English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 161 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
parallel reading U خواندن موازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
first reading U طرح نخستین لایحه قانونی درمجلس
reading U نظریه شور
reading U استنباط
reading U تفسیر
reading U مطالعه
reading U خواندن
reading U قرائت
reading U یادداشت مربوط به اعداد یا درجه ها , به ویژه درجههای یک اندازه
reading readiness U امادگی خواندن
She was reading the book to herself. U کتاب را آهسته ( پیش خودش) می خواند
reading lamp U چراغمطالعه
reading start U شروعخواندن
direct reading U قرائت مستقیم
sight-reading U بدون امادگی قبلی اجراکردن
Proof – reading. U غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
when reading a book U در حال خواندن کتابی
hand reading U کف بینی
sight-reading U فی البداهه خواندن یا اجرا کردن
lip reading U لب خوانی
lip-reading U لب خوانی
first reading of a bill U شوراول لایحه
reading desk U بعدا پرسیده شود
reading room U اتاق قرائت
thought reading U اندیشه خوانی
silent reading U بیصدا خوانی
reading wand U دستگاهی که نشان ها و کدهارا به صورت نوری درک میکند
reading station U ایستگاه خواندن
reading span U فراخنای خواندن
reading speed U سرعت خواندن
reading rate U سرعت خواندن
reading habit U عادت خواندن
reading disability U ناتوانی در خواندن
reading room U خوانشگاه
reading room U قرائت خانه
map reading U نقشه خوانی
map reading U نقشه خوانی کردن
mind reading U کشف افکار دیگران
mind reading U فکرخوانی
mirror reading U وارونه خوانی
reading mirror U آینهمخصوصخواندن
oral reading U بلندخوانی
reading rooms U قرائت خانه
reading rooms U خوانشگاه
reading rooms U اتاق قرائت
reading age U سن خواندن
sight-reading U بدون مطالعه قبلی خواندن
reading quotient U بهر خواندن
direct reading dial U درجه بندی برای قرائت مستقیم
direct reading galvanometer U گالوانومتر بی تبدیل
direct reading instrument U دستگاه مستقیم خوانی
light-reading scale U نورخواندنصفحه
I stayed up reading until midnight. U تا نصف شب بیدارماندم ومطالعه کردم
gray oral reading test U ازمون بلند خوانی گری
direct-reading rain gauge اندازه مقدار بارش مستقیم
monroe diagnostic reading test U ازمون تشخیص خواندن مونرو
mirror writing shadow reading U کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
parallel U موازی کردن برابر کردن
is not parallel to U مساوینیست
is parallel to U مساویاست
parallel U برابر خط موازی
parallel U نظیر مطابق بودن با
parallel U متوازی
parallel U که همزمان ارسال شود
parallel U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallel U موازی
parallel U موازی کردن اسکیها
parallel U همزمان
parallel U شنت
parallel U همگام قرینه
parallel U انشعاب
parallel U همتا
parallel U همسو
parallel U مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallel U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel U کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
parallel U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel U تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
parallel U اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallel U تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی
parallel U 1-
parallel U که دو یا چند پردازنده همزمان یک یا چند موضوع داده کار می کنند. 2-دو یا چند بیت کلمه ارسالی روی خط جداگانه در یک زمان
parallel U آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
parallel U که همزمان ارسال می شوند
parallel U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallel U تعداد آدرسهای متصل به هم
parallel U داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
without parallel U بی مانند بی نظیر
parallel U کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallel U خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
parallel U ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallel U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallel U مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallel U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallel U بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallel U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallel U ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
parallel system U شبکه موازی
parallel storage U انبارش موازی
parallel storage U انباره موازی
parallel sheaf U مروحه موازی
parallel run U اجرای موازی
parallel tests U ازمونهای همتا
parallel transmission U مخابره موازی
parallel transmission U انتقال موازی
parallel transmission U ارسال موازی
two parallel lines U دو خط موازی
to decline from the parallel U از حالت موازی خارج شدن
running in parallel U پردازش موازی
parallel ruler U خط کش موازی
parallel perspective U پرسپکتیو همرو یا موازی
parallel clamp U گیره پیچی موازی
parallel column U ستونهای موازی
connect in parallel U بطور موازی اتصال دادن
bit parallel U طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
axially parallel U در راستای محوری
parallel computer U کامپیوتر موازی
axially parallel U موازی محوری
parallel circuit U مدار موازی
parallel circuit U مدار شنتی
parallel series U مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
parallel access U با دست یابی موازی
parallel access U دستیابی موازی
parallel adder U افزایشگر موازی
parallel adder U جمع کننده موازی
parallel aerofoil U ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
parallel bars U پارالل ژیمناستیک
parallel bars U مانع در پرش اسب
parallel bars U میلههای پارالل
parallel connection U اتصال موازی
parallel conversion U تبدیل موازی
parallel operation U عملیات موازی
parallel port U درگاه موازی
parallel printer U چاپگر موازی
parallel cells U یاختههای موازی
parallel processing U پردازش موازی
parallel processor U موازی پرداز
parallel processor U پردازنده موازی
parallel operation U عملکرد موازی
parallel operation U عمل موازی
parallel feed U خورد موازی
parallel interface U رابط موازی
parallel items U سوالهای همتا
parallel law U قانون توازی
parallel printing U چاپ موازی
anti parallel feeding U تغذیه مخالف
uneven parallel bars U پارالل زنان
force displaced in parallel U [بردار] نیروی بطور موازی جابجا شده
series parallel connection U اتصال سری- موازی
parallel trussed girder U تیر شبکهای موازی
random parallel tests U ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
parallel input output U ورودی و خروجی موازی
parallel search storage U انباره جستجوی موازی
parallel gap welder U جوشگر شکاف موازی
retrospective parallel running U اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
series parallel connection U اتصال زنجیری- موازی
parallel resonant circuit U مدار همنوای موازی
series parallel dimming U اتصال زنجیری- موازی لامپها
ball and parallel roller bearings U یاطاقان غلطکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com