English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
news conference U مصاحبه و کنفرانس مطبوعاتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
conference U مشاوره
conference U ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
conference U موتمر
conference U انجمن باشگاهها
conference U گفتگو مذاکره
conference U همرایزنی
conference U کنفرانس
conference U سخنرانی
conference U کنگاش
conference call U دعوت به سخنرانی
conference circuit U اتصال پیشنهادی
conference circuit U مدارپیشنهادی
peace conference U کنفرانس صلح
in the press conference U در مصاحبه مطبوعاتی
conference centre U مرکزکنفرانس
conference terms U شرایط کنفرانس
closed conference U نشست مسدود
press conference U مصاحبه مطبوعاتی
yalta conference U م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
video conference U کنفرانسیکهافرادشرکتکنندهدرآنبهفواصلدورازهمحضوردارندوبااستفادهازتجهیزاتتصویریوشنیداریباهمدرارتباطهستند
closed conference U گردهمایی محرمانه
shipping conference U کنفرانس کشتیرانی
dumbarton oaks conference U شوروی و چین ضمن مذاکراتی شالوده سازمان ملل متحد را ریختند
conference freight rate U نرخ مشترک شرکتهای کشتیرانی
dumbarton oaks conference U کنفرانس "دومبارتون اکس " کنفرانس منعقده در ساختمان دومبارتون اکس واقع درواشنگتن به سال 4491 که طی ان دولتهای امریکا بریتانیا
The conference is scheduled for bahman 20 . U کنفرانس قرار است 20 بهمن تشکیل شود
news U اوازه
keep up with the news <idiom> U حفظ اطلاعات
what news U چه خبر تازه دارید
what news U خبرتازه چه دارید
news U اخبار
Thats no news to me. U این برایم خبر جدیدی نیست ( قبلا می دانستم )
news U خبر
world conference of computer in educatio U کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
main motion [at a party conference etc.] U دادخواست اصلی [در همایش حزبی و غیره]
The news got round that he has come. U خبرپیچیدکه اوآمده است
The news shocked me. U این خبر مرا تکان داد (هول کردم )
Job's news U خبر بد
break the news <idiom> U اول ازهمه خبر را رساندن
The news bowled her over . U این خبر کمرش را شکست
hot news U خبر دست اول
What is the latest news? U آخرین خبرها ( اخبار ) چیست ؟
That was exhilarating news. U روح این خبر روحم را شاد کرد
They were devastated by the news. U این خبر آنها را بسیار پریشان کرد.
news agency U آژانس خبری
news writer U خبرنگار
news vendor U روزنامه فروش
news room U اطاق روزنامه خوانی
news reader U نرم افزاری که به کاربر امکان مشاهده لیست گروههای خبری و خواندن مقالات چاپ شده در هر گروه یا ارسال آن مقاله را میدهد
news print U کاغذروزنامه
news agent U خبرگزار
good news U مژده
news agent U روزنامه فروش
good news U خبر خوش
news conferences U مصاحبه و کنفرانس مطبوعاتی
news-stands U جایگاه فروش روزنامه
news agency U بنگاه خبرگزاری
news agencies U آژانس خبری
news stand U جایگاه فروش روزنامه
news agencies U بنگاه خبرگزاری
unofficial news U خبر غیر رسمی
news-stand U جایگاه فروش روزنامه
to skim ones the news U به اخبارنگاهی سطحی کردن
to break news U فاش کردن اخبار
impartation of news U رساندن یا ابلاغ خبر
daily news paper U روزنامه یومیه
to pass on [information or news] U به بقیه اطلاع دادن
He cried the news all over the town . U با داد وفریاد خبررا ؟ رشهر پرکرد
The news caused a sensation. U خبر مثل توپ صدا کرد
Lets suppose the news is true . U حالا فرض کنیم که این خبر صحیح با شد
To pass the news by word of mouth . U خبری را در دهان به دهان پخش کردن
Bad news travels fast . <proverb> U خبرهاى بد سریع پخش مى شوند.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com