English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
receiving apparatus U وسیله برقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
printing receiving apparatus U دستگاه گیرنده ثبات
Other Matches
receiving U دریافت
receiving U استیفاء
receiving set U رادیو
receiving antenna U انتن گیرنده
goods receiving U کالاهای دریافتی
goods receiving U کالاهای درحال تحویل
receiving a loan U استقراض
receiving a loan U وام گرفتن
receiving basin U حوضچه ابگیر
receiving set U دستگاه گیرنده
receiving set U گیرنده رادیویی
document receiving U دریافتکنندهمدارک
receiving line U خطدریافت
receiving station U ایستگاهدریافت
receiving yard U محوطهدریافتی
mains receiving set U دستگاه گیرنده شبکه
I look forward to receiving your reply. U من در انتظار دریافت پاسخ شما هستم.
apparatus U شعبه حزب
apparatus U لوازم
apparatus U شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
apparatus U اپارات
apparatus U اسباب و وسایل ژیمناستیک
apparatus U شعبه
apparatus U دستگاه
apparatus U جهاز
apparatus U ماشین
apparatus U الت دستگاه
apparatus U اسباب
frame of an apparatus U شاسی
setting up apparatus U دستگاه سوار کردن
throwing apparatus U لوازم پرتاب
telegraph apparatus U دستگاه تلگراف
x ray apparatus U دستگاه رونتگن
diving apparatus U تختهپرش
smoking-apparatus U ماشیندودزا
Golgi apparatus U دستگاهگلژی
electric apparatus U دستگاه الکتریکی
gasifying apparatus U دستگاه تبخیر
breating apparatus U دستگاه تنفس
apparatus [machinery] U سازمان [سازمان اداری ]
measuring apparatus U دستگاه اندازه گیری
mental apparatus U دستگاه ذهن
orsat apparatus U دستگاه رسا
absorption apparatus U دستگاه جذب
breating apparatus U دستگاه دم زدن
gasifying apparatus U کاربراتور
psychic apparatus U دستگاه روانی
error of measuring apparatus U خطای وسیله اندازه گیری [ریاضی]
horse [gymnastics apparatus] U خرک حلقه [دستگاه ژیمناستیک]
self-contained breathing apparatus U اسبابتنفسی
electrical scoring apparatus U دستگاهامتیازبندیبرقی
fault localization apparatus U دستگاه تعیین کننده محل خطا
high tension apparatus U دستگاه فشار قوی
induction heating apparatus U شوفاژ القائی
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
insulation testing apparatus U عایق سنج
abderthalden drying apparatus U دستگاه خشک کن ابدرهالدن
continuous extraction apparatus U دستگاه استخراج پیوسته
strain test apparatus U دستگاه ازمون دگروشی
disruptive voltage measuring apparatus U دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com