English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 29 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
my lips are sealed U لبهایم رابسته اند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sealed U مهر شده
sealed U ممهور
sealed U مهرو موم شده
sealed U محکم چسبیده
sealed move U حرکت ثبتی در بازی شطرنج ناتمام
sealed cell U حفرهممهور
privy or sealed U رایی که در غیاب دادگاه بمدیردفتردادگاه اده میشود
his fate is sealed U سرنوشت اوازقبل معلوم گردیده
sealed orders U پاکات لاک و مهر شده دستورالعمل هایی که لاک ومهر شده ارسال می شوند
lips U واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم
lips U Second Per LogicalInferences
lips U استاندارد و اندازه گیری توان پردازش از موتور واسط
To pout ones lips . U لب غنچه کردن
to purse one's lips U قهر کردن
To lick ones lips . U شکم خود را برای چیزی صابون زدن
to escape one's lips U از دهان کسی در رفتن
He had a cigar between his lips . U یک سیگار برگ گذاشته بود گوشه لبش
he did not open his lips U دهان نگشود سخن نگفت
ripe lips U لبهای قرمز
red lips U لبهای قرمز
purse the lips U بستن لبها
he did not open his lips U خاموش ماند
he did not open his lips U لب نگشود
I licked my lips [in anticipation] . U دهنم آب افتاد.
From your lips to God's ears! <idiom> U امیدوارم که حق با شما باشد، اما من کمی شک و تردید دارم.
smile played on his lips U تبسم برلبانش بوسه میزد
He licked ( smacked ) his lips . U لب ودهنش آب افتاد ( از روی لذت وخوشی )
commissure of lips of mouth U سطحاتصالدولب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com