English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 135 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
private session U جلسه غیر علنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
session U جلسه
in session U منعقد
session U 1-زمان یک کار. 2-مدت زمانی که برنامه یا فرآیند اجرا میشود یا فعال است
session U لایه در مدل استاندارد SO/ OSI , که اتصال و قط عی را بین گیرنده و فرستنده برقرار میکند
session U دوره انعقاد اجلاس
session U نشست
session U مجلس
session U دوره تحصیلی
session U دوره
bull session U جلسه محاوره ومرور
special session U جلسه فوق العاده
to hold a session U جلسه منعقد کردن
special session U جلسه مخصوص
special session U نشست فوق العاده
special session U نشست ویژه
photo session U مدتزمانیکهخبرنگارانفرصتدارندازفردیعکسبیندازند
court session U جلسه دادگاه
quarter session U محاکمی که چهار بار در سال تشکیل می شوند این محاکم صلاحیت رسیدگی به جرایمی را که شخص ممکن است به علت ارتکاب انها به اعدام یاحبس ابد محکوم شود ندارند
petty session U دادگاه سیار
public session U جلسه علنی
designating a session U اجلاسیه
parliamentary session U دوره اجلاسیه مجلس
session musician U موزیسینیکهمتعلقبهگروهخاصینیست
holding a session U اجلاس
jam session U اجرای اهنگهای طرب انگیز بوسیله ارکسترهای بزرگ و نوازندگان فراوان
the house went into secret session U تشکیل داد
the house went into secret session U مجلس جلسه سری
in private U محرمانه
in private U در خلوت
private U متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
he is a private U او سرباز
he is a private U است
private U محرمانه سرجوخه
private U عادی
private U غیر دولتی
private U محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private U خصوصی
private U اعضاء تناسلی
private U پوشیده
private d. U کسیکه دست مزد گرفته درکارویژه ایی کاریا اگاهی میکند
private U شخصی
private U اختصاصی خصوصی
private U محرمانه
private U مستور سرباز
private property U دارایی شخصی
private road U شارع خاص
private property U دارائیهای خصوصی
private property U دارایی شخصی بلامعارض
private property U مالکیت خصوصی
private first class U سربازیکم
private institutions U موسسات خصوصی
private first class U سرباز یکم
private law U حقوق خصوصی
private enterprises U موسسات خصوصی
private line U خط خصوصی
private endowment U وقف خاص
private employees U کارکنان خصوصی
private deed U سند خصوصی
private finance U مالیه خصوصی
private ownership U مالکیت خصوصی
private nuisance U هتک حرمت منازل و املاک
private saving U پس انداز خصوصی
private eyes U کارآگاه خصوصی
A private car. U اتوموبیل شخصی
copy for private use U نسخه برای استفاده شخصی
private lessons U تدریس خصوصی
private tuition U تدریس خصوصی
private eye U کارآگاه خصوصی
without private motive U بی غرضانه
private siding U سایدینگ یا دوراهی ویژه راه اهن
private talk U گفتگوی محرمانه
private talk U صحبت خصوصی
private treaty U معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار
private treaty U معامله خصوصی
quasi private U شبه خصوصی
quasi private U نیمه خصوصی
the matter was kept private U مطلب را پوشیده نگاه داشتند
private school U مدرسه ملی
deed under private U سند عادی
private document U سند عادی
private sector U بخش خصوصی
he wished to be private U میخواست تنهاباشد
he wished to be private U می خواست در خلوت باشد
private motive U غرض شخصی
deed under private U سند غیر مصدق
private enterprise U شرکت خصوصی
private school U اموزشگاه خصوصی
private enterprise U اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
private schools U مدرسه ملی
private schools U اموزشگاه خصوصی
private detective U کاراگاه خصوصی
private enterprise U عمل خصوصی
private investigator U کاراگاه خصوصی
private parts U شرمگاه
private enterprise U اقتصاد بخش خصوصی
private agreement U قرارداد خصوصی
private decument U درمقابل عقد رسمی یا سند که در CL اسناد مصدق یا عقودمهمور به مهر نامیده میشود
private company U شرکت خصوصی
private detectives U کاراگاه خصوصی
private consumption U مصرف خصوصی
private corporation U شرکت خصوصی
private cost U هزینه خصوصی
private debt U بدهی خصوصی
private decument U سند عادی
private decument U عقد عادی
private code U رمز محرمانه
private code U کد محرمانه
private benefits U منافع خصوصی
private borrowing U استقراض خصوصی
private broadcasting U پخش برنامه خصوصی
private member's bill U طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
private members' bills U طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
private tutoring [American E] U تدریس خصوصی
to have private insurance [cover] U بیمه خصوصی داشتن
to give private lessons U درس خصوصی دادن
private member's bills U طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
private broadcasting network U شبکهپیشبینیخصوصی
private branch exchange U مبادله انشعاب خصوصی
private rate of discount U نرخ تنزیل خصوصی
private rate of return U نرخ بازده خصوصی
endowments to the private individuals U اوقاف خاصه
deed under private signature U سند عادی
deed under private seal U سند غیر مصدق
private international law U حقوق بین الملل خصوصی
based on private motives U غرض الود
based on private motives U غرض امیز
deed under private seal U سند عادی
private joint stock company U شرکت سهامی خاص
private brench exchange switchboard U مرکز سوئیچینگ فرعی
private automatic branch exchange U رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
private automatic branch exchange U یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
acts based on private motives U غرض ورزی
marginal net private product U محصول خصوصی نهائی خالص
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com