Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
protect a bill
U
وجه براتی را تامین کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
protect
U
حفظ کردن
protect
U
در پناه سنگر قرار دادن
protect
U
محافظت کردن
protect
U
حفافت کردن
protect
U
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
protect
U
یچی که از کپی گرفتن از دیسک جلوگیری میکند
protect
U
محل حافظه که قابل تغییر نیست
protect
U
یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protect
U
محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
protect
U
توقف آسیب دیدن چیزی
protect
U
حمایت کردن
protect
U
حفظ کردن حفافت کردن
protect
U
نیکداشت کردن نگهداری کردن
protect
U
حفظ
protect
U
حراست کردن
protect fuse
U
فیوز محافظ
write protect
U
شیوهای برای محافظت ازنوشته شدن اطلاعات روی دیسک یا نوار
write protect
U
غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
write protect
U
قسنت کوچکی در فلاپی دیسک که حرکت داده شود مانع هر گونه نوشتن یا پاک کردن دیسک میشود
protect a lead
U
بازی محافظه کارانه
protect by fuse
U
حفافت با فیوز
copy protect
U
یچی که مانع از کپی گرفتن از دیسک میشود
copy protect
U
یچ برای جلوگیری از کپی گرفتن از یک دیسک
protect a player
U
معاف از انتقال
protect bit
U
ذره حفافتی
protect tab
U
تبمحافظ
write protect disable
U
بی اثر کردن حفافت در برابرنوشتن
write protect notch
U
شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
write protect tab
U
حفافت دیسک لغزان از نوشته شدن اطلاعات جدید به وسیله یک شکاف که روی دیسک ایجاد میشود
write protect ring
U
حلقه حفافت از نوشتن
file protect ring
U
حلقه حفافت پرونده
protect home judustry
U
حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
to protect home industry
U
صنایع درونی را حفظ وتشویق کردن
file protect ring
U
حلقه حفافت فایل
bill
U
اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bill
U
بیجک
bill
U
سند مالی لایحه یا طرح قانونی
way bill
U
سند حمل
bill of e.
U
برات
to f. the bill
U
واجدشرایط بودن
bill nye
U
صورتحساب
got through (the bill got through the ma
U
لایحه از مجلس گذشت
way bill
U
بارنامه
way bill
U
بارنامه راه اهن
way bill
U
بارنامه دریایی
bill
U
گزارش جریان دعوی
May I have my bill, please?
U
ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
bill
U
اسکناس
bill
U
سند
bill
U
برات
bill
U
قبض صورتحساب
bill
U
لایحه
bill
U
نوعی شمشیرپهن
bill
U
منقار
The bill, please.
لطفا صورت حساب.
bill
U
نوک
the bill
U
صورت حساب
bill
U
نوک بنوک هم زدن
bill
U
اسنادبازرگانی
bill
U
تهیه کردن صورتحساب
bill
U
دادخواست
bill
U
حواله
bill
U
صورتحساب دادن
bill
U
قبض
bill
U
صورتحساب
crow bill
U
انبرگلوله کش
hawk bill
U
لاک پشت ابی
currency of a bill
U
مدت برات
play bill
U
اگهی نمایش
play bill
U
اعلان نمایش
cross bill
U
شکایت متقابل
creditor's bill
U
به ورثه میدهد
sight bill
U
برات دیداری
cross bill
U
لایحه دفاعیه
show bill
U
تابلو اعلان نمایش
short bill
U
برات کم مدت
sets of bill
U
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
road bill
U
بارنامه
retiring a bill
U
براتی را تسویه کردن
omnibus bill
U
لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
members bill
U
member
due bill
U
برات پرداختنی
financial bill
U
لایحه مالی
first reading of a bill
U
شوراول لایحه
fly bill
U
اعلان دستی
fly bill
U
اگهی دستی
foreign bill
U
حواله ارز خارجی
foreign bill
U
برات ارزی
foreign bill
U
برات خارجی
foreign bill
U
برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
hard bill
U
پرندگان سخت منقار
hawks bill
U
لاک پشت منقار دار
hook bill
U
منقار نوک برگشته
due bill
U
سند بدهی
dishonour a bill
U
نکول
hook bill
U
منقارعقابی
long bill
U
نوک دراز
member's bill
U
طرح قانونی
due bill
U
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
victualling bill
U
پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
usance bill
U
برات به وعده
twin bill
U
دو مسابقه توام در یک برنامه
true bill
U
اعلام جرمی که هیئت منصفه در فهر ان صحه گذارند
treasury bill
U
اسناد خزانه
transit bill
U
پروانه عبور
transit bill
U
اجازه عبور
training bill
U
برنامه اموزشی
to veto a bill
U
لایحه قانونی راردکردن
wage bill
U
لیست حقوق
watch bill
U
لوحه نگهبانی ناو
bill poster
U
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
a hefty bill
U
صورتحساب سنگینی
I think there is a mistake in the bill.
من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
How much is my telephone bill?
U
صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
Please have my bill ready.
لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
pad the bill
<idiom>
U
اضافه شدن هزینههای کاذب
foot the bill
<idiom>
U
پرداختن
fill the bill
<idiom>
U
مناسب برای همه جا
double bill
U
مسابقهورزشی-تئاتریاسینماکهدرآندوبرنامهاجراشود
bill posters
U
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
to talk out a bill
U
مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
to rush a bill through
U
لایحهای راباشتاب ازمجلس گذرانیدن
the bill has come to maturity
U
موعد پرداخت برات منقضی شده است
the bill has come to maturity
U
وعده پرداخت برات رسیده است
stork's bill
U
برگ عطر
stork's bill
U
گل عطر
stork's bill
U
شمعدانی عطر
station bill
U
جدول محلها
station bill
U
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
soft bill
U
مرغ مگس خوار
soft bill
U
پرنده منقار نازک حشره خوار
the bill is overdraw
U
سر رسید برات منقضی شده است
the bill is undue
U
وعده برات نرسیده است
the bill of has come to mature
U
وعده پرداخت برات رسیده است
to protean a bill
U
وجه براتی راتامین کردن
to dishonour a bill
U
براتی را فکول کردن
to bill and coo
U
باهم غنج زدن
to bill and coo
U
بوسه بازی کردن
time bill
U
برنامه حرکت قطار
time bill
U
سفته مدت دار
through bill of lading
U
بارنامه سراسری
through bill of exchange
U
بارنامه سراسری
sight bill
U
حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
bill of lading
U
بار نامه کشتی
bill of exchange
U
برات مبادلهای
bill of exchange
U
حواله یا برات کتبی غیرمشروط
bill of exceptions
U
صورت استثنائات
bill of exception
U
اعتراض نامه
bill of entry
U
افهارنامه ورودی
bill of entry
U
افهارنامه ورودی افهارنامه گمرکی
bill of divorce
U
طلاق نامه
bill of disfranchise
U
disfranchise
bill of costs
U
صورت هزینه دادرسی
bill of attainder
U
لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
bill hook
U
دهره
bill hook
U
دستعاله
bill exchange
U
برات
bill of exchange
U
برات
bill of exgchange
U
برات
bill of lading
U
بار نامه
bill of lading
U
بارنامه
bill of indictment
U
کیفر خواست
bill of indictment
U
ادعانامه
bill of indictment
U
کیفرخواست
bill of indicment
U
ادعا نامه
bill of indicment
U
کیفر خواست
bill of guarantee
U
ضمانتنامه
bill of goods
U
فهرست تجارتی
bill of goods
U
صورت کالا
bill of exgchange
U
سفته
bill exchange
U
برات بازرگانی
accommodation bill
U
سفته دوستانه
accommodation bill
U
براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
bill of fare
U
هزینه سفر
bill of fare
U
برنامه
bill of fare
U
صورت اغذیه مهمانخانه
bill of fare
U
صورت غذا
bill of rights
U
منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
bill of rights
U
اعلامیه حقوق
bill of rights
U
قانون اساسی امریکا
bill of rights
U
اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی
bill of health
U
گواهی صحت مزاج
bill of health
U
گواهی تندرستی
air bill
U
بارنامه محموله هوایی
airway bill
U
بارنامه حمل هوایی
appropriation bill
U
صورت ضبط اموال
bill broker
U
واسطه تنزیل
bill broker
U
دلال برات
bill book
U
دفتر بروات
bill board
U
تخته لنگر
battle bill
U
فهرست استعداد رزمی ناو
battle bill
U
لوحه جنگی ناو
banker's bill
U
صورتحساب بانکی
banker's bill
U
صورت تبدیل ارز
bank bill
U
حواله بانکی
bank bill
U
اسکناس
bank bill
U
برات بانک
bill of health
U
گواهی بهداشت
blank bill
U
براتی که در ان محل پرداخت قید نشده باشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com