Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
post-industrial
U
پسصنعتی
post-industrial
U
فراصنعتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
industrial
U
دارای صنایع بزرگ اهل صنعت
industrial
U
صنعتی
industrial controller
U
رئوستای فرمان دهنده
industrial classifications
U
طبقه بندی صنعتی
industrial college
U
هنر سرای عالی
industrial capitalism
U
سرمایه داری صنعتی
industrial economics
U
اقتصاد صنعتی
industrial concern
U
بنگاه صنعتی
industrial consumption
U
مصرف صنعتی
industrial disputes
U
اختلافات صنعتی
Industrial Aesthetic
U
[سیستم زیبایی شناختی ساختمان های صنعتی]
industrial chemistry
U
شیمی صنعتی
industrial building
U
بنای صنعتی
the industrial quarter of the
U
محله صنعتی شهر
industrial communications
U
ارتباطاتصنعتی
industrial pollution
U
آلودگیصنعتی
industrial action
U
عملوکارصنعتی
industrial estate
U
محوطهصنعتی
pre-industrial
U
دورانقبلازصنعتیشدن
industrial unit
U
کارگاه
industrial building
U
ساختمان صنعتی
industrial fluctuations
U
نوسانهای صنعتی
industrial area
U
منطقه صنعتی
industrial electronic
U
الکترونیک صنعتی
industrial insurance
U
بیمه صنعتی
industrial tribunal
U
محکمه صناعی
industrial tube
U
لامپ تجارتی
industrial union
U
اتحادیه صنعتی
industrial union
U
اتحادیهای که هر نوع کارگر بدون توجه به کارش میتواند در ان عضو باشد
industrial unions
U
اتحادیههای صنعتی
industrial unit
U
واحد صنعتی
industrial wastewater
U
فاضلاب صنعتی
industrial water
U
اب صنعتی
industrial wealth
U
مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
industrial workers
U
کارگران صنعتی
industrial relations
U
روابط کارگر وکارفرما
industrial switch
U
کلید صنعتی
industrial school
U
اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
industrial robot
U
دستگاه خودکار صنعتی
industrial espionage
U
جاسوسی صنعتی
industrial espionage
U
جاسوسی در صنعت
Industrial Park
U
[طراحی املاک برای استفاده صنعتی در قرن نوزدهم در منچستر]
industrial frequency
U
فرکانس صنعتی
industrial instrument
U
دستگاه اندازه گیری صنعتی
industrial investment
U
سرمایه گذاری صنعتی
industrial management
U
مدیریت صنعتی
industrial nations
U
کشورهای صنعتی
industrial psychology
U
روانشناسی صنعتی
Industrial Architecture
U
معماری خانه های صنعتی
industrial revolution
U
انقلاب صنعتی
industrial relations
U
روابط صنعتی
industrial electric locomotive
U
لکوموتیو الکتریکی صنعتی
industrial reserve army
U
ارتش ذخیره صنعتی
industrial workers of the world
U
کارگران صنعتی جهان
industrial electronic computer
U
ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
industrial alternating current
U
جریان متناوب صنعتی
index of industrial production
U
شاخص تولید صنعتی
industrial data collection device
U
دستگاه صنعتی جمع اوری داده
Would you post this for me, please?
U
ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
last post
U
شیپور خاموشی
ex post
U
واقعی
post
U
جرز
last post
U
شیپورعزا
out post
U
نگهبان
the post has come
U
پست وارد شد
to post up
U
تکمیل کردن
ex post
U
عملی
ex post
U
بوقوع پیوسته
the post has come
U
پست رسید
first post
U
شیپور خبر شبانه
the post has come
U
پست امد
ex post
U
به اعتبار گذشته
out post
U
پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
out post
U
نگهبانی
to post up
U
مطلع کردن کامل دادن به
post-
U
بسته پستی
post
U
تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post-
U
شغل
post
U
پست کردن
post-
U
اگهی کردن اعلان کردن
post
U
دیرک ستون
post
U
تیر
post
U
تیرعمودی
post
U
چوب تقویت
post
U
مربوط به پست
post-
U
پایگاه
post-
U
پادگان قرارگاه
post-
U
محل ماموریت موضع
post-
U
گماردن نگهبان قرار دادن
post-
U
مربوط به پست
post
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post-
U
مقام مسئولیت
post-
U
پاسگاه
post-
U
سیستم پستی پستخانه
post-
U
مجموعه پستی
post-
U
نامه رسان پستچی
post-
U
چاپار
post-
U
پست
post-
U
صندوق پست تعجیل
post-
U
عجله
post-
U
ارسال سریع پست کردن
post
U
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post-
U
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post
U
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post
U
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post
U
که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post
U
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post
U
ستون
post-
U
پست نظامی
post
U
گماردن نگهبان قرار دادن
post-
U
پست کردن
post-
U
تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post-
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post
U
شغل
post-
U
ستون
post-
U
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post-
U
که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post-
U
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post-
U
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post-
U
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post
U
سیستم پستی پستخانه
post
U
بسته پستی
post
U
مجموعه پستی
post
U
نامه رسان پستچی
post
U
چاپار
post
U
پست
post
U
صندوق پست تعجیل
post-
U
دیرک ستون
post
U
پادگان قرارگاه
post
U
پایگاه
post
U
بدیوار زدن
post-
U
چوب تقویت
post-
U
جرز
post
U
اگهی کردن اعلان کردن
post-
U
بدیوار زدن
post
U
مقام مسئولیت
post
U
محل ماموریت موضع
post
U
عجله
post
U
ارسال سریع پست کردن
post
U
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post
U
پست نظامی
post-
U
تیر
post-
U
تیرعمودی
post
U
پاسگاه
post strike
U
بعد از اجرای تک
post script
U
SYSTE ADOBE برای طراحی فاهر صفحات درسیستمهای ریزکامپیوتری ساخته شده است یک زبان شرح صفحه که توسط S
post race
U
مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند
post flight
U
بعد از خاتمه پرواز هواپیما
post free
U
بدون نیاز به تمبر زدن
post indexing
U
فهرست سازی بعدی
post juvenal
U
بعد از جوانی
post matter
U
چیزهای پستی
post matter
U
محمولات پستی
post meridian
U
بعد از فهر
post meridiem
U
بعداز فهر
post meridiem
U
پس از نصف النهار
post mortem
U
پس از واقع
post mortem
U
پس از مرگ
post indexing
U
شاخص گذاری بعدی
post hostilities
U
بعداز خاتمه مخاصمات
post general
U
رئیس اداره پست
post general
U
رئیس کل پست
post glacial
U
وابسته بزمانهای پس ازدوره یخ
post glacial
U
تازه
post haste
U
با شتاب فراوان
post haste
U
بسرعت شتاب فراوان
post flight
U
بعد از پرواز
post hoc
U
پس از این
post hostilities
U
بعد از خاتمه درگیریها
post mortem
U
پس از واقعه
post multiplication
U
پس ضرب
post nuptial
U
بعد از ازدواج
post processor
U
پس پرداز
post processor
U
پس پردارنده
post property
U
اموال پادگانی
post property
U
اموال پادگان
post restante
U
پست رستانت
post restante
U
پست رستان
post road
U
جاده پستی
post road
U
جاده چاپارخانه دار
post processing
U
پس پردازش
post processing
U
پس پردازی
post horse
U
اسب چاپاری
post obit
U
قابل اجرا پس از مرگ
post obit
U
بعد ازفوت
post of duty
U
پاسگاه
sentry post
U
پاسگاه
post oral
U
پشت دهنی
post order
U
حواله پستی
post parade
U
رژه اسبها تا محل شروع
post position
U
محل اسب در شروع
post script
U
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
post strike
U
بعد از تک هوایی
king-post
U
شاه تیر
finishing post
U
پستانتهایی
distance post
U
قرارگاهمحلمسابقه
centre post
U
قسمتبدونآرایش
post-war
U
پس از جنگ
post-boxes
U
صندوق پست
post-box
صندوق پست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com