English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 79 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pigeon-holes U لانه کبوتر
pigeon-holes U خانه
pigeon-holes U کاغذدان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
holes U در لانه کردن
holes U سوراخ در پایان هر بخش گلف
holes U به سوراخ انداختن گوی گلف
holes U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holes U مجرا
holes U روزنه
holes U سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
holes U 1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی
holes U نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holes U حفره
holes U گودال
holes U سوراخ
black holes U حفره سیاه چاله سیاه
watering holes U میخانه
cubby-holes U گوشه دنج
cubby-holes U نهانگاه
black holes U زندان تاریک
black holes U سیاه چال
bolt-holes U نهانگاه خلوتگاه
bolt-holes U پنهانگاه
bolt-holes U راه فرار
black holes U سیاهچاله
code holes U سوراخهای رمز
bolt-holes U مفر
feed holes U سوراخهای پیشبر
octahedral holes U حفرههای هشت وجهی
sprocket holes U سوراخهای چرخ دندهای
sprocket holes U مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
He wears his socks into holes . U آنقدر جوابهارامی پوشد تا سوراخ شوند
f.pigeon U کبوترچتری
Put the cat among the pigeon U ولوله راه انداختن
pigeon کبوتر
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon U ساده وگول خور
pigeon U ترسو
pigeon U دخترجوان
pigeon U محبوبه
pigeon toed U دارای پنجه برگشته
pigeon racing U مسابقه کبوترها
pigeon pea U لوبیای سودانی
pigeon pair U پسرودختری که یگانه فرزندان پدرومادرخودباشند
pigeon pair U پسر ودختر دوقولو
pigeon milk U خوراک نیمه هضم شدهای که کبوترازچینه دان خوددراورده بجوجههای خودمیدهد
homing pigeon U بازگشت کبوتر
pigeon toed U دارای پنجه خمیده بداخل
rock pigeon U کبوتر کوهی
homing pigeon U کبوتر جلد
pigeon livered U ملایم
to pluck a pigeon U گوش ادم ساده لوحی رابریدن
wild pigeon U کبوتر چاهی کفتر چاهی
wood pigeon U کبوتر جنگلی
homing pigeon U کبوتر خانگی
pigeon hole U خانه
pigeon livered U نرم
pigeon livered U بی کینه
pigeon-hole U کاغذدان
carrier pigeon U کبوتر نامه بر
carrier pigeon U کبوتر قاصد
pigeon hearted U ترسو
pigeon hole U لانه کبوتر
pigeon hole U کاغذدان
pigeon-hole U لانه کبوتر
pigeon hearted U بزدل
passenger pigeon U کبوتر وحشی امریکای شمالی
pigeon breast U سینه کفتری
pigeon house U برج کبوتر
pigeon house U لانه کبوتر
pigeon house U کبوتر خان
pigeon hawk U شاهین کوچک امریکایی
pigeon fancier U کبوترباز
pigeon fancier U کفترباز
pigeon breasted U دارای قوز سینه
pigeon breast U برامدگی جناغ سینه
pigeon-hole U خانه
fan tailed pigeon U کبوتر یا کفتر چتری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com