ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
	registers U	ذخیره موقت داده که در حافظه نوشته یا از حافظه خوانده میشود
	registers U	ثباتی درCPU
	registers U	که حاوی آدرس شروع برنامه است
	registers U	ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
	registers U	1-محل مخصوص درCPU
	registers U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	registers U	انجام عملی به یک محرک

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	cash registers U	صندوق پول شمار
	cash registers U	ماشین ثبت خرید وفروش روزانه مغازه
	cash registers U	ماشین صندوقداری
	paired registers U	دو ثبات پایه با اندازه کلمه که با هم به عنوان یک ثبات با طول زیاد به کار می روند.

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy