Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
normal slump
U
درازمایش افت مخروطی بتن حالتی است که بتن پس ازنشست شکل مخروطی ناقص خود را حفظ کند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
slump
U
زمین باتلاقی
slump over
U
تکیه زدن
slump
U
رکود
slump
U
کسادی
slump
U
بازی ضعیف و باختن
slump
U
رکود اقتصادی
slump
U
کسادی بازار
slump
U
نشست
slump
U
کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slump
U
خمیده شدن
slump
U
یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slump
U
یکباره پایین امدن یاافتادن
slump
U
افت ریزش
slump
U
دوره رخوت
slump
U
کاهش فعالیت رکود
slump over
U
ولو شدن روی چیزی
collapse slump
U
از هم پاشیدگی بتن را درازمایش افت بتن بوسیله مخروط ناقص گویند
true slump
U
نشست واقعی
There is a slump ( recession ) .
U
کاروکاسبی کساد است
slump test
U
ازمایش فرو نشستن
normal
U
نرمال
normal
U
قائم
normal
U
متعارف بهنجار
normal
U
محدوده مورد نظر برای نتیجه یا عدد
normal
U
قالب استاندارد برای فضای ذخیره سازی داده
normal
U
روش ساخت اطلاعات در پایگاه داده برای جلوگیری از افزونگی و بهبود کارایی ذخیره
normal
U
معمولا یا آنچه به ترتیب رخ دهد
normal
U
هر محدوده خارج آن خطا محسوب میشود
normal
U
عمود
normal
U
معمولی
normal
U
هنجار معمول
normal
U
عادی
normal
U
طبیعی
normal
U
میانه متوسط
normal
U
به هنجار
normal
U
بهنجار
normal
U
قایم
normal
U
عادی معمولی
normal opening
U
گشایش نرمال یا فرانسوی
normal school
U
دارالمعلمین
normal school
U
دانش سرا
normal salt
U
نمک خنثی
normal range
U
محدوده عادی
normal profit
U
سود عادی
normal profit
U
سود متعارف
normal price
U
قیمت عادی
normal price
U
قیمت عادی قیمت معمولی
normal maintenance
U
نگاهداری بهنجار
normal price
U
قیمت متعارف
normal plane
U
صفحه قائم
normal plane
U
توزیع نرمال
normal maintenance
U
محافظت عادی
normal permeability
U
نفوذپذیری معمولی
normal solution
U
محلول نرمال
Can't you just say hello like a normal person?
U
نمیتونی مثل یک آدم معمولی سلام بدی؟
Now I'm back to normal.
U
حالا به حالت عادی برگشتم.
normal distribution
U
توزیع گوسی
[ریاضی]
normal voltage
U
ولتاژ عادی
normal vector
U
بردار قائم
normal vector
U
بردار عمود
normal termination
U
پایان عادی
normal stress
U
تنش نرمال
normal stress
U
تنش شاغولی
normal state
U
حالت نرمال
normal distribution
U
توزیع نرمال
[ریاضی]
normal interval
U
فرمان از جلو نظام
normal form
U
صورت عادی
normal force
U
نیروی عمودی
normal force
U
تلاش عمودی
normal fault
U
گسل طبیعی
normal exit
U
درروی عادی
normal band
U
نوار متعارفی
normal acceleration
U
شتاب قائم
normal charge
U
خرج معمولی توپ
normal distribution
U
توزیع بهنجار
normal distribution
U
توزیع نرمال
normal curve
U
منحنی بهنجار
normal axis
U
محور عمودی
normal axis
U
محور قائم
normal form
U
صورت هنجار
normal interval
U
از جلونظام
normal interval
U
فاصله معمولی صف
normal hydrocarbon
U
هیدروکربن نرمال
normal good
U
کالای عادی
normal good
U
کالای معمولی
normal curve
U
منحنی نرمال
angle ti the normal
U
زاویه نرمال
it is of a normal size
U
دارای اندازه عادی یا معمولی است
normal acceleration
U
شتاب عمودی
normal function
U
تابع بهنجار
log normal distribution
U
لگاریتم توزیع عادی
normal zeeman effect
U
اثر بهنجار زیمان
normal zeeman splitting
U
شکافتگی بهنجار زیمان
normal boiling point
U
نقطه جوش متعارفی
I'd like a shampoo for normal hair.
من یک شامپو برای موهای معمولی میخواهم.
normal bivariate distribution
U
توزیع دو متغیری نرمال
normal water level
U
تراز بهنجار اب
normal temperature and pressure
U
شرایط متعارفی
normal glow discharge
U
تخلیه تابناک متعارف
normal pool level
U
تراز بهنجار مخزن
normal freezing point
U
نقطه انجماد متعارفی
normal probability curve
U
منحنی بهنجار احتمال
normal magnetization curve
U
خم مغناطیس پذیری معمولی
normal rate of return
U
نرخ بازده متعارف
normal shock wave
U
موج ضربهای عمود
normal error curve
U
منحنی خطای نرمال
normal energy level
U
تراز متعارفی
normal distribution curve
U
منحنی توزیع نرمال
normal temperature and pressure
U
شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
normal temperature and pressure
U
شرایط استاندارد
normal distribution curve
U
منحنی توزیع بهنجار
normal sulphation of battery
U
سولفاتی شدن معمولی
yield point at normal temperature
U
نقطه تسلیم در دمای بالا
in normal situations on public roads
U
در ترافیک معمولی خیابان
machine wash in hot water at a normal setting
U
شستشوباماشیندرآبنرم وگرم
machine wash in warm water at a normal setting
U
شستشوباماشیندرآبگرم ونرمال
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
