English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
post entry U ثبت پس از موقع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
entry U ثبت
entry U ورود راهرو
entry U نقط های در زمان که یک برنامه یا کار یادسته اجرا میشود توسط تقویم سیستم عامل
entry U آدرسی که از آن یک برنامه یا تابع اجرا میشود
entry U اولین دستور اجرا شده در تابع فراخوانده شده
entry U موقعیتی که باید پیش از ورود یک تابع انجام شود
entry U در پایگاه دادههای یا کتابخانه
entry U عمل ورودی
entry U قلم
entry U شرطبندی روی اسب معین ورود به اب
entry U دخول
entry U ادخال
entry U ورود
entry U راه راهرودر
entry U مدخل
entry U ثبت دردفتر ثبت
entry U چیزثبت شده یاواردشده قلم
entry U فقره
entry U شرکت کننده
entry U نقطه شروع پرش یا چرخش
entry U مقدار اطلاعات درون یک سلول مشخص
no entry U ورودممنوع
re entry U نقط های در برنامه یا تابع که فراخوانی مجدد میشود
re-entry U فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re-entry U نقط های در برنامه یا تابع که فراخوانی مجدد میشود
re-entry U اعاده تصرف
right of entry U حق ورود
re-entry U ورود
re entry U فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re entry U اعاده تصرف
re entry U ورود
bill of entry U افهارنامه ورودی
entry condtion U شرط دخول
barrier to entry U منع ورود به صنعت
entry doors U در های ورودی
entry block U کنده مدخل
deffered entry U ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
ease of entry U سهولت ورودبه یک صنعت
feet-first entry U پرشسیخی
ease of entry U سهولت ورود
double entry U سیستم دفترداری دوبل
double entry U دفتر داری مضاعف
entry door U در ورودی
head-first entry U پرشباسر
cost to entry U هزینه ورود
entry door U در جلویی [ساختمان]
lobby-entry U مدخل
lobby-entry U راهرو
gable-entry U راهروی ورودی
entry door U ورودی
entry point U نقطه دخول
data entry U ثبات داده ها ورود داده ها
bill of entry U افهارنامه ورودی افهارنامه گمرکی
data entry U ثبت داده ها
customs entry U افهار یا اعلام ورود به گمرک
entry fee U مبلغ پرداختی برای شرکت درمسابقه
entry group U واجدین شرایط تخصصی شغلی
home use entry U اعلامیه مصرف
single entry U حسابداری فردی
single entry U حسابداری ساده
home use entry U اعلامیه مصرف شخصی
to make an entry of U ثبت
forcible entry U ورود عدوانی
forcible entry U هتک حرمت منازل
to make an entry of U کردن
data entry U داده دهی
to make an entry of U وارد
key entry U دخول کلیدی
make an entry U وارد کردن
make an entry U ثبت کردن
free entry U ورود ازاد بنگاهها به صنعت
undefined entry U فقره تعریف نشده
entry side U جهت ورود
entry side U جهت دخول
entry group U گروه واجد شرایط
entry instruction U دستورالعمل دخول
entry keydoard U صفحه کلید ادخال
entry keydoard U صفحه کلیدورودی
portfolio entry U قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
port of entry U مرز ورود کالا یا فرد به کشور
entry line U سطر ورودی
port of entry U بندرمحل ورود
entry plan U طرح ورود به بندر
port of entry U بندر مقصد
re entry vehicle U نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
entry plan U طرح دخول به سر پل
entry point U نقطه ورود
data entry form U فرم ورودی داده ها
data entry mode U حالت ثبت داده ها
data entry operator U متصدی داده دهی
law of prior entry U قانون تقدم ورود
to refuse somebody entry [admission] U کسی را در مرز برگرداندن
to refuse somebody entry [admission] U اجازه ندادن ورود کسی [به کشوری]
remote job entry U ادخال کار از دور
data entry device U دستگاه داده دهی
end lobby-entry U مدخل
remote job entry U وارد کردن کار از راه دور ورود برنامه از راه دور
customs entry form U افهارنامه گمرکی
data entry specialist U متخصص داده دهی
clear-entry key U کلیدصفحههوشیار
forceble entry and detainer U تصرف عدوانی
forceble entry and detainer U هتک حرمت منازل
forcible entry and detainer U تصرف عدوانی
direct data entry U داده دهی مستقیم
freedom of entry and exit U ازادی ورود و خروج
forcible entry and detainer U ید عدوانی
entry level jobs U شغلهای غیر تخصصی
double entry bookkeeping U حسابداری دوبل
double entry table U جدول دو سویی
fine data entry control U کنترلدخولاطلاعاتعالی
To make a forcible entry into a building. U بزور وارد ساختمانی شدن
fast data entry control U کنترلدخولاطاعاتسریع
facilitator [of illegal migration/immigration / entry] [British E] U قاچاقچی آدم [در سر مرز]
the post has come U پست امد
the post has come U پست رسید
the post has come U پست وارد شد
last post U شیپور خاموشی
to post up U تکمیل کردن
to post up U مطلع کردن کامل دادن به
last post U شیپورعزا
out post U پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
ex post U واقعی
ex post U عملی
ex post U بوقوع پیوسته
ex post U به اعتبار گذشته
post- U پست
first post U شیپور خبر شبانه
out post U نگهبانی
out post U نگهبان
post- U پست نظامی
post U وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post U که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post U ستون
post U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post U تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post U پست کردن
post U دیرک ستون
post U وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- U چاپار
post- U تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post- U ارسال سریع پست کردن
post- U عجله
post U چاپار
post- U صندوق پست تعجیل
post- U سیستم پستی پستخانه
post- U بسته پستی
post- U مجموعه پستی
post- U نامه رسان پستچی
post U تیر
post U تیرعمودی
post U اگهی کردن اعلان کردن
post U شغل
post U مقام مسئولیت
post U پاسگاه
post U مجموعه پستی
post U بسته پستی
post U پست نظامی
post U تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post U ارسال سریع پست کردن
post U عجله
post U بدیوار زدن
post U نامه رسان پستچی
post U جرز
post U چوب تقویت
post U صندوق پست تعجیل
post U مربوط به پست
post U گماردن نگهبان قرار دادن
post U محل ماموریت موضع
post U پادگان قرارگاه
post U پایگاه
post U سیستم پستی پستخانه
Would you post this for me, please? U ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
post- U تیرعمودی
post- U تیر
post- U دیرک ستون
post- U پست کردن
post- U تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post- U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post- U ستون
post- U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- U که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post- U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- U وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post- U وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post U پست
post- U جرز
post- U مربوط به پست
post- U بدیوار زدن
post- U شغل
post- U چوب تقویت
post- U مقام مسئولیت
post- U پاسگاه
post- U پایگاه
post- U پادگان قرارگاه
post- U محل ماموریت موضع
post- U اگهی کردن اعلان کردن
post- U گماردن نگهبان قرار دادن
post nuptial U بعد از ازدواج
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com