Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 16 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
refreshed
U
تازه کردن
refreshed
U
نیروی تازه دادن به
refreshed
U
از خستگی بیرون اوردن روشن کردن
refreshed
U
با طراوت کردن
refreshed
U
تجدید
refreshed
U
نیروی تازه دادن تقویت کردن
refreshed
U
تجدیدقوا کردن
refreshed
U
تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
refreshed
U
مدت زمانی که کنترول محتوای قطعه RAM پویا را بهنگام میکند
refreshed
U
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshed
U
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshed
U
تعداد دفعاتی که در هر ثانیه تصویر روی CRT دوباره رسم میشود
refreshed
U
بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refreshed
U
تازه کردن یک صفحه تصویر تجدید کردن
refreshed
U
دوباره پر کردن
refreshed
U
روشن کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com