English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
parry of debate U دفاع درمنافره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
parry U جا خالی دادن
parry U سد کردن دفاع مستقیم
parry U دفاع
parry U محافظ باش
parry U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parry U دورسازی طفره رفتن
parry U دفع حمله
parry U دفع کردن حمله حریف
parry U دورکردن
detachment parry U دفاع با دور کردن شمشیرحریف
contraction parry U ترکیبی ازدفاع ساده وچرخشی
counter parry U دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
circular parry U دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
simple parry U دفاع ساده
compound parry U دفع شمشیر حریف با دو حرکت یا بیشتر
ceding parry U کنار زدن حمله و سد کردن شمشیر حریف در خط جدید
parry a grip U بدل
semi circular parry U دفاع نیمدایره
debate U گفتگو کردن
debate U مناظره کردن
debate U بحث کردن
debate U سر و کله زدن
debate U بحث
debate U مذاکرات پارلمانی منازعه
debate U مباحثه
debate U منافره
debate U مناقشه مباحثه کردن
debate U منافره کردن مباحثه کردن
debate U مذاکره کردن
debate U مباحثه کردن
statement on the debate U بیانیه در مورد بحث
statement with debate U بیانیه با بحث پیوسته
political debate U منازعه سیاسی
political debate U بحث سیاسی
subject of debate U موضوع دعوی
monetrarist keynesian debate U بحث طرفداران مکتب پولی وکینزی
The incident set off a debate. U این رویداد بحثی را به راه انداخت [برانگیخت] .
monetrarist keynesian debate U اینکه ایا سیاست پولی موثر است یا سیاست مالی
conclusion [closure] of the debate U پایان [و نتیجه گیری] بحث
As the debate unfolds citizens will make up their own minds. U در طول بحث شهروند ها خودشان تصمیم خواهند گرفت.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com