Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 142 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
operational management
U
مدیریت عملیاتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
operational
U
دایر
operational
U
عملیاتی
operational
U
حاضر به کار
operational
U
موثر
operational
U
فعال
operational
U
قابل استفاده
operational
U
قابل بکار انداختن
operational
U
قابل استفاده مربوط به عملیات
operational
U
عملی
operational
U
اطلاعات درباره عملیات طبیعی سیستم
operational
U
آنچه کار میکند یا مربوطه به نحوه کار کردن ماشین است
operational costs
U
هزینههای عملیاتی
operational weapon
U
جنگ افزاری که در عملیات مورداستفاده میباشد
operational weapon
U
جنگ افزار عملیاتی
operational route
U
جاده رزمی
operational route
U
جاده حاضر به کار
operational route
U
جاده عملیاتی
operational route
U
مسیر عملیاتی
operational amplifier
U
تقویت کننده محاسباتی
operational amplifier
U
تقویت کننده عملیاتی
operational code
U
کد عملیاتی
operational command
U
فرماندهی از نظر عملیاتی
operational definition
U
تعریف عملیاتی
operational environment
U
محیط عملیاتی
operational headquarters
U
ستاد عملیاتی
operational problems
U
مسائل عملیاتی
operational readiness
U
امادگی عملیاتی
operational research
U
تحقیق عملیاتی
operational research
U
تحقیق درخصوص بهره برداری
operational reserve
U
احتیاط عملیاتی
operational reserve
U
ذخیره عملیاتی
operational environment
U
محیط فعالیت
area of operational interest
U
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
operational performance category
U
امادگی عملیاتی از طبقه
operational performance category
U
طبقه امادگی عملیاتی
operational pattern of marks by night
U
نقشیازعلائممشخصبرایشب
management
U
اداره
management
U
هدایت یا سازماندهی
management
U
اجرا و نگهداری شبکه
management
U
برنامه ریزی
management
U
سازماندهی
management
U
property endowed the affairsof the of تولیت عین موقوفه
management
U
حیله
management
U
مدیریت وریاست حسن تدبیر
management
U
ترتیب
management
U
مدیریت
management
U
ship leader
management
U
حل و عقد
management
U
مدیران کارفرمایی
management
U
سرپرستی
personnel management
U
مدیریت پرسنلی
watershed management
U
ابخیزداری
wildlife management
U
مدیریت حیات وحش
watershed management
U
کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
management board
U
کمیته مباشر
[شرکت سهامی]
board of management
U
کمیته مباشر
[شرکت سهامی]
management group
U
ائتلاف چند شرکت
monopoly management
U
مدیریت انحصاری
memory management
U
مدیریت حافظه
materiel management
U
مدیریت اماد
management group
U
ائتلاف تجاری
watershed management
U
انجیرداری
personnel management
U
مدیریت استخدام
ownership and management
U
مالکیت و مدیریت
memory management
U
مدیریت حافظه
[علوم کامپیوتر]
production management
U
مدیریت تولید
record management
U
مدیریت مدارک
record management
U
مدیریت رکوردها
resource management
U
مدیریت منبع
scientific management
U
مدیریت علمی
personnel management
U
اداره کردن پرسنلی
supply management
U
مدیریت عرضه
task management
U
مدیریت کار
task management
U
مدیریت وفیفه
materiel management
U
مدیریت اقلام
career management
U
مدیریت مشاغل
inventory management
U
مدیریت موجودی
industrial management
U
مدیریت صنعتی
game management
U
شکاربانی
game management
U
شکارداری
file management
U
مدیریت فایل
file management
U
مدیریت پرونده
file management
U
مدیریت پرونده ها
facilities management
U
مدیریت امکانات
demand management
U
مدیریت تقاضا
database management
U
مدیریت پایگاه داده ها
concurrency management
U
مدیریت همزمانی
data management
U
مدیریت داده ها
configuration management
U
مدیریت پیکربندی
career management
U
مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
job management
U
مدیریت برنامه
financial management
U
مدیریت مالی
management report
U
گزارش مدیریت
management science
U
علم مدیریت
management graphics
U
مدیریت گرافیک
management system
U
سیستم مدیریت
management expenses
U
مخارج اداری
management expenses
U
مخارج مدیریت
management coding
U
سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
management system
U
سیستم اداره
materials management
U
مدیریت مواد
management accounting
U
تهیه حساب جهت مدیران
middle level management
U
مدیریت سطح متوسط
top level management
U
مدیریت سطح بالا
data management system
U
سیستم مدیریت داده ها
army management structure
U
سازمان مدیریت نیروی زمینی
memory management program
U
برنامه مدیریت حافظه
spatial data management
U
مدیریت داده فضایی
data base management
U
مدیریت پایگاه داده
data base management
U
مدیریت پایگاه داده ها
data management programs
U
برنامههای مدیریت داده ها
command management system
U
سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
association for system management
U
یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
data processing management
U
مدیریت پردازش داده
relational database management
U
مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
paged memory management
U
مدیریت حافظه صفحه بندی شده
file management program
U
برنامه مدیریت فایل
management information system
U
سیستم مدیریت اطلاعات
project management program
U
برنامه مدیریت پروژه
project management system
U
سیستم مدیریت پروژه
database management system
U
سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
database management program
U
برنامه مدیریت پایگاه داده ها
home management software
U
برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
information management system
U
سیستم مدیریت اطلاعات
information resource management
U
مدیریت منبع اطلاعات
institute of materials management
U
موسسه مدیریت مواد
lower level management
U
مدیریت سطح پایین
management information system
U
نرم افزاری که به مدیران شرکت امکان دستیابی و بررسی داده را میدهد
computer aided factory management
U
مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
action oriented management report
U
گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
record oriented database management
U
برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
relational database management system
U
پرسش پایگاه داده ها که حاوی عملگرهارابط های است
relational database management system
U
پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
network data management system
U
مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
data processing management association
U
انجمن مدیریت پردازش داده
simple network management protocol
U
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
relational database management system
U
نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
data base management system
U
سیستم مدیریت پایگاه داده ها
table oriented database management progr
U
برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
hierarchical data base management system
U
سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
flat fuiile database management program
U
برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com