English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 48 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ocean convoy U کاروان اقیانوس پیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
convoy U قافله
convoy U کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
convoy U کاروان دریایی ستون موتوری
convoy U بدرقه کردن
convoy U همراه رفتن
convoy U بدرقه
convoy U کاروان
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy through escort U ناوهای اسکورت نزدیک
convoy through escort U ناواسکورت دایم
evacuation convoy U کاروان اخراجات دریایی
convoy leaver U ناوجدا شده از ستون دریایی
convoy leaver U ناوهای ترک کننده ستون
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
coastal convoy U ستونهای حمل و نقل ساحلی ستونهای حمل بار از کشتی به ساحل
convoy assembly port U بندر محل تجمع کاروان دریایی
convoy assembly port U بندر محل تجمع ستون موتوری
ocean U اقیانوس
ocean vessel U کشتی اقیانوس پیما
the pacific ocean U اقیانوس ارام یا ساکن اقیانوس کبیر
Arctic Ocean U اقیانوسمنجمدشمالی
lndian Ocean U اقیانوسهند
Pacific Ocean U اقیانوسآرام
ocean foam U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
a drop in the ocean <idiom> U قطره ای دردریا [بسیار نا چیز] [اصطلاح]
ocean foam U کف آب دریا
ocean foam U کف آب [کف حاصل از برخورد آب با چیزی]
ocean manifest U بارنامه حمل کالای دریایی
ocean manifest U بارنامه دریایی
ocean lane U راه کشتی رو در اقیانوس
atlantic ocean U اقیانوس اطلس
indian ocean U اقیانوس هند
the indian ocean U اقیانوس هند
ocean bound U رهشپار دریا
ocean bound U عازم دریا یااقیانوس
ocean current U جریان دریایی
ocean current U جریان اقیانوسی
ocean current U جریان اقیانوس
ocean floor U بستر اقیانوس
ocean grevhound U کشتی مسافری تندرو
ocean greyhound U کشتی تندرو
mid-ocean ridge U برآمدگیاقیانوسمیانی
ocean mine sweeper U مین روب اقیانوسی
Only a drop in the bucket ( ocean) . U قطره ای دردریا است (بسیار نا چیز )
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com