Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 59 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
professional jobs
U
شغلهای تخصصی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
professional
U
پیشه ور کسیکه رشتهای را پیشه رسمی
professional
U
فوی
professional
U
تخصصی
professional
<adj.>
U
حرفه ای
professional
U
خود قرار دهد
professional
U
پیشهای
professional
U
حرفهای
computer professional
U
متخصص کامپیوتر
extra professional
U
خارج حرفهای
professional code
U
ضوابط حرفهای
extra professional
U
بیرون ازپیشه یاحرفه
professional education
U
اموزش تخصصی
fullwrite professional
U
یک برنامه جدید واژه پردازی برای کامپیوتر مکینتاش که متن را با نمودارهای متمایل به مقصود کاملا" عجین میکند
professional fee
U
حق الزحمه
professional workstation
U
ایستگاه کار حرفهای
professional fee
U
اجرت
professional status
U
پایگاه حرفهای
professional slang
U
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
professional service
U
تیمهای متخصص پزشکی قسمتهای تخصصی پزشکی
professional misconduct
U
اشتباه حرفهای
professional liability insurance
U
بیمه تعهدات شغلی
fee
[payment to professional people]
U
اجرت
fee
[payment to professional people]
U
حق الزحمه
jobs
U
تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای
jobs
U
برنامه
jobs
U
کار یا تعداد کارهایی که به عنوان یک واحد انجام می شوند
jobs
U
اهمیت یک کار در مقایسه با دیگر کارها
jobs
U
صف دستورات کترل کار که به ترتیب دریافت اجرا می شوند
jobs
U
پست شغلی و کار
jobs
U
سوخمه زدن
jobs
U
سوخمه سر نیزه
jobs
U
پیشه
jobs
U
دلالی کردن
jobs
U
ایوب مقاطعه کاری کردن
jobs
U
شغل
jobs
U
سمت
jobs
U
امر
jobs
U
کار
jobs
U
کار مزدی کردن یک جا خریدن و به خرده فروش فروختن استفاده نامشروع کردن از
jobs
U
زمان برنامه نویسی کامپیوتری که حاوی دستورات خاص مربط به امور کنترل کارها و پردازش است
jobs
U
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
jobs
U
شماره یک کار در صف که منتظر پردازش است
jobs
U
مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
jobs
U
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
jobs
U
فایل حاوی کارها با نام کارها که منتظر پردازش هستند
jobs
U
کارهایی که در هر لحظه در سیستم پردازش می شوند
jobs
U
دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد
jobs
U
فایلی که حاوی دستورات در gcl است
jobs
U
یک واحد پردازش درون یک کار
jobs
U
ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
jobs
U
استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
jobs
U
کار مقاطعه
jobs
U
خواندن دستورات کنترل ار از منبع ورودی و اجرای آنها
hatchet jobs
U
انتقاد غرضآمیز
hatchet jobs
U
حملهی ناجوانمردانه
clerical jobs
U
مشاغل دفتری
The tribunal considered that this action amounted to professional misconduct.
U
برای دادگاه این اقدام برابر با اشتباه حرفه ای محسوب می شود.
entry level jobs
U
شغلهای غیر تخصصی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com