English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
railway bill of lading U بارنامه راه اهن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bill of lading U بار نامه کشتی
bill of lading U بار نامه
bill of lading U ستمی کشتی
bill of lading U بارنامه
through bill of lading U بارنامه سراسری
foul bill of lading U بارنامه نادرست
dirty bill od lading U بارنامه مشروط
dirty bill od lading U بارنامه مغشوش
clean bill of lading U بارنامه بی نقض
clean bill of lading U بارنامه بی نقص
clean bill of lading U بارنامه ساده
clean bill of lading U بارنامه تمیز
clean bill of lading U بارنامه بدون قیدوشرط
foul bill of lading U بارنامه مشروط
inland waterway bill of lading U بارنامه ابراه داخلی
fiata combined transport bill of lading U بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
lading U محموله
lading U بارکشتی
lading U بار کشتی
lading U بارگیری عمل بار کردن
lading U بار
railway U راه اهن
railway U خط اهن
railway U وابسته به راه اهن
railway rate U نرخ راه اهن
To the railway station U به طرف ایستگاه راه آهن
cable railway U تراموای
cable railway U ترن کابلی
quayside railway U راهآهناسکله
railway track U خط اهن
railway line U خطراهآهن
railway shop U تعمیرگاه راه اهن
railway receipt U رسید راه اهن
railway rates U تعرفه یا کرایههای راه اهن
railway rate U مالیات راه اهن
Where's the railway station? U ایستگاه راه آهن کجاست؟
railway sleeper U تراورس
railway station U ایستگاه راه اهن
railway system U شبکه راه اهن
to lay down a railway U ساختمان راه اهنی را اغازکردن
siding [railway] U دوراهی راه آهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
siding [railway] U دوراهی راه اهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
railway engineer U مهندس راه اهن
railway traffic U عبور ومرور راه اهن حمل و نقل راه اهن
railway traffic U امد و شد راه اهن
underground railway U راه اهن زیرزمینی
railway system U سیستم راه اهن
railway superstructure U روسازی راه اهن
at railway speed U با تندی راه اهن بسرعت راه اهن
at railway speed U بسیار تند
railway end U پل سکوی راه اهن
rack railway U راه اهن چنگک دار مخصوص عبور از سراشیب
marine railway U ریل دریایی
railway embankment U پشت خاک در دو طرف ریلهای راه اهن
railway division U قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
electric railway U راه اهن برقی
elevate railway U راه اهنی که روی پایه کارگذاشته اندواز تراز جاده بلندتراست
railway bridge U پل راه اهن
railway siding U دوراهی راه اهن
railway wagon U واگن راه اهن
funicular railway U راه اهن دوطرفه
gauge railway U فاصله استاندارد دو ریل موازی راه اهن
street railway U خطوط تراموا
marine railway U ریل ابی
railway end U پل سکوی بارگیری راه اهن
railway track U مسیر راه اهن
railway freight U بار راه اهن
railway motor U موتوربان
railway freight U بارکشی راه اهن
railway engine U لکوموتیو
railway station U ایستگاه قطار
railway tracks U خط اهن
railway tracks U مسیر راه اهن
railway motor U موتور راه اهن
railway freight U کرایه راه اهن
buffer-bar [railway] U ضرب خور [قطار]
in the centre near the railway station U در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
suburban or local railway U راه اهن ناحیهای
railway consignment note U سند ارسال کالا با راه اهن
Take me to the main railway station! U مرا به ایستگاه اصلی راه آهن برسانید.
car railway carriage U واگن
railway track layer U ریل گذر راه اهن
suburban commuter railway U راهآهنحومههرروزه
central railway station U ایستگاه مرکزی راه اهن
I want to leave the car in the railway station U من میخواهم اتومبیل را در ایستگاه قطار تحویل بدهم.
double track railway bridge U پل راه اهن باسکوی دوبل
got through (the bill got through the ma U لایحه از مجلس گذشت
bill nye U صورتحساب
bill U منقار
bill U گزارش جریان دعوی
bill U سند مالی لایحه یا طرح قانونی
bill U اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
The bill, please. لطفا صورت حساب.
the bill U صورت حساب
May I have my bill, please? U ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
bill U بیجک
way bill U سند حمل
way bill U بارنامه
way bill U بارنامه راه اهن
way bill U بارنامه دریایی
bill U دادخواست
bill U تهیه کردن صورتحساب
bill U قبض
bill U نوعی شمشیرپهن
bill U نوک بنوک هم زدن
bill U لایحه
bill U برات
bill U سند
bill U اسکناس
bill U صورتحساب دادن
bill U اسنادبازرگانی
bill U صورتحساب
bill U حواله
bill of e. U برات
to f. the bill U واجدشرایط بودن
bill U نوک
bill U قبض صورتحساب
the bill is overdraw U سر رسید برات منقضی شده است
omnibus bill U لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
play bill U اگهی نمایش
play bill U اعلان نمایش
protect a bill U وجه براتی را تامین کردن
bill of sale U سند فروش
to protean a bill U وجه براتی راتامین کردن
the bill has come to maturity U وعده پرداخت برات رسیده است
to rush a bill through U لایحهای راباشتاب ازمجلس گذرانیدن
to talk out a bill U مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
to veto a bill U لایحه قانونی راردکردن
the bill has come to maturity U موعد پرداخت برات منقضی شده است
to bill and coo U بوسه بازی کردن
to dishonour a bill U براتی را فکول کردن
soft bill U پرنده منقار نازک حشره خوار
a hefty bill U صورتحساب سنگینی
I think there is a mistake in the bill. من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
time bill U برنامه حرکت قطار
time bill U سفته مدت دار
long bill U نوک دراز
to bill and coo U باهم غنج زدن
member's bill U طرح قانونی
members bill U member
the bill is undue U وعده برات نرسیده است
through bill of exchange U بارنامه سراسری
the bill of has come to mature U وعده پرداخت برات رسیده است
training bill U برنامه اموزشی
transit bill U اجازه عبور
short bill U برات کم مدت
bill posters U کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
bill poster U کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
treasury bill U اسناد خزانه
sets of bill U نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
road bill U بارنامه
retiring a bill U براتی را تسویه کردن
watch bill U لوحه نگهبانی ناو
wage bill U لیست حقوق
victualling bill U پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
usance bill U برات به وعده
true bill U اعلام جرمی که هیئت منصفه در فهر ان صحه گذارند
fill the bill <idiom> U مناسب برای همه جا
foot the bill <idiom> U پرداختن
pad the bill <idiom> U اضافه شدن هزینههای کاذب
stork's bill U برگ عطر
stork's bill U گل عطر
stork's bill U شمعدانی عطر
station bill U جدول محلها
double bill U مسابقهورزشی-تئاتریاسینماکهدرآندوبرنامهاجراشود
station bill U لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
soft bill U مرغ مگس خوار
transit bill U پروانه عبور
sight bill U حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
sight bill U برات دیداری
How much is my telephone bill? U صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
show bill U تابلو اعلان نمایش
Please have my bill ready. لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
twin bill U دو مسابقه توام در یک برنامه
bill of oredit U اسنادخزانه
bill of exgchange U سفته
bill of exgchange U برات
bill of exchange U برات مبادلهای
bill of exchange U برات ارزی
bill of exchange U حواله یا برات کتبی غیرمشروط
bill of exceptions U صورت استثنائات
bill of exception U اعتراض نامه
bill of entry U افهارنامه ورودی
bill of entry U افهارنامه ورودی افهارنامه گمرکی
bill of divorce U طلاق نامه
bill of disfranchise U disfranchise
bill of costs U صورت هزینه دادرسی
bill of attainder U لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
bill of goods U صورت کالا
bill of goods U فهرست تجارتی
bill of oredit U اوراق قرضه دولتی
bill of materials U صورت حساب مواد
bill of materials U فهرست مواد
bill of material U فهرست مواد
bill of material U صورت قطعات
bill of loading U جواز کشتی
bill of loading U بارنامه کشتی
bill of indictment U کیفر خواست
bill of indictment U ادعانامه
bill of indictment U کیفرخواست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com