English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
open ended system U سیستم بی انتها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
open ended U بی انتها
open-ended U بی انتها
open-ended spanner U آچاردوطرفه
open ended question U پرسش باز پاسخ
open system U سازگان باز
open system U سیستم باز
open system U نظام باز
open loop system U مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
open bus system U سیستم گذر باز
open system interconnection reference U مدل ارجاع ارتباط سیستم باز
open cycle reactor system U سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
open-ended employment contract [employment contract of unlimited duration] U قرارداد کار بدون مدت
ended U کد ارسالی که نشانه دهنده داده آدرس ارسال شده است
ended U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ended U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ended U کد نشان دهنده انتهای خط
ended U کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
ended U نمایش گر پس از آخرین رکورد فایل
ended U در انتها یا پس از چندین مشکل
ended U توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند
ended U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ended U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended U کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
ended U کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ended U روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
ended U کد ارسالی پس از آخرین حرف متن
ended U پایان
ended U انتها
ended U اخر
ended U خاتمه فرجام
ended U سر
ended U نوک
ended U طرف بپایان رساندن
ended U خاتمه یافتن
ended U غایت
ended U زمین حریف
ended U انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
ended U پایان یک دور
ended U تمام کردن خاتمه دادن
ended U کد نشان دهنده انتهای رکورد
ended U میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
ended U خاتمه دادن خاتمه یافتن
ended U خاتمه
ended U خاتمه دادن یا متوقف کردن چیزی
ended U نقط ه آخر یا بخش آخر
ended U عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
ended U ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
ended U نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
single ended U یکسو
double ended U دوسر
double ended U دوطرفه
single ended U یکطرفه
double ended spanner U اچار رینگی دوسر
double ended machine U دستگاه برشکاری و منگنه کاری
single ended spanner U اچار یکسو
double ended box wrench U اچار رینگی دوسر
linear system [system of linear equations] U دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
open U دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
open U برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
open U کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
open U فایل خواندنی و نوشتنی
open U برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
open U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
open U کد تابع که وقتی دستور فراخوان اعمال شد در حافظه کپی شده است
open U به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
open U نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
open U تابعی که میتواند در تابع یا برنامه بزرگ بدون دستور فراوان درج شود
open U وضع زه هنگام کشیده شدن
open U خط بازبی دفاع
open U اشکار
open U قابل بحث
open U بی دفاع واریز نش
open U بلامتصدی
to open out U باز کردن
open U پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد
to open out U توسعه دادن
open U مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
To come into the open. U آفتابی شدن (خود رانشان دادن )
open to any one U مباح
open U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
X/OPEN U ول ایجاد سیستمهای باز هستند
the open U هوای ازاد
the open U ملاء عام
the open U ملا عام
to open out U بسط دادن
to open out U گستردن
open U باز کردن باز شدن
open U آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
open U برداشتن پوشش یا باز کردن در
open U آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
open U نابسته
open U صریح
open U وزن ازاد
open out U بسط دادن
open U بی ابر
open U بی پناه
open U درمعرض
open U مهربان رک گو
open U بی الایش
open U ازاد اشکار
open U روباز
open U دایر
open U گشوده سرگشاده
open U مفتوح
open U :باز
open out U توسعه دادن
open U واریز نشده
open U بازکردن
open U وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
open U سکی
open U مروحه را باز کنید
open U زمین باز گسترده
open U ازاد
open U فضای باز
open U باز
open U باز شدن
open U روشن شدن خوشحال شدن
open U شکفتن
open U مفتوح شدن
open U گشودن گشادن
open U افتتاح کردن اشکارکردن بسط دادن
open wire U سیم هوایی
open wire U سیم لخت
open water U فاصله مشخص بین برنده ونزدیکترین رقیب
open vertict U رای حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
open verdict U رای هیات منصفه حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
open universe U جهان باز
open treaty U معاهده باز
open travers U پیمایش باز
open wiring U سیمکشی باز
i will t. you to open thedoor U ممنون میشوم اگر در را بازکنید
he did not open his lips U لب نگشود
he did not open his lips U دهان نگشود سخن نگفت
he did not open his lips U خاموش ماند
he has an open hand U او دست بازاست
open area U فضای ازاد
his palce is still open U جای او هنوز خالی
his palce is still open U است
open architecture U معماری باز
open trade U تجارت ازاد
open tournament U تورنمنت ازاد شطرنج
open to the public U برملا
open armed U با اغوش باز
open shot U با کارکرد ازاد
keep an open house U مهمان نواز بودن
open shot U سیستم باز
open shop U با کارکرد ازاد
open shop U سیستم باز
open shop U بنگاه دارای سیستم استخدام ازاد
lay open U اشکار کردن
open allotment U حساب اعتبار باز
open terrace U مهتابی
open the door to U مجال دادن به
open to the public U علنی
open to the public U واضح درنظر عموم
open allotment U حساب سپرده باز
open to the public U اشکار در نزد همه
open to attack U در معرض حمله
open theft U سرقت مشهود
open the meeting U رسمیت جلسه را اعلام کردن
lay open U پاره کردن
to open the door to U مجال دادن
to open fire U شروع به اتش کردن
to lay open U هویدا
to lay open U اشکار ساختن
to keep an open house U مهمان نواز بودن
to keep an open house U در خانه باز داشتن
to keep open house U ازهرکس پذیرایی کردن
to keep open house U درخانه بازداشتن
to fly open U بازشدن
to open one's mind U اندیشه یا راز خود را به کسی گفتن
to open one's mind U دل خود را خالی کردن
to open the ball U پیش قدم شدن
to open the ball U اول رقصیدن
to open parliament U مجلس راافتتاح کردن
to open parliament U مجلس را گشودن
open code U سیستم رمز باز
open cluster U خوشه باز
to break open U سوراخ کردن
to break open U شکستن
the secret will open to me U خواهد گردید
open cavity U گودال باز
open canal U کانال روباز
open caisson U صندوقه باز
fly open U ناگهان باز شدن
open caisson U صندوقچه روباز
open route U جاده باز
open board U صحنه خلوت شطرنج
open lines U خطوط باز شطرنج
open cheque U چک انتقال پذیر
open cheque U چک قابل انتقال
the secret will open to me U ان راز بمن اشکار
the open of a street U دهنه خیابان
the open door U ازادی ورود بیگانگان به کشوری برای بازرگانی
open circuit U اتصال باز
open circuit U مدار باز
open code U سیستم رمزی که به صورت کشف مخابره میشود
open cheque U چک معمولی
rights open to everyone U مباحات
open syllable U هجائی که به حرف e پایان پذیرد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com