English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
receiving station U ایستگاهدریافت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
receiving U دریافت
receiving U استیفاء
receiving set U رادیو
receiving apparatus U وسیله برقی
receiving set U گیرنده رادیویی
receiving a loan U استقراض
document receiving U دریافتکنندهمدارک
receiving line U خطدریافت
receiving yard U محوطهدریافتی
receiving set U دستگاه گیرنده
receiving basin U حوضچه ابگیر
receiving antenna U انتن گیرنده
goods receiving U کالاهای درحال تحویل
goods receiving U کالاهای دریافتی
receiving a loan U وام گرفتن
I look forward to receiving your reply. U من در انتظار دریافت پاسخ شما هستم.
printing receiving apparatus U دستگاه گیرنده ثبات
mains receiving set U دستگاه گیرنده شبکه
station U محل
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
Where is the station? U ایستگاه کجاست؟
on station U اماده باش بالای هدف
way station U ایستگاه رله مخابراتی
way station U ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
way station U ایستگاههای فرعی بین راهی جاده یا خط اهن
on station U روی هدف
sub station U پست فرعی
on station U پروازهواپیما بالای هدف
on station U رسیدن به هدف
station U رتبه
station U محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
station U جا درحال سکون
station U وقفه
station U سکون پاتوق
station U ایستگاه اتوبوس وغیره
station U پاسگاه
station U پایگاه
station U استقرار یافتن
station U مستقرکردن
station U درپست معینی گذاردن
station U مقام مستقرکردن
station U محل ماموریت
station U توقفگاه نظامیان وامثال ان
station U موقعیت اجتماعی وضع
station U میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
station U یا مقصد استفاده میشود
station U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
station U مرکز
station U نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
station U ایستگاه
station U جایگاه
station U پست
reception station U پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
slave station U ایستگاه فرعی
relay station U ایستگاه رله
shunting station U ایستگاه فرعی راه اهن برای جابجا کردن واگن ولوکوموتیو
reference station U ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
serivce station U ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
reception station U دفترسربازگیری و اعزام به یکانها
remote station U ایستگاه دور دست
repeater station U مرکز تقویت کننده
remote station U ایستگاه راه دور
remote station U ایستگاه دوردست
relay station U ایستگاه واسطه
regulating station U پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
reading station U ایستگاه خواندن
induction station U مرکز پذیرش
induction station U دفتر استخدام دفتر پذیرش
key station U ایستگاههای کلید
loading station U ایستگاه بارگیری
inquiry station U دستگاهی که از ان هر گونه درخواستی به عمل می اید
master station U شاه ایستگاه
master station U ایستگاه اصلی
master station U پست اصلی مخابرات
mobile station U فرستنده متحرک
naval station U پایگاه دریایی
observation station U دیدگاه
transfer station U محل انتقال افراد
orienting station U ایستگاه توجیه
pumping station U تلمبه خانه
pumping station U ایستگاه تلمبه زنی
railway station U ایستگاه راه اهن
station platform U سکویایستگاه
station bill U لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
station bar U رستوران ایستگاه راه آهن
passenger station U ایستگاهمسافرین
local station U ایستگاهکانونی
intercom station U ایستگاهداخلی
goods station U ایستگاهکالاهایتجارتی
underground station U ایستگاهزیرزمینی
tracking station U ایستگاه ردیابی
work station U محل کار
wireless station U ایستگاه بی سیم
wireless station U فرستنده
station circle U چرخههواشناسی
station entrance U ورودیایستگاه
station model U مدلهواشناسی
Where's the railway station? U ایستگاه راه آهن کجاست؟
To the railway station U به طرف ایستگاه راه آهن
railway station U ایستگاه قطار
To marry below ones station. U با همسری از طبقه پائین تر ازدواج کردن
polling station U حوزهرایگیری
coach station U پارکینگوایستگاهدرشکه
transmitting station U ایستگاهارسال
train station U ایستگاهقطار
triangulation station U ایستگاه مثلث بندی
traverse station U ایستگاه پیمایش
transit station U ایستگاه عبوری راه اهن
station list U فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
station keeping U در خط نگهداشتن ناو
station house U ایستگاه راه اهن
station house U مرکزکلانتری
station house U ایستگاه کلانتری
station complement U پرسنل خدماتی پایگاه
station complement U پرسنل ثابت یک پایگاه
station car U اتومبیل استیشن
station break U وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
station log U دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
station log U دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
station number U شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
transfer station U محل اعزام افراد
to station oneself U مقیم شدن
to station oneself U جا گرفتن
tide station U ایستگاه جزر و مد
telephone station U تلفن خانه
telephone station U جایگاه تلفن
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
subscriber's station U مرکز مشترک
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
station bill U جدول محلها
clearing station U ایستگاه تخلیه بیماران
service station U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
astronomic station U ایستگاه دیدبانی نجومی
astronomic station U رصدخانه
ambulance station U ایستگاه امبولانس
amateur station U فرستنده تفننی
alert station U ایستگاه اعلام خطر
alert station U ایستگاه اماده باش
air way station U خطوط هوایی
air way station U ایستگاه کنترل
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
aileron station U فاصله ابتدای فلپ تا لبه ان به موازات تیرهای اتصال ان
battle station U پایگاه رزمی
battle station U پایگاه جنگی
blade station U موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
cleansing station U محل گندزدایی
cleaning station U پست رفع الودگی ش م ر
cleaning station U ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
change of station U انتقال تعویض محل خدمت
change of station U تغییر محل ماموریت
central station U نیروگاه مرکزی
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
broadcasting station U ایستگاه رادیویی فرستنده
broadcasting station U ایستگاه رادیو
broadcast station U ایستگاه فرستنده
boat station U جای خدمه قایق
aid station U پست امدادی
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
action station U وضعیت قرمز ,state battle : syn readiness of degree first
power station U کارخانه برق
gas station U پمپ بنزین
filling station U پمپ بنزین
station wagons U استیشن واگن
station wagons U ماشین کبریتی
station wagon U استیشن واگن
station wagon U ماشین کبریتی
police station U ایستگاه پلیس
police station U مرکز پلیس
power station U ایستگاه مولدنیرو
power station U نیروگاه
action station U محل جنگ
action station U پناهگاه ضد تک هوایی دشمن
station master U رئیس ایستگاه
space station U ایستگاه فضایی
space station U پایگاه فضایی
fire station U مرکز اتش نشانی
fire station U اداره اتش نشانی
fire station U پست اتش نشانی
fire station U ایستگاه اتش نشانی
weather station U ایستگاه هواشناسی
weather station U ایستگاه هوا شناسی
police station U کلانتری
fiscal station U قسمت اداری یا مالی که در یک سلسله به ترتیب شماره قرارگرفته باشد
forward station U پاسگاه جلویی
exposure station U ایستگاه هوایی
exempted station U یکان استثنایی از نظر سلسله مراتب
exempted station U یکان مخصوص
enquiry station U ایستگاه پرس و جو
emergency station U محل اضطراری
duty station U محل خدمت
homing station U ایستگاه ردیاب دستگاههای هدایت مسیر هواپیما
homing station U رادارردیاب
holding station U محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
fiscal station U تاسیسات سریال
forward station U ایستگاه جلو
exposure station U ایستگاه عکاسی هوایی
fuelling station U ایستگاه سوختگیری
gauging station U ایستگاه اندازه گیری سرعت وعمق اب در کانال یا رودخانه
generating station U کارخانه برق
generating station U پست نیرو نیروگاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com