English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 139 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
neat size U اندازه خالص
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
neat U پاکیزه
he was neat U مرتب
he was neat U بی ماسه خالص
he was neat U ناب
he was neat U ماهر
neat <adj.> U منظم
neat <adj.> U مرتب
neat U دوغاب سیمان
neat U شسته و رفته
neat U گاو
neat U شسته و رفته مرتب
neat U تمیز
neat'sfoot U پاچه گاو
neat heard U گاوبان
neat heard U گاو چران
she kept her room neat U اطاق خود را اراسته و پاکیزه نگاه میداشت
neat handed U ماهر
neat handed U زیر دست
neat and tidy U تر و تمیز
neat herd U گاوچران
neat cattle U گله گاو
neat'sfoot oil U روغن پاچه گاو
It is a neat tidy job. U کار شسته ورفته ای است
You pulled a fast one. That was a neat trick you played. U خوب حقه زدی ( سوار کردی )
of an out size U بیرون از اندازه
size up <idiom> U بسته به شرایط ،برانداز کردن
(the) size of it <idiom> U به شکلی که است
what is your size? U شما چیست
what is your size? U اندازه
to size up U را براوردکردن
that is about the size of it U حقیقت امراین است
that is about the size of it U همینطور است
over size U بزرگتر از اندازه
of an out size U دارای اندازه غیر معمل
to size up U اندازه
size U اندازه
size U اهار زدن
size U به اندازه کردن
size U بر اورد کردن
size U ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size U اندازه بعدساختمان
size U بزرگی
size U محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
size U چسب زدن
size U قد
size U مقدار
size U قالب
size U وسعت
size U سایز ساختن یارده بندی کردن برحسب اندازه
size U چسب زنی اهارزدن
nuclear size U اندازه هسته
full size U اندازه طبیعی
nominal size U اندازه اسمی
london in size U پس از لندن نیویورک بزرگترین شهراست
man size U اندازه مناسب یک مرد
minimum size U اندازه حداقل
nominal size U اندازه نامی
block size U اندازه کندهای
full size U بخ مقیاس یک به یک
point size U اینچ
point size U برای اندازه گیری نوع یا متن
Pick on someone your own size. U برو با هم قدهای خودت طرف بشو
size stick U قالب اندازه گیری
type size U اندازه فونت
type size U اندازه حروف
trim size U اندازه طبیعی
size tolerance U تلرانس اندازه
size stick U الت اندازه گیری پا
size effect U تاثیر اندازه
size control U کنترل اندازه
size constancy U ثبات اندازه
screen size U اندازه صفحه
sample size U بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
sample size U مدت زمان بین دوالگوی پیاپی
sample size U تعداد اندازه گیریهای سیگنال ضبط شده درهرثانیه
sample size U بزرگی نمونه
sample size U حجم نمونه
cut down to size <idiom> U ثابت کردن اینکه کسی اونقدرکه فکر میکند خوب نیست
pint-size U پست
basic size U اندازه اولیه
block size U اندازه کنده
pint size U باندازه سرسنجاق
block size U اندازه بلاک
body size U اندازه بدن
pint size U کوچک
cut to size U به اندازه بریدن
pint-size U باندازه سرسنجاق
design size U اندازه طرح
design size U اندازه نامی
basic size U اندازه اصلی
attack size U استعداد وسایل درگیر در تک
attack size U اندازه تک
pint-size U خرد ناچیز
pint-size U کوچک
life size U باندازه شخص زنده باندازه طبیعی
life size U اندازه واقعی
life-size U باندازه شخص زنده باندازه طبیعی
life-size U اندازه واقعی
accuracy to size U دقت اندازه گذاری
accurate to size U دقت در اندازه گرفتن
atomic size U اندازه اتم
atomic size U اندازه اتمی
effective size U اندازه موثر
hypostatize or size U ذات جدا دانستن
it is the size of a sparrow U باندازه یک گنجشک است
it is of a normal size U دارای اندازه عادی یا معمولی است
pint size U خرد ناچیز
pint size U پست
full-size U بخ مقیاس یک به یک
full-size U اندازه طبیعی
it is four times my size U من است چهارتای من است
hypostatize or size U شخصیت دادن به
hypostatize or size U مسلم فرض کردن
king size U بزرگ
of a large size U بزرگ
family size U تعداد افراد خانواده
file size U اندازه فایل
limiting size U اندازه محدود
fit size U اندازه مناسب
lessin size U کوچکتر
lessin size U خردتر
fractional size U اندازه کسری
it is four times my size U چهاربرابر
size distribution of income U توزیع درامد مقداری
size of a statistical sample [N] U تعداد کل داده های آماری
effective size of grain U قطر موثر ذرات
effective size of grain U اندازه موثرذرات
data word size U اندازه کلمه داده
size distribution of income U توزیع درامد برحسب مقدار
fixed size records U رکوردهای با اندازه ثابت
paricle size analysis U دانه بندی کردن
grain size classification U طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
size weight illusion U خطای ادراکی اندازه- وزن
standard size whole brick U اجر فشاری معمولی
olympic size pool U اندازه و طول استخر المپیک 05 در 12 متر
The shoes are a size too big for my feet. U کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
Act your age [and not your shoe size] ! U به سن خودت رفتار بکن ! [مثل بچه ها رفتار نکن !]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com