Perdic | no smoking allowed | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 37 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	no smoking allowed U	استعمال دخانیان ممنوع

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	non-smoking U	مکانیعمومیکهسیگارکشیدندرآنممنوعباشد
	smoking U	استعمال دخانیات
	the smoking gun U	شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود [قانون]
	smoking room U	وقیح
	smoking tobacco U	توتون یا تنباکوی کشیدنی
	chain-smoking U	پی در پی سیگار کشیدن
	chain-smoking U	سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
	smoking-apparatus U	ماشیندودزا
	passive smoking U	فردیغیرسیگاریکهدرجائیحضورداردکهافرادیدرحالسیگارکشیدنهستند
	The habit of smoking. U	عادت به استعمال دخانیات
	in the non-smoking section U	در قسمت غیر سیگاری ها
	smoking room U	زشت
	smoking room U	اتاق مخصوص دود دادن ماهی وامثال ان
	smoking room U	اتاق ویژه سیگار کشیدن
	smoking jacket U	لباس اسموکینگ
	smoking jacket U	ژاکت مردانه
	smoking carriage U	واگنی که سیگار کشیدن در ان مجازاست
	smoking car U	واگنی که سیگار کشیدن در ان مجازاست
	Could we have a table in the non-smoking section? U	آیا ممکن است میز ما در قسمت غیر سیگاری ها باشد؟
	He swore off smoking cigarettes . U	قسم خورد سیگه ررا کنا ربگذارد
	allowed <adj.> <past-p.> U	به تایید رسیده
	allowed <adj.> <past-p.> U	تصدیق شده
	allowed <adj.> <past-p.> U	پذیرفته شده
	allowed U	جائز
	not allowed U	غیر جائز
	not allowed U	غیر مجاز
	allowed U	مجاز
	allowed <adj.> <past-p.> U	تایید شده
	allowed <adj.> <past-p.> U	تصویب شده
	allowed <adj.> <past-p.> U	اجازه داده شده
	allowed <adj.> <past-p.> U	قبول شده
	Smoking makes you ill and it is also expensive. U	سیگار کشیدن شما را بیمار می کند و این همچنین گران است.
	allowed vibrations U	ارتعاشهای مجاز
	allowed energy levels U	ترازهای انرژی مجاز
	allowed quantum state U	حالت کوانتومی مجاز
	symmetry allowed reaction U	واکنش مجاز از لحاظ تقارن

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy