English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 58 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
raid clerk U نگهبان یا متصدی مرکزاطلاعات سیستم اعلام خطرهوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clerk U دبیر
clerk U دفتردار
clerk U کارمند دفتری فروشنده مغازه
clerk U متصدی
clerk U دفتردار کارمند
clerk of the course U منشی گروه داوران
clerk U منشی
raid U تک ناگهانی حمله هوایی
raid U حمله ناگهانی
raid U ورود ناگهانی پلیس
raid U یورش اوردن
raid U هجوم اوردن
raid U تاخت و تاز
raid U تک نفوذی سریع
raid U سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raid U یورش
raid U تک هوایی
raid U تک سریع تاخت و تاز
raid U کمین
clerk of the works U سرکارساختمانی
data clerk U فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
file clerk U مامور بایگانی
file clerk U بایگان
clerk of the works U استادکار
parish clerk U کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
stock clerk U انباردار
tally clerk U بارشمار
town clerk U کارمند شهرداری یافرمانداری
sales clerk U فروشنده
filing clerk U دفتردار-بایگان
clerk of the scale U متصدی توزین سوارکار ووسایلش پس از مسابقه
clerk of the court U کاتب
lay clerk U سرود خوان کلیسا
booking clerk U بلیط فروش
authorised clerk U کارمندصلاحیت دار
authorised clerk U واسطه مجاز
articled clerk U کاراموز
to makea raid.on U حمله کردن بر
police raid U حمله ناگهانی پلیس
air raid U بمباران هوایی
bombing raid U بمبارانکردن
air raid U تک هوایی
an air raid U بمباران
sneak raid U کمین سریع تک برق اسا
sneak raid U دستبرد سریع
sneak raid U دستبرد
nuisance raid U تک هوایی ایذایی تک مضطرب کننده
nuisance raid U تک ایذایی
an air raid U حمله هوایی
police raid U ورود ناگهانی پلیس
army postal clerk U متصدی پست ارتشی
chief clerk of the court U مدیر دفتر دادگاه
large scale raid U حمله ناگهانی تعداد زیاد پلیس
air raid shelter U پناهگاه حمله هوائی
Being a junior clerk is a far cry from being a manager . U کارمند عادی بودن کجا و رئیس بودن کجا
air raid reporting control ship U گشتی کنترل کننده گزارش حملات هوایی
Over 1,000 pirate discs were seized during the raid. U بیش از ۱۰۰۰ سی دی بدون اجازه ناشر چاپ شده در حمله پلیس ضبط و توقیف شد.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com