English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pull the plug <idiom> U افشاء راز کسی
pull the plug <idiom> U شغل مناسب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
plug U قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل
plug U برق وصل کردن
plug in U به پریز زدن
plug U فیش
plug U شمع درپوش
plug U بیرون زدن
plug in U به برق وصل کردن
plug in U دوشاخه را بسیم برق وصل کردن
plug U تیر زدن
plug U قاچ کردن
plug U توپی
plug U سوراخ گیره
plug U در
plug U سر قاش
plug U قاچ
plug U دوشاخه
plug U کلیداتصال
plug U سربطری توپی گذاشتن
plug U بستن درچیزی را گرفتن
plug U دوشاخه برق
to plug in U با گذاشتن دوشاخه برق رابجریان انداختن
plug U درپوش
plug U دو شاخه
to plug U متصل کردن [الکترونیک یا مهندسی برق]
to plug in U گماشتن در [در چیزی جا دادن]
to plug U سوراخی را گرفتن [ بستن]
plug U [نوعی نخ رفو که در آن تکه ای از فرش دیگر را برای ترمیم پارگی یا سوختگی فرش ترمیمی به آن بافته با می دوزند.]
plug U اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
plug U سوراخگیر
plug U مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
plug U ورودی که به وسایل مختلف
plug U امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
plug U ایجاد اتصال الکتریکی با قرار دادن دو شاخه در سوکت
plug U اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
base plug U درپوش تحتانی گلوله درپوش کف
attachment plug U دوشاخه وسایل برقی
oil plug U پیچ روغن
plug spanner U اچار شمع
attachment plug U دوشاخه ارتباط
plug switch U کلید دو شاخهای
plug nozzle U نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
bipolar plug U دوشاخه برق
fuse plug U توپی فیوز
heater plug U شمع اتومبیل
heater plug U شمع اتش زنه
plug fuse U فیوز فشنگی
plug contact U کنتاکت دوشاخه
plug connection U اتصال دوشاخه
infinity plug U مقاومت بینهایت
plug connection U کنتاکت پریز
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
plug compatible U همساز برای اتصال
plug socket پریز
plug connector U پریز
plug box U پریز
plug and socket دوشاخه و پریز
Plug and Play U یچ نیست
fuse plug U سرریز خاکی
fuse plug U فیوز فشنگی
plug mill U دستگاه نورد توپی
boat plug U پیته قایق
closing plug U درپوش
closing plug U درپوش گلوله درپوش دهانه
cold plug U شمعی با الکترود عایق شده کوتاه
connection plug U دو شاخه
connector plug U دوشاخه رابط
contact plug U فیش اتصال
contact plug U دوشاخه برق
coupler plug U دوشاخه وسایل الکتریکی
plug key نوعی کلید
drain plug U پیچ تخلیه
plug in coil U پیچک دو شاخکی
end plug U درپوش لوله
female plug U دو شاخه ماده
phono plug U دوشاخه اوایی
fire plug U شیر اتش نشانی
rca plug U دوشاخه RCA
s.a.e. spark plug U شمع موتور اس ا ای
safety plug U پولک اطمینان
sqark plug U شمع
sqark plug U در اتومبیل
telephone plug U دوشاخه تلفن
to plug away at some work U در سر کار جان کندن
twin plug U دو شاخه وسایل برقی
two pin plug U دو شاخه وسایل برقی
utensil plug U دو شاخه وسایل برقی
american plug U دوشاخهآمریکایی
European plug U پریزاروپایی
mains plug U دوشاخه برق
headphone plug U فیشورودیهدفون
inspection plug U توپینظارت
plug adapter U دوراهیپریز
three pin plug U ورودی استاندارد با سه شاخه برای اتصال وسیلله الکتریکی به منبع اصل الکتریسیته
plug bayonet U سرنیزهدوشاخه
spark plug U شمع
spark plug U اغازکردن
spark plug U بانی شدن
spark plug U شمع موتور
spark plug U شمع اتش زنه
sparking plug U شمع اتش زنه
jack plug U توپکفیشبرق
switch plug U کلید دو شاخهای
plug tap U قلاویز ثانی
plug ugly U اراذل اوباش
plug weld U جوش مسدود
practice plug U وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
popping plug U طعمه ماهیگیری شناور
plug welding U جوشکاری مسدود
square head plug U انشعابسرچهارگوش
sparking plug gasket U لاییدوشاخهتولیدجرقه
sparking plug gap U شکافدوشاخهتولیدجرقه
plug compatible manufacurer U شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
sparking plug body U بدنهدوشاخهتولیدجرقه
sparking plug cleaner U شمع پاک کن
sparking plug wrench U اچار شمع اتومبیل
sparking plug cleaner U پاک کننده شمع اتومبیل
separable spark plug U شمع موتور دو تکه
priming spark plug U شمع موتور پیش پر شونده
oil drain plug U توپی تخلیه روغن
airplane spark plug U شمع موتور هواپیما
battery charging plug U دو شاخه باتری پر کن
inductance box with plug U جعبه اندوکتانس با دوشاخه
lamp holder plug U سرپیچ دوشاخه سرخود دوشاخه سرپیچ لامپ
magnetic spark plug U شمع موتور مغناطیسی
metric spark plug U شمع متری
mica spark plug U شمع موتور میکایی
multi contact plug U دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
tow piece spark plug U شمع موتور دو تکه
pull through U در وضع خطرناکی انجام وفیفه کردن
pull in U توقیف کردن
pull-in U نقشه یا عملی را متوقف ساختن
pull-in U متوقف شدن
pull-in U توقیف کردن
to have the pull of U برتری داشتن بر
to have the pull of U اعمال نفوذکردن بر
to pull U اغراق گفتن
to pull U افسانه جعل کردن
pull in U متوقف شدن
pull in U نقشه یا عملی را متوقف ساختن
pull U 1 way give
to pull down U ویران کردن
pull out U ترک کردن
pull out U عازم شدن
pull together U همکاری کردن
pull up U جلوگیری کردن
pull up U جلو افتادن رسیدن
pull up U صعود
pull up U بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
pull up U کاستن سرعت اسب
pull up U اتصال یا برقراری ارتباط با یک سطح ولتاژ
pull up to U به چیزی رسیدن
pull up to U با چیزی برابر شدن
pull up with U به چیزی رسیدن
pull up with U با چیزی برابر شدن
pull through U در سختی بکسی کمک کردن
pull out U بیرون امدن
to pull down U خراب کردن بی بنیه کردن
to pull down U ارزان کردن
pull U کشش
pull U برتری جزئی و مختصر
pull through <idiom> U بهبود یافتن
pull U ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
pull U بیرون کشیدن بازیگر
pull U چیدن
pull U کندن پشم کندن از
pull U کشیدن دندان
pull up U توقف کردن [اتومبیل]
pull U بطرف خود کشیدن کشش
to pull through U موفق شدن
to pull through U کامیاب شدن
pull over <idiom> U متوقف کردن ماشین گوشه جاده
pull (something) off <idiom> U باانجام رساندن کامل کارها
to pull in U دست از کار یا رویه خودکشیدن
to pull in U داخل واگن خانه شدن
to pull off U برداشتن
to pull off U باوجود دشواری انجام دادن
to pull off U بردن
to pull out U از واگن خانه یا ایستگاه بیرون امدن
to pull through U جنس
to pull through U رها شدن
to pull together U با هم کارکردن
to pull together U باتفاق زیستن
pull U POP
pull U بازیابی داده از پشته
Pull yourself together. U حواست را جمع کن
to pull through U به هدف خود رسیدن
pull through U در تنگنا کمک یافتن
pull over U پیراهن کش ورزش
pull over U اتوموبیل را بکنار جاده راندن کنار زدن
pull off U نیروی کشش برقی
pull down U پایین اوردن تخفیف دادن
pull away U کنار گرفتن
pull away U عقب نشینی کردن
pull it out U پیروزی در واپسین لحظات
pull off U باوجود مشکلات بکارخود ادامه دادن
pull U کشیدن
pull out U خارج شدن موج سوار ازموج با کندکردن تخته
pull off U مقاومت کردن
pull over U عرق گیر
pull over U ژاکت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com