Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
output media
U
رسانه خروجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
media
U
پوشش میانی سرخرگ
media
U
واسطه ها وسیله ها
media
U
هر ماده فیزیکی که برای ذخیره داده به کار می رود
media
U
خطا در رسانه ذخیره سازی که داده را خراب میکند
media
U
کپی کردن داده از یک بایت رسانه ذخیره سازی به دیگری
media
U
دستوراتی که به هر برنامه امکان کنترل چند رسانهای می دهند مثل کارت صدا و قطعه ویدیو
media
U
مواد مغناطیسی برای ذخیره سیگنالها مثل دیسک و نوار و.
media
U
وسایل
media
U
رسانه ها
media
U
رسانههای گروهی
media
U
طرق
media
U
زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
media
U
رسانه ها واسطه ها
media circus
U
تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
otitis media
[OM]
U
عفونت گوش میانی
[پزشکی]
mass media
U
رسانههای همگانی
mass media
U
وسایل ارتباط جمعی
mass media
U
رسانههای گروهی
media hype
U
تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
removeable media
U
وسیله برداشتنی
media eraser
U
رسانه پاک کن
Media Player
U
برنامه ویندوز که به کاربر امکان نصب سخت افزار چندرسانهای از قبیل صدا و تصویر متحرک و فایلهای ویدیو
media specialist
U
متخصص رسانه ها
magnetic media
U
ابزارمیانی مغناطیسی
magnetic media
U
رسانه مغناطیسی
media conversion
U
تبدیل رسانه ها
input media
U
رسانه ورودی
diluting media
U
ماده رقیق کننده
removable storage media
U
رسانههای ذخیره سازی قابل انتقال
He is seriously claiming
[trying to tell us]
that the problems are all the fault of the media.
U
او
[مرد]
به طور جدی ادعا می کند که همه مشکلات تقصیر رسانه ها است.
device media control language
U
نوعی زبان که توسط مدیرپایگاه داده استفاده میشودتا شرح فیزیمی پایگاه داده راروی یک دستگاه ذخیره دیسک ایجاد کند
output
U
امکان نمایش اطلاعات میدهد
output
U
وسیلهای که
output
U
مجموعه رکوردها که کاملا طبق پارامترهای مختلف پردازش شده اند
output
U
به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
output
U
1-نرم افزار فرمت کردن داده یا برنامه
output
U
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
output
U
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
output
U
عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر
output
U
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
output
U
ارسال داده از یک کامپیوتر به صفحه نمایش یا چاپگر
output
U
حالت کامپیوتر که داده از فضای ذخیره سازی داخلی یا CPU به وسیله خارجی منتقل شود
output
U
تولید
output
U
تولیدی
output
U
برون گذاشت برونگذار
output
U
برون ده
output
U
بازده
output
U
خروجی
output
U
برونداد محصول
output
U
محصول
output
U
بازداده
output
U
برون داد
output
U
ستانده
output
U
انرژی خروجی
output
U
برونداد بروندهی
output
U
داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر.
output
U
بخشی از حافظه که حاوی داده ارسالی به وسیله خروجی دیگر است
output
U
که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
output
U
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
output
U
ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
output
U
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
output
U
برونداد
output
U
کارکرد فرفیت
output channel
U
کانال خروجی
output channel
U
مجرای خروجی
output listing
U
سیاهه خروجی
output capacitance
U
فرفیت خروجی
output box
U
جعبه فیوز
output control
U
تنظیم انرژی خروجی
output data
U
داده خروجی
output device
U
دستگاه خروجی
output electrode
U
الکترد خروجی
output equipment
U
تجهیزات خروجی
output impedance
U
ناگذرایی خروجی
output impedance
U
امپدانس خروجی
output buffer
U
میانگیر خروجی
monopoly output
U
تولید انحصاری
motor output
U
قدرت خروجی موتور
motor output
U
توان موتور
national output
U
تولید ملی
net output
U
تولید خالص
optimum output
U
تولید بهینه
optimum output
U
تولید مطلوب
output amplifier
U
تقویت کننده خروجی
output area
U
ناحیه
output area
U
خروجی
output area
U
ناحیه خروجی
output bound
U
وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را باسرعتی کمتر از ورود داده هاانجام بدهد
output bound
U
کران خروجی
output per head
U
تولید سرانه
output meter
U
سنجه انرژی خروجی
output pentode
U
لامپ پنج قطبی خروجی
output variability
U
تغییرات تولید
output monitor
U
صفحهنمایشگرخارجی
output voltage
U
ولتاژ ثانویه فشار الکتریکی ثانویه
peak output
U
حداکثر تولید
per capita output
U
تولید سرانه
potential output
U
تولید بالقوه
power output
U
توان خروجی
rate of output
U
میزان تولید
rated output
U
توان نامی
reactor output
U
توان راکتور
tatal output
U
خروجی کل
voice output
U
خروجی صوتی
voice output
U
خروجی به صورت صدا
output devices
U
شیوههایتولید
output jack
U
جکخروجی
guarded output
U
خروجی حفاظ دار
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
output unite
U
واحد خروجی
output tube
U
لامپ خروجی
rate of output
U
نرخ تولید
output per head
U
بازده سرانه
output power
U
توان خروجی
output process
U
فرایند خروجی
output rate
U
نرخ تولید
output resonator
U
همنواگر جعبهای خروجی
output routine
U
روال خروجی
output shaft
U
محور خروجی
output speed
U
سرعت خروجی
output stage
U
مرحله خروجی
output state
U
حالت خروجی
output stream
U
مسیل خروجی
output stream
U
نهر خروجی
output transformer
U
مبدل خروجی
output triode
U
لامپ تریود خروجی
output circuit
U
مدار خروجی لامپ الکترونی
effective output
U
دبی موثر
cardiac output
U
برونده قلبی
input/output
U
سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
input/output
U
اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
cardiac output
U
بازده قلبی
input/output
U
وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
input/output
U
بررسی
effective output
U
بازداده موثر
effective output
U
خروجی موثر
generator output
U
قدرت مولد
total output
U
تولید کل
average output
U
محصول متوسط
input output
U
ورودی خروجی
increase of output
U
افزایش توان
battery output
U
توان برونداد باطری
best profit output
U
محصول در بیشترین مقدارسود
best profit output
U
profit best
graphic output
U
خروجی گرافیکی
input/output
U
مدیریت و کنترل میکند
input/output
U
وسیله جانبی
input/output
U
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
input/output
U
ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
input/output
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
maximum output
U
خروجی حداکثر
output voltage
U
ولتاژ خروجی
marginal output
U
تولید نهائی
light output
U
خروجی نور
aggregate output
U
تولید کل
actual output
U
بازداده فعال
input/output
U
دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
actual output
U
دبی موثر
input/output
U
پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
input/output
U
استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
input/output
U
آدرس فعلی آن در حین اجرا وارد میشود
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
input/output
U
اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
input/output
U
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
input/output
U
کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
serial input\output
U
ورودی و خروجی سری
hard-copy output
U
نسخه
[خروجی]
چاپی
job output stream
U
مسیل خروجی برنامه
simultaneous input/output
U
ورودی و خروجی همزمان
capital output ratio
U
نسبت سرمایه به تولید
capital output ratio
U
ضریب سرمایه گذاری
feeder output tray
U
سینیخروجیتغذیهکننده
copy output mode
U
روکشخروجیکپی
computer output microfilm
U
فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری تکنولوژی ضبط خروجی کامپیوتر روی میکروفیلم
input
[output]
request
U
درخواست داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input/output file
U
داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input/output device
U
دستگاه داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input/output module
U
واحد داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input/output instruction
U
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input/output statement
U
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
output
[of a circuit or device]
U
خروجی
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
maximum output voltage
U
ولتاژ خروجی حداکثر
input output redirection
U
تعیین مسیر ورودی- خروجی
input output processor
U
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
output per unit of displacement
U
توان در واحد جابجایی
output per unit of displacement
U
توان در واحد تغییر مکان
input output procedure
U
رویه ورودی- خروجی
input output ports
U
مدخلهای ورودی- خروجی
input output order
U
ترتیب ورودی- خروجی
input output operation
U
عملکرد ورودی- خروجی
input output interface
U
میانگیر ورودی- خروجی
input output instructions
U
دستورات ورودی و خروجی
input output relation
U
رابطه ورودی- خروجی
input output symbol
U
علامت ورودی- خروجی
input output system
U
سیستم ورودی- خروجی
light output ratio
U
توان نور
net domestic output
U
تولید خالص داخلی
maximum undistorted output
U
بیشینه صدای غیر مغشوش
input output device
U
دستگاه ورودی و خروجی
input output unit
U
واحد ورودی- خروجی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com