English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
natives Olivenöl extra U روغن زیتون کاملا طبیعی [دسته بندی یک]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
natives U رویداد طبیعی یا آنچه تصادفی رخ نداده است
natives U محلی
natives U قالب فایل پیش فرض که توسط هر برنامه برای ذخیره سازی داده روی دیسک به کار می رود
natives U اهل
natives U فطری
natives U بومی
natives U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
natives U اهلی
natives U زبانی که توسط پردازنده اجرا میشود بدون نیاز به نرم افزار خاص
natives U قالب اولی یا ابتدایی
extra <adj.> U اضافه
extra U زیادی
extra <adj.> U ویژه
extra <adj.> U خاص
extra <adj.> U علاوه
extra U زائد
extra U اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extra U موضوعی که زیادی است
extra U کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
extra U اضافه
extra U بسیار خیلی
extra U علاوه
extra U خارجی
extra U یدکی
extra U بزرگ
extra U فوق العاده اضافی
extra- U زیادی
extra- U اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extra- U موضوعی که زیادی است
extra- U کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
extra- U اضافه
extra- U علاوه
extra- U بسیار خیلی
extra- U خارجی
extra- U یدکی
extra- U بزرگ
extra- U فوق العاده اضافی
extra- U زائد
extra-curricular U زنا
extra-curricular U فعالیت جنسی خارج از ازدواج
extra-marital U خارج از زناشویی
extra-mural U فرادانشگاهی
We have two books extra. U دوتا کتاب اضافه ( زیادی) داریم
extra-mural U ویژهی دانشجویان پاره وقت
extra-mural U میان دانشگاهی
extra-mural U فرا دیواری
extra-mural U فرا -
extra-mural U فرا شهری
extra expenses U هزینه های اضافی
to go the extra mile for someone <idiom> U [برای کسی ] کار تراشیدن [اصطلاح]
extra bed U تخت خواب اضافه
extra expenses U هزینه نهایی
extra tuition U تدریس خصوصی
extra-group U ناهمراه گروه [پرنده شناسی]
extra-curricular U فوق برنامه
extra atmospheric U متعلق بفضای بیرون ازجو خارج الجوی
extra official U غیر رسمی
extra legal U غیرقانونی
extra essential U غیرضروری
extra equipment U متعلقات ویژه
extra equipment U تجهیزات اضافی
extra duty U وفیفه اضافی ماموریت اضافی
extra duty U خدمت اضافی
extra current U جریان اضافی
extra cranial U ازجمجمه بیرون
extra cranial U بیرون ازجمجمه
extra cover U پوشش اضافی برای بل گرفتن
extra cover U بازیگر بل گیر
extra cost U هزینه اضافی
extra cosmical U خارج ازعالم
extra cosmical U بیرون ازگیتی
extra charge U هزینه فوق العاده
extra official U بیرون ازوفایف اداری
extra period U وقت اضافی
extra time U وقت اضافی
extra regular U بیقاعده
extra scientific U ماورای علم
extra special U فوق العاده
extra special U ویژه
extra special U مخصوص
extra spectral U خارج طیفی
extra terrestrial U بیرون از
extra terrestrial U زمین
extra regular U خارج ازقاعده
extra professional U خارج حرفهای
extra professional U بیرون ازپیشه یاحرفه
extra physical U بیرون ازقواعدطبیعی
extra essential U غیراصلی
extra premium U پاداش اضافی
Do you have an extra pen to lend me? U یک قلم زیادی داری به من بدهی ؟
extra good time U معافی مشروط از زندان
extra good time U وقت معافیت از زندان
I crossed out the extra expenses . U هزینه های اضافی را قلم زدم
Could you put an extra bed in the room? U آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
extra special flexible wire rope U طناب فولادی ویژه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com