English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pawn broker U نزولخوار
pawn broker U کسی که کارش دادن وامهای کوچک و گرفتن وثیقه است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
broker U واسطه
broker U سمسار
broker U دلال
broker U واسطه معاملات بازرگانی
broker U کارگزار
broker U دلال اوراق بهادار
insurance broker U واسطه بیمه
insurance broker U دلال بیمه
bill broker U دلال برات
bill broker U واسطه تنزیل
exchange broker U دلال ارز
commodity broker U واسطه کالا
customs broker U واسطه امور گمرکی
commodity broker U دلال کالا
honest broker U مشاجره
stock broker U دلال بورس
stock broker U کارگزار بورس
stock broker U دلال سهام
space broker U کارگزار امور تبلیغات
software broker U دلال نرم افزار
ship broker U مباشر مالکین کشتی
ship broker U دلال خرید و فروش کشتی
discount broker U دلال تنزیل
real estate broker U دلال اموال غیرمنقول
real estate broker U واسطه املاک
pawn U آلت دست
in pawn U گرو گذاشته
pawn U پیاده شطرنج
pawn U گرو
pawn U گروگان وثیقه
pawn U رهن دادن
pawn U گروگذاشتن
pawn U وثیقه
pawn U رهن
pawn U گرو گذاشتن رهن دادن
at pawn U در رهن
at pawn U درگرو
to pawn one's word U قول دادن
pawn shops U مغازهی کارگشایی و گروبرداری
pawn shop U مغازهی کارگشایی و گروبرداری
poisoned pawn U پیاده زهراگین یا مسموم
to pawn one's word U پیمان بستن
to pawn one's word U عهد کردن
fee pawn U پیاده ازاد شطرنج
isolated pawn U پیاده ایزوله یا منفرد شطرنج
advanced pawn U پیادهای که از نیمه صفحه گذر کرده باشد
passed pawn U پیاده رونده یا پاسه شطرنج
advanced pawn U پیاده پیش رفته
pawn chain U زنجیر پیادهای شطرنج
backward pawn U پایده عقبمانده شطرنج
pawn island U جزیره پیادهای شطرنج
pawn promotion U ترفیع پیاده شطرنج
pawn push U پیاده رانی شطرنج
pawn roller U پیاده رانی شطرنج
pawn storm U توفان پیادهای شطرنج
pawn structure U ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
capped pawn U پیاده مات کننده از پیش اعلام شده شطرنج
My gold ring is in pawn. U انگشتر طلایم درگرو است
To pawn ones life ( honour) . U زندگی ( شرافت ) خود را درگروی کاری گذاشتن
queen's pawn game U بازی پیاده وزیر شطرنج
symmetrical pawn structure U ساختمان پیادهای متقارن
poisoned pawn variation U واریاسیون پیاده زهراگین دردفاع سیسیلی
protected passed pawn U پیاده رونده محافظت شده
queen's pawn opening U گشایش پیاده وزیر شطرنج
queen's pawn counter gambit U گامبی متقابل پیاده وزیرشطرنج
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com