English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
personnel manager U مدیر استخدام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
personnel U کارکنان یاخدمه وسایل جنگی
personnel U پرسنل
personnel U کارکنان
personnel U کارمندان مجموعه کارمندان یک اداره اداره کارگزینی
personnel U کارگزینی
personnel U کارمندان
personnel U استخدامی
personnel U افراد
personnel ceiling U سقف استعداد مجاز پرسنلی
personnel carrier U خودرو نفربر
personnel carrier U نفربر
personnel authorization U جدول پرسنلی مجاز
personnel authorization U سطح پرسنلی مجاز
enroute personnel U افرادمنتسب
enroute personnel U افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
enlisted personnel U طبقه افراد
enlisted personnel U پرسنل سرباز و درجه دار
enlisted personnel U افراد
filler personnel U افراد جایگزینی
personnel development U برنامه ریزی استخدامی
filler personnel U افرادجایگزین
operating personnel U پرسنل فعال
operating personnel U افرادی که با یک دستگاه کار می کنند یا قسمتی را به کار می اندازند
carreer personnel U پرسنل کادر ثابت
overhead personnel U پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
personnel management U مدیریت استخدام
personnel management U مدیریت پرسنلی
personnel management U اداره کردن پرسنلی
reimbursable personnel U پرسنل حقوق بگیر نظامی
personnel training U اموزش کارکنان
personnel status U وضع افراد
personnel status U وضعیت پرسنلی
personnel services U خدمات کارمندی
personnel selection U کارمند گزینی
personnel section U قسمت پرسنلی
personnel section U کارگزینی
personnel psychology U روانشناسی استخدامی
personnel services U خدمات پرسنلی
personnel monitoring U بازرسی بدنی از افراد
personnel monitoring U بازدیدافراد
personnel monitoring U بازدید پرسنلی
personnel officer U افسر پرسنل
personnel officer U افسر رکن یکم
personnel officer U افسر اجودانی
technical personnel U کادر فنی
dp manager U مدیر داده پردازی
manager U مدیر
manager U مدیر تیم
manager U یس بخش در شرکت
manager U کارفرما
manager U نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد
manager U ل کامپیوترها و شبکه در شرکت
manager U برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
manager U امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ
manager U مدیر مسابقه بوکس
manager U نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
manager U مباشر
manager U و نیز آدرس شیار را
manager U و بخشهای فایل را در نظر می گیرد
manager U بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
army personnel system U سیستم عملیات پرسنلی نیروی زمینی
army personnel center U مرکز عملیات پرسنلی نیروی زمینی
additional production personnel عوامل دیگر تولد
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
program manager U بخش اصلی ویندوز که کابر می بیند
sales manager U مدیر فروش
site manager U رئیس کارگاه
staff manager U رئیس کارگزینی
stores manager U مدیر انبارها
town manager U شهردار انتصابی
bank manager U رییسبانک
sale manager U مدیر فروش
record manager U مدیر رکورد
project manager U مدیر پروژه
project manager U مدیر پروژه ها
project manager U مدیر طرحها
presentation manager U واسط کار به گرافیک تامین شده توسط سیستم عامل OS/2
presentation manager U تهیه شده است IB , icrosoftیک میانجی رابط نگارهای ورابط برنامه نویسی کاربردی
presentation manager U برای 2/OS که بطورمشترک توسط شرکتهای
Print Manager U امکان نرم افزاری که بخشی از ماکروسافت ویندوز است و برای مدیریت صفحه چاپ به کار می رود
program manager U مدیر برنامه ها
micro manager U مدیر ریزکامپیوترها
office manager U رئیس اداره
office manager U رئیس دفتر
item manager U مدیریت اقلام تدارکاتی
item manager U مدیر اقلام
operation manager U مدیر عملیات
general manager U مدیر باشگاه
file manager U مدیر فایل
LAN Manager U سیستم عامل شبکه توسعه یافته توسط ماکروسافت برای PC
edp manager U مدیرداده پردازی الکترونیکی
library manager U مدیر کتابخانه
acting manager U کفیل
stage manager U کارگردان نمایش
stage manager U مدیر نمایش
air force personnel with the army U پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
We dont have qualified personnel in this company. U دراین شرکت آدم حسابی نداریم
data processing manager U مدیر پردازش داده
data base manager U مدیر پایگاه داده
computer operations manager U مدیر عملیات کامپیوتر
computer center manager U مدیر مرکز کامپیوتر
personal information manager U برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
adobe type manager U مدیر انواع فونت ادوبی
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
Being a junior clerk is a far cry from being a manager . U کارمند عادی بودن کجا و رئیس بودن کجا
General manager . Director general . U مدیر کل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com