Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
power structure
U
ساخت قدرت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hunger for power
[craving for power]
U
میل شدید به قدرت
structure
U
استخوان بندی
structure
U
سازمان سازمان دادن
structure
U
ساختمان اسکلت فلزی
structure
ساختار
structure
U
اساس
structure
U
بنیان
structure
U
پی ریزی کردن ساختار
structure
U
تشکیلات دادن
structure
U
بنا
structure
U
ترکیب سبک
structure
U
ساخت
structure
U
سازه
structure
U
ساختار ساخت
structure
U
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structure
U
نقشه نصب کابلها در شرکت یا ساختمان بران شبکه ها کامپیوتری و تلفن
structure
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure
U
نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
structure
U
ترتیب دادن یا سازماندهی به روش مشخص
structure
U
چهارچوب دار
[قالی]
structure
U
پیکره
structure
U
ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
structure
U
روش منط قی یا مرتب برنامههای اسمبلی
structure
U
سبک
structure
U
تعدادی تابع مرتبط به هم برای حل مشکلات
structure
U
طریقه
structure
U
سازمان
structure
U
ساختمان
group structure
U
ساخت گروهی
factor structure
U
ساختار عاملی
family structure
U
ساخت خانواده
file structure
U
ساخت پرونده
file structure
U
ساختار فایل
file structure
U
ساخت پرونده ساختمان فایل
fine structure
U
ساختار فریف
data structure
U
ساخت داده ها
crystalline structure
U
ساختاربلورین
crystalline structure
U
سازه بلوری ساختمان کریستالی
crystalline structure
U
ساختار بلوری
crystal structure
U
ساختار بلور
data structure
U
ساختار داده ها
data structure
U
ساختمان داده ها
database structure
U
ساختار پایگاه داده ها
decision structure
U
ساختار تصمیم
deep structure
U
ژرف ساخت
fine structure
U
استخوانبندی فریف
structure chart
U
نمودار ساختار
structure factor
U
عامل ساختار
structure of an animal
U
ساختمان
structure of an animal
U
جانور
internal structure
U
سازه داخلی
grain structure
U
ساختار بلوری
super structure
U
روسازی
vase structure
U
بافت سه پوده گلدانی
[در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
metal structure
U
بنیانفلزی
fabric structure
U
ساختارپارچه
surface structure
U
روساخت
force structure
U
سازمان یکانها
force structure
U
استخوان بندی یکان
tree structure
U
ساخت درختی
tree structure
U
ساختار درخت
tree structure
U
ساختاردرختی
control structure
U
ساختارکنترل
columnar structure
U
ساختمان ستونی
control structure
U
ساخت کنترل
unit structure
U
سازمان یکان
block structure
U
ساختار بلوکی
unit structure
U
استخوانبندی یکان
block structure
U
ساخت کندهای
electronic structure
U
ساختار الکترونی
economic structure
U
بنیان اقتصادی
affect structure
U
ساخت عاطفه
age structure
U
ساختار سنی
aircraft structure
U
ساختمان هواپیما
economic structure
U
ساختار اقتصادی
algebraic structure
U
ساختار جبری
[ریاضی]
atomic structure
U
ساختار اتمی
structure of a poem
U
سبک یاساختمان شعر
banded structure
U
ساختارنواری
dynamic structure
U
ساخت پویا
band structure
U
ساختار نواری
block structure
U
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
structure of a mushroom
U
ساختمانقارچ
structure of a plant
U
ساختمانگیاه
concrete structure
U
سازه بتنی
concrete structure
U
ساختمان با استخوانبندی بتنی
structure of the biosphere
U
چرخهزیستکره
support structure
U
ساختارپشتیانیکننده
tubular structure
U
ساختمانمیلهای
class structure
U
ساخت طبقاتی
cellular structure
U
ساختارسلولی سازه سلولی
control structure
U
ساختار کنترلی
cellular structure
U
ساختار شبکهای
cartesian structure
U
ساختار دادهای که اندازه ثابتی دارد و عناصر به صورت خط ی مرتبند
capital structure
U
بنیان سرمایه
capital structure
U
ساخت سرمایه
diamond structure
U
ساختار الماس
diamond structure
U
ساختارالماسی
banded structure
U
ساختمان نواری
static structure
U
ساخت ایستا
program structure
U
ساخت برنامه
primary structure
U
ساختمان اولیه
primary structure
U
ساختمان اصلی
relational structure
U
ساختار رابطهای
ingots structure
U
ساختاربلوری اولیه شمش
ingots structure
U
ساختار شمش
infra structure
U
زیر بنا
infra structure
U
زیر ساخت
infra structure
U
زیربنا
market structure
U
ساخت بازار
market structure
U
بنیان بازار
mental structure
U
ساخت ذهنی
institutional structure
U
ساختار نهادی
intermediate structure
U
ساختمان داخلی
list structure
U
ساختار لیست
linear structure
U
ساختار خطی
pyramidal structure
U
ساختار هرمی
lewis structure
U
ساختار لوویس
latent structure
U
ساخت نهفته
loop structure
U
ساختار حلقهای
laminated structure
U
ساختمان لایهای
kekule structure
U
ساختار ککوله
inverted structure
U
ساختار معکوس
internal structure
U
ساختمان داخلی سازه داخلی
internal structure
U
ساختار داخلی
perceptual structure
U
ساخت ادراکی
hoisting structure
U
چوب بست بالابر
pawn structure
U
ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
personality structure
U
ساخت شخصیت
soil structure
U
ساختمان خاک
laminated structure
U
ساختمان متورق
selection structure
U
ساختار گزینشی
phrase structure
U
با ساخت عبارتی
sequence structure
U
ساختار ترتیبی
plex structure
U
ساختار شبکه یا دادهای که هر گره آن به سایرین وصل است
shell structure
U
ساختار لایهای
population structure
U
ساخت جمعیت
shell structure
U
ساختارپوستهای
hierachical structure
U
ساختار سلسله مراتبی
molecular structure
U
ساختار مولکولی
nested structure
U
ساختار لانهای
network structure
U
ساختار شبکهای
population structure
U
ترکیب جمعیت
structure
[first order]
U
ساختار
[ریاضی]
helical structure
U
ساختار مارپیچی
nonisomorphic structure
U
ساختارهای ناهمریخت
nuclear structure
U
ساختار هستهای
ring structure
U
ساختار حلقهای
nut structure
U
ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند
hyperfine structure
U
ساختار فوق فریف
simple structure
U
ساخت ساده
loop control structure
U
ساختار کنترل حلقه
common excavation of structure
U
حفاری عمومی ساختمان
main structure menbers
U
اعضای اصلی ساختمان
contiguous data structure
U
ساختار دادههای همجوار
check and drop structure
U
ابشار تنظیم سطح اب
close packed structure
U
ساختار تنگچین
work breakdown structure
U
ساختار تفکیک کار
branched chain structure
U
ساختار زنجیری شاخه دار
graphic data structure
U
ساختار داده گرافیکی
field
[algebraic structure]
U
میدان
[ریاضی]
ring
[algebraic structure]
U
حلقه گروهی
[ریاضی]
sequential data structure
U
ساختار ترتیبی داده
sequence control structure
U
ساختار کنترل ترتیبی
symmetrical pawn structure
U
ساختمان پیادهای متقارن
hydrogen depleted structure
U
ساختار هیدروژن زدوده
straight chain structure
U
ساختار راست زنجیر
tertiary structure of protein
U
ساختار سوم پروتئین
branch control structure
U
ساختار کنترل انشعاب
valence bond structure
U
ساختار پیوند والانسی
secondary structure of portein
U
ساختار دوم پروتئین
army management structure
U
سازمان مدیریت نیروی زمینی
cubic closed packed structure
U
ساختار مکعبی تنگچین
hexonal zinc sulfide structure
U
ساختار شش گوشهای روی سولفید وورتیست
will-power
U
عزم راسخ
power down
U
قطع برق خاموش کردن
power down
U
قطع نیرو
will-power
U
قدرت اراده
power down
U
خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
power i
U
طرح شماره یک بازی با سه مدافع
power 0
U
تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
power on
U
روشن کردن
p in power to do something
U
عدم نیروبرای کردن کاری
outside power
U
جریان خارجی
e. power
U
قوه مجریه
power up
U
روشن کردن
e. power
U
نیروی اجرایی
useful power
U
توان مفید
useful power
U
قدرت مفید
power up
U
برق
will-power
U
اراده
in power
U
دارای اختیارات
will-power
U
تصمیم
power saw
U
دستگاه اره
in power
U
صاحب مقام
i did all in my power
U
انچه در توانم بود کردم
power saw
U
اره ماشینی
will to power
U
قدرت خواهی
power
U
دولت
power
U
توان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
