English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
recursive procedure U رویه بازگشتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
recursive U بازگشتی
recursive subroutine U زیرروال بازگشتی
recursive subroutine U زیر روال بازگشتی
recursive routine U زیرتابعی که درحین اجرا خود را صدامیکند
recursive routine U روال بازگشتی
recursive routine U زیرتابعی دربرنامه که درحین اجرا خود را صدا میکند
recursive function U تابع بازگشتی
recursive equations U معادلاتی که بعضی از جملات در انهاتکرار شده و هر معادله نسبت به معادله قبلی فقط یک جمله اضافی دارد
recursive equations U معادلات تکراری
recursive algorithm U الگوریتم بازگشتی
procedure U نحوه عمل
procedure U روش کار
procedure U زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
procedure U بخش کوچک کد دستورات کامپیوتری که حاوی تابع مکرر است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
procedure U روش یا مسیر مورد استفاده در حل مشکل
procedure U روال
procedure U پروسه
procedure U شیوه
procedure U روش شیوه
procedure U دستورالعمل
procedure U پردازه
procedure U روند
procedure U ایین دادرسی
procedure U روش
procedure U طرز عمل
procedure U رویه
procedure U ایین کار روش کار
procedure U روش وطرز عمل
procedure U رویه طریقه فرایند
procedure U اقدام
procedure U طرز
procedure U فرابرش
procedure U طرزکار
recovery procedure U رویه ترمیمی
pure procedure U رویه جامع
procedure word U کلماتی که قبل از شروع مکالمه مخابره می شوند
procedure turn U دور زدن برای برگشتن در مسیر
procedure turn U دور زدن برای تغییر مسیرهواپیما
procedure sign U علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
rules of procedure U روش جاری
[procedure of] solution U راه حل
procedure checklist U ایجادکنندهلیستتنظیم
rules of procedure U نظامنامه داخلی
rules of procedure U قوانین مربوط به روش جاری
regular procedure U اقدام قانونی
procedure oriented U رویه گرا
procedure message U پیام عادی
cataloged procedure U رویه فهرست بندی شده
inquisitorial procedure U دادرسی با شکنجه و سخت گیری
in stream procedure U رویه با مسیل
illegal procedure U خطای تیم مهاجم
endorcement procedure U شیوه اجرا
court procedure U محاکمه
control procedure U رویه کنترل
code of procedure U قانون اصول محاکمات
code of procedure U قانون ایین دادرسی
codress procedure U روش ذکر گیرندگان به صورت رمزی روش رمز کردن کلیه پیام
civil procedure U ایین دادرسی مدنی
civil procedure U اصول محاکمات حقوقی
it was an incorrect procedure U یک اقدام غلطی بود
it was an incorrect procedure U جریانش درست نبود
procedure message U پیام معمولی
procedure division U یکی از چهار قسمت اصلی برنامه کوبول
legal procedure U محاکمه
legal procedure U دادرسی
law of procedure U قانون اصول محاکمات قانون شکلی
law of procedure U قانون ائین دادرسی
procedure manual U کتاب راهنمای رویهای
procedure declaration U اعلان رویه
root canal procedure U عصب کشی [روت کانال] [دندان پزشکی]
root canal procedure U روت کانال تراپی [دندان پزشکی]
root canal procedure U درمان ریشه [دندان پزشکی]
Act according to the previous procedure. U بترتیب گذشته عمل کنید
procedure oriented language U زبان رویه گرا
the low of criminal procedure U قانون اصول محاکمات جزایی
civil procedure code U قانون ایین دادرسی مدنی
principle of criminal procedure U ایین دادرسی کیفری
principle of criminal procedure U اصول محاکمات جزائی
input output procedure U رویه ورودی- خروجی
law of criminal procedure U ائین دادرسی کیفری
law of civil procedure U ائین دادرسی مدنی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com