English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
post-insulated connection U پس از پیوند عایق دار شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
insulated U روپوش دار
insulated U عایق دار
insulated layer U لایه عایق
insulated layer U ماده ایزوله کننده
insulated plier U انبر عایق
insulated tongs U انبر عایق
insulated wire U سیم روکش دار
insulated wall U دیواره عایق
insulated bushing U مقره عبوری
insulated wire U سیم لعابدار
insulated wire U سیم عایق
insulated conductor U هادی عایق شده
insulated bearing U یاطاقان عایق شده
insulated blade U تیغهعایقپوش
insulated handle U دستهعایقدار
insulated cable U کابل عایق بندی شده
insulated cable U کابل عایق شده
insulated conduit tube U لوله عایق شده
insulated intermediate layer U لایه میانی عایق
insulated bearing housing U پوسته یاطاقان عایق شده
asbestos insulated wire U سیم با روکش نسوز
insulated instrument transformer U ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
insulated gate field effect transistor U ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
y connection U اتصال شلواری
v connection U اتصال مثلث
y connection U اتصال ستاره
connection U انشعاب
connection U اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
connection U اتصال زمین
connection U ارتباط
connection U اتصال
connection U پیوند
connection U رابطه
connection U خویش
connection U مقام
connection U بستگی نسبت
connection U وابستگی
connection U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات در یک شبکه محلی است
connection U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection U پیوستگی اتصال
connection U اتصال یا چیزی که متصل میشود
plug connection U کنتاکت پریز
interrupt a connection U قطع شدن یک اتصال
mesh connection U اتصال توری
microphone connection U اتصال میکروفن
outer connection U اتصال خارجی
parallel connection U اتصال موازی
internal connection U اتصال داخلی
phonograph connection U پریز مخصوص پیکاپ
pipe connection U اتصال لوله
outer connection U پیوند برونی
connection diagram U دیاگرام اتصال
connection fuse U فیوزاتصال
connection line U خط اتصال
connection of the vaginal U passages anal and افضاء
connection plug U دو شاخه
connection survey U نقشه برداری منطقه ربط
connection terminal U پایانه اتصال
ground connection U اتصال زمین
delta connection U اتصال مثلث
delta connection U سیم پیچ مثلث
delta connection U اتصال دلتا
exhaust connection U اتصال خروجی
connection fuse U ماسوره اتصال دهنده
connection factor U ضریب انشعاب
connection diagram U دیاگرام مداری
building connection U انشعاب ساختمان
haunched connection U اتصال ماهیچهای
cascade connection U اتصال ابشاری
cascade connection U اتصال کاسکاد اتصال پلهای
cascade connection U تعداد وسیله یامدار که به صورت سری مرتب شده اند
cascade connection U خروجی یکی ورودی برای دیگری است
cascade connection U دو یا چندین دستگاه مشابه که پشت سر هم مرتب شده اند وخروجی یکی به ورودی دیگری وصل میشود
hardwired connection U می بجای ورودی و سوکت
connection box U جعبه اتصال
connection cable U کابل اتصال
electric connection U اتصال الکتریکی
plug connection U اتصال دوشاخه
Is there a connection to Glasgow? U آیا به شهر گلاسگو تعویض دارد؟
overhead connection U اتصالبالایی
mains connection U اتصالاصلی
earth connection U اتصالزمینی
connection point U مرکزاتصال
coach connection U کلاجمتصل
chimney connection U دودکشمرتبطکننده
zigzag connection U اتصال زیگزاگ
two phase connection U اتصال یا مدار دو فازه
trunk connection U اتصال مشترکین از طریق ترانک
main connection U اتصال اصلی
physical connection U اتصال مادی
to make a connection U رابطه ای برقرار کردن
to catch the connection U وسیله نقلیه رابط را گرفتن
faulty connection U رابطه اشتباه [الکترونیک مهندسی برق]
I missed the connection. U من اتوبوس [قطار هواپیمای] رابط را از دست دادم.
connection to ventilator U اتصال به هواکش
solderless connection U اتصال بدون لحیم
three phase connection U اتصال سه فازه
telephone connection U اتصال تلفنی
tandom connection U اتصال دنبال هم
star connection U اتصال ستاره
series connection U اتصال سری
series connection U اتصال زنجیری
tandom connection U اتصال ابشاری
taylor connection U اتصال تیلور
series connection U اتصال دنبالهای
tandem connection U اتصال ابشاری
star connection U اتصال ستارهای
electrical connection U متصلکنندهالکتریکی
double delta connection U اتصال مثلث دوبل
He talked in this connection (vein). U دراین زمینه صحبت کرد
connection of loom pieces U متصل کردن قطعات دار [قالی]
fits units with ... connection U مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ... [الکترونیک مهندسی برق]
open delta connection U اتصال مثلث باز
series parallel connection U اتصال سری- موازی
series parallel connection U اتصال زنجیری- موازی
rear [front] connection U اتصال [جلوئی] پشتی
video connection panel U صفحهاتصالبهنمایشگر
flexible hose connection U رابطانعطافپذیرلوله
air hose connection U اتصالشلنگهوا
telephone test connection U اتصال ازمایش تلفن
three phase bridge connection U اتصال پل سه فازه
main circuit connection U اتصال مدار اصلی
zig zag connection U اتصال زیگزاگی
inlet pipe connection U اتصال لوله ورودی
electrical connection panel U صفحهاتصالبهبرق
idling current connection U اتصال جریان بی باری
idle current connection U اتصال جریان بی باری
equipotential bonding conductor connection U ارتباط رسانای پیوند هم پتانسیل
What should I do when I get the following message: The connection to the server has failed U چکاری لازم هست انجام بدهم وقتی که پیغام زیر را دریافت کردم: ارتباط با سرور میسر نمیباشد؟
to post up U تکمیل کردن
the post has come U پست رسید
ex post U به اعتبار گذشته
ex post U بوقوع پیوسته
the post has come U پست وارد شد
the post has come U پست امد
first post U شیپور خبر شبانه
Would you post this for me, please? U ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
post- U صندوق پست تعجیل
out post U نگهبان
out post U نگهبانی
out post U پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
to post up U مطلع کردن کامل دادن به
last post U شیپورعزا
last post U شیپور خاموشی
ex post U عملی
post U تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post- U نامه رسان پستچی
post- U مجموعه پستی
post- U سیستم پستی پستخانه
post- U عجله
post- U ارسال سریع پست کردن
post- U تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post- U پست نظامی
post- U مقام مسئولیت
post- U شغل
post- U چاپار
post- U پست
post- U پاسگاه
post U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post U ستون
post U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post U که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post U وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post- U بسته پستی
post U وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- U اگهی کردن اعلان کردن
post- U بدیوار زدن
post- U گماردن نگهبان قرار دادن
post- U مربوط به پست
post- U چوب تقویت
post- U پست کردن
post- U جرز
post- U تیرعمودی
post- U تیر
post- U دیرک ستون
post- U تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post- U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post- U وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- U وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post- U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- U که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post- U پایگاه
post- U پادگان قرارگاه
post- U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- U محل ماموریت موضع
post- U ستون
post U پست کردن
post U بسته پستی
post U پایگاه
post U نامه رسان پستچی
post U پادگان قرارگاه
post U محل ماموریت موضع
post U چاپار
post U مربوط به پست
post U گماردن نگهبان قرار دادن
post U مجموعه پستی
post U بدیوار زدن
post U اگهی کردن اعلان کردن
post U سیستم پستی پستخانه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com