English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
quartz crystal U بلور کوارتز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quartz U کوارتز
quartz U سنگ چینی
quartz U در
quartz U بلور کوهی
quartz U درکوهی
quartz U در کوهی الماس کوهی
quartz U سنگ چین
quartz U کوارس
quartz metronome U میزانشمارهکوارتز
quartz mining U رگه زنی زیرکنی
quartz clock U بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
crystal U کریستال
crystal U شفاف
crystal U بلور
crystal U بلور کوارتز
crystal U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
crystal U زلال بلوری کردن
crystal U ماشین حسابها و صفحههای نمایش دیجیتال به کار می رود
crystal U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal U صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود
filter crystal U کریستال صافی
crystal structure U ساختار بلور
crystal system U دستگاه بلور
crystal transducer U مبدل
crystal transducer U کریستالی
crystal water U اب تبلور
distorted crystal U بلور واپیچیده
detecting crystal U بلور اشکارساز
crystal set U گیرنده اشکارساز
crystal pickup U پیک اپ کریستالی
crystal plane U سطح کریستالی
crystal plane U سطح بلوری
crystal plane U صفحه بلور
crystal pulling U بلور پردازی
crystal rectifier U دیود
crystal rectifier U دو قطبی بلورین
crystal set U رادیوی ترانزیستوری
crystal set U اشکارساز کریستالی
host crystal U بلور میزبان
iceland crystal U بلور ایسلند
rock crystal U سنگ بلور
single crystal U تک بلور
x cut crystal U کریستالی که عمود بر محورایکس و بموازات محور سوم بریده شده است
crystal button U ریسهکریستالی
crystal drop U اشککریستالی
crystal clear U واضح-مبرهن
I cant do any crystal – gazing . U علم غیب که ندارم
quasi crystal U شبه بلور
host crystal U بلور زمینه
ideal crystal U کریستال ایده ال
ionic crystal U بلور یونی
metal crystal U بلور فلز
mixed crystal U کریستال مخلوط
mixed crystal U کریستال امیخته
molecular crystal U بلور مولکولی
monovalent crystal U بلور تک والانسی
pizoelectric crystal U کریستال پیزوالکتریک
as clear as crystal <idiom> U مثل اشک چشم [زلال]
crystal pickup U پیکاپ بلورین
crystal ball U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal diode U دیود
crystal diode U دیود بلوری
crystal ball U انتن رادار
crystal detector U اشکارساز بلورین
crystal defect U نقص بلور
crystal control U تنظیم با بلور
crystal axis U محور کریستال
crystal allotropy U چند شکلی بلور
valence crystal U بلور کووالانسی
covalent crystal U بلور کووالانسی
colored crystal U بلور سنگین
cast crystal U بلور ریخته
atomic crystal U بلور اتمی
liquid crystal U کریستال مایع
crystal balls U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal balls U انتن رادار
crystal energy U انرژی بلور
crystal filter U صافی بلورین
crystal lattice U شبکه بلورین
crystal gazing U بلور بینی
crystal lattice U شبکه بلور
crystal glass U بلور
crystal grain U دانه بلوری
crystal lattice U شبکه کریستالی
crystal growth U رشد بلور
crystal lattice U شبکه بلوری
crystal lattic U شبکه کریستالی
crystal microphone U میکروفون بلوری
crystal pendant U اویز
crystal gazer U ساحر یا جادوگر
crystal oscillator U نوسان ساز کریستالی
crystal mixer U ترکیب کننده دیودی
liquid crystal displays U صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid-crystal display U نمایشکریستالمایع
noble gas crystal U بلور گازهای بی اثر
liquid crystal display U صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
burnout of a crystal rectifier U سوختن یکسوکننده دیودی
liquid crystal displays U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid crystal display U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
crystal growth affinity U رشد خواهی بلور
crystal ball stopper U گلوله بلوری شیشه لیموناد
crystal field theory U نظریه میدان بلور
interplanar crystal spacing U فاصله بین صفحهای
crystal video rectifier U یکسوکننده بلورین ویدئو
inert gas crystal U بلور گازهای بی اثر
frequency changer crystal U بلور تغییر دهنده بسامد
hexagonal crystal system U سیستم کریستال شش گوش
How was I supposed to know . After all I didnt have a crystal ball. مگر کف دستم را بو کرده بودم.
crystal field stabilization energy U انرژی پایداری میدان بلور
crystal frequency changer efficiency U بازده بلور تغییر دهنده بسامد
current sensitivity of a crystal rectifi U حساسیت یکسوکننده بلورین
electrostatic crystal field theory U نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
liquid crystal display colour pigmented U صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
liquid crystal bar graph panel indicator U شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
It stickd out a mile. It is crystal clear . It is as clear as daylight. U مثل روز روشن است ( پرواضح است )
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com