English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
permanent court of international arbitra U دیوان دایمی داوری بین المللی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
international court U دادگاه بین المللی
international singles court U زمینبازیانفرادیبینالمللی
international court of justice U دیوان دادگستری بین المللی رکن قضایی سازمان ملل متحد که وفیفه اش رسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است
permanent way U مسیر ثابت
permanent U دائم
permanent U فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
permanent U خطایی در سیستم که قابل رفع کردن نیست
permanent U حافظه کامپیوتر که حتی وقتی که برق قط ع باشد داده را برمی گرداند
permanent U فایلی روی دیسک سخت
permanent U تشکیل شده از شیارهای دیسک پیاپی که از فایل جابجایی برای نرم افزار که حافظه مجازی را پیاده سازی میکند استفاده میشود مثل ویندوز ماکرو سافت
permanent U آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
permanent U رسانه ذخیره سازی که حتی وقتی برق قط ع باشد داده را برمی گرداند
permanent way U مسیر دائمی
permanent U پایدار
permanent U ابدی
permanent U ثابت
permanent U دائمی ماندنی
permanent U سیر دائمی
permanent U دائمی
permanent U همیشگی
permanent U دایمی
permanent U پایدار ماندنی
permanent U پایا
permanent party U جمعی دایمی یکان
permanent party U پرسنل دایمی
permanent rank U درجه دایمی
permanent prohibition U حرمت ابدی
permanent oppropriation U سیستم اماددایمی یا خودکار
permanent oppointment U اختصاص دایمی به یک یکان
permanent oppointment U ماموریت دایمی
permanent mold U قرار می گیرند
permanent mold U قالبهائیکه متوالیا" مورداستفاده
permanent rank U رتبه دایمی
permanent set U حالت ثابت فلزپس از انکه کارکرده و فشاردیده است
permanent shuttering U قالب ثابت
permanent oppropriation U تدارک دایمی
permanent wave U فرششماهه
permanent tooth U دندان دائمی
permanent structures U به تاسیساتی گفته میشود که پس از اتمام قرارداد پیمانکاردر محل می گذارد
permanent structures U ساختمانهای دائمی
permanent store U انباره دائمی
permanent storage U حافظه دائمی
permanent storage U انبارش دائمی
permanent storage U انباره دائمی
permanent marriage U نکاح دائم
permanent magnet U اهنربای همیشگی
permanent fault U عیب دائمی
permanent error U خطای ماندنی
permanent error U خطای دائمی
permanent emplacement U موضع دائمی یکان یا جنگ افزار
permanent emplacement U استقرار دایمی
permanent divorce U طلاق بائن
permanent deligate U نماینده دایمی
permanent deformation U تغییر شکل دایمی
permanent consumption U مصرف دائمی
permanent bar U حرمت موبد
permanent bar U حرمت ابدی
permanent flow U ابدهی دایمی
permanent flow U بده دایمی
permanent magnet U اهنربای دائم
permanent magnet U مغناطیس پایدار
permanent load U بار دائمی
permanent insanity U جنون دائم
permanent insane U مجنون دائمی
permanent income U درامد دائمی
permanent hardness U سختی دائمی
permanent flow U ابدهی پایا
permanent flow U بده پایا
permanent flow U بده همیشگی
permanent flow U بده پایدار
permanent saving U پس انداز دائمی
permanent color U رنگ دائمی
permanent magnet U اهنربای دائمی
permanent color U رنگ با ثبات زیاد
permanent deformation U تغییر شکل پایا
permanent mold casting U ریجه
permanent change of station U تغییر مکان دایمی
permanent magnet centering U تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
permanent hardness of water U سختی دایم اب
permanent income hypothesis U فرضیه درامد دائمی درباره مصرف
permanent income hypothesis U این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی
permanent income hypothesis U مینامد میباشد . این تئوری یکی از تئوریهای جدیددر باره مصرف است
permanent magnet dynamic U بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
He has a good permanent job. U شغل ثابت خوبی دارد
permanent magnet focusing U تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
permanent magnet steel U فولاد اهنربای دائمی
permanent change of station U تغییر محل دایمی یکان انتقال دایم
permanent duty station U محل خدمت دایمی
permanent duty station U پادگان دایمی
permanent residence permit U جواز اقامت دائمی
permanent water level U تراز پیوسته اب
It is for the Court to fix the terms. [ The terms are a matter for the Court to fix.] U این مربوط به دادگاه می شود که شرایط را تعیین کند.
international U وابسته به روابط بین المللی
international U بازیگر بین المللی
international U بین المللی
international U مربوط به کشورهای مختلف
international U بین الملل انترناسیونال
international U ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
permanent magnet moving coil instrument U سنجه ارسنوال
semi-permanent hair color [American] U رنگ مو
international coulomb U کولن جهانی
international acts U مستندات بین المللی
international acts U اسناد بین المللی
international union U اتحادیههای بین المللی
international dualism U دوگانگی بین المللی
international economics U اقتصاد بین الملل
international equilibrium U تعادل بین المللی
international etiquette U نزاکت بین المللی
international exchange U مرکز تلفن بین المللی
international federation U processing forinformation
international federation U فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
international law U حقوق بین الملل
international investment U سرمایه گذاری بین المللی
international line U خط بین المللی
international line U خط خارجی
international council U education in forcomputers
international units U واحدهای جهانی برق
international council U شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
international meeting U مجمع بین المللی
international comity U نزاکت بین المللی
international classification of U طبقه بندی بین المللی بیماریها
international classification of U Diseases
international migration U مهاجرت بین المللی
international custom U عرف بین المللی
international master U استاد بین المللی شطرنج
international loans U استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
international call U سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
international liquidity U نقدینگی بین المللی
international call U مکالمه بین المللی
short international U مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
socialist international U بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
borland international U یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
international finance U مالیه بین الملل
international reserves U اندوختههای بین المللی
by international standards U در معیارهای بین المللی
International politics. U سیاست بین الملل
international reserves U ذخائر بین المللی
international relations U رابطهسیاسیبینکشورها
international practice U طریقه معمول به بین المللی
international practice U عرف بین المللی روش جاری بین المللی
system international U سیستم بین المللی
international practice U رویه بین المللی
commodore international, ltd. U شرکت بین المللی کمودور
International Modern U [سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
international trade U تجارت بین الملل
international trade U تجارت بین المللی
international match U مسابقه بین المللی [ورزش]
international union U اتحادیه بین المللی
international treaties U عهود بین المللی
international peace force U نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
law of international institutions U حقوق سازمانهای بین المللی
international organisation for standard U موسسه بین المللی استاندارد
international morse code U مورس اروپایی
international morse code U مورس جهانی
international system of units U سیستم مترک
international labour organization U سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
international telephone circuit U خط تلفنی بین المللی
international refugee organization U سازمان بین المللی اوارگان
international monetary reserves U ذخائر پولی بین المللی
international switching center U مرکز سوئیچینگ بین المللی
international standards organization U سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
international standards organization U طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
international standard atmosphere U اتمسفر استاندارد بین المللی
international table calorie U کالری
international monetary fund U صندوق بین المللی پول
international standards organization U سازمان استانداردهای بین المللی
international system of units U دستگاه بین المللی احاد
international law of the sea U حقوق بین الملل دریاها
subjects of international law U اشخاص حقوق بین الملل
systeme international d'units U دستگاه بین المللی واحدها
international balance of payments U تراز پرداختهای بین المللی
convention international de merchandies U عهدنامه بین المللی جهت حمل کالا با قطار
[as] compared to international standards U در معیارهای بین المللی
bank for international settlements U بانک پرداختهای بین المللی
balance of international payments U تراز پرداختهای بین المللی
balance of international payment U موازنه پرداختهای بین المللی
international road transport U ترابری بین المللی جاده ای
International System of Units U سامانه متریک
international road haulage U حمل نقل بار بین المللی بوسیله جاده
International System of Units U دستگاه بین المللی یکاها
public international law U حقوق بین الملل عمومی
public international law U حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
international date line U خط بین المللی تغییر تاریخ
international demonstration effect U اثر نمایشی بین المللی
international development association U مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
international division of labor U تقسیم کار بین المللی
international economic relations U روابط اقتصادی بین المللی
international file format U استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
international gold standard U پایه طلای بین المللی
international date line U خط موافقتنامه بین المللی
international date line U خط تقسیم نیروهای بین المللی
international criminal law U حقوق جزای بین الملل
private international law U حقوق بین الملل خصوصی
international bill of the right of man U اعلامیه جهانی حقوق بشر
international business machine U IB
international business machine U corporation
international chamber of commerce U اتاق بازرگانی بین المللی
major international road signs U عمدهترینعلائمجهانیجاده
Bank for International Settlements [BIS] U بانک تسویه پرداخت بین المللی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com