Perdic | multiple precision | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 161 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	multiple precision U	دقت چند برابر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	precision U	عدد ذخیره شده در یک کلمه
	precision U	تعداد ارقام یک عدد
	precision U	استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
	precision U	استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی عدد و ایجاد دقت بیشتر
	precision U	بسیار دقیق بودن
	precision U	رقم دقت
	precision U	دقت
	precision U	صراحت
	precision U	درستی
	precision U	صحت فرافت
	precision U	دقیق
	precision U	اندازه گیری دقیق
	precision U	دقت تیر
	precision balance U	ترازوی دقیق
	arm of precision U	اسلحه دقیق
	precision tools U	الات دقیق
	precision bore U	سوراخ کردن دقیق
	precision casting U	ریخته گری دقیق
	precision coefficient U	ضریب دقت
	precision drill U	مته کردن دقیق
	precision engineering U	مهندسی ابزار دقیق
	precision adjustment U	تنظیم دقیق
	precision adjustment U	تنظیم دقیق تیر
	degree of precision U	درجه دقت
	long precision U	دقت زیاد
	long precision U	با دقت بالا
	precision measurment U	سنجش دقیق
	extended precision U	دقت توسعه یافته
	double precision U	دقت مضاعف
	double precision U	مضاعف
	double precision U	دقت
	precision adjustment U	تنظیم تیر دقیق
	precision engineering U	تکنیک ابزار دقیق
	precision fire U	تیر دقیق
	precision index U	نمایه دقت
	short precision U	دقت کوتاه
	single precision U	تک دقتی
	single precision U	با دقت معمولی
	single precision U	دقت تک
	single precision U	دقت یگانه
	triple precision U	با دقت سه برابر
	triple precision U	دقت سه برابر
	short precision U	دقت کم
	relative precision U	دقت نسبی
	precision instrument U	سنجه دقیق
	precision lathe U	ماشین تراش دقیق
	precision levelling U	ترازیابی دقیق
	single precision U	دقت واحد
	precision scale U	مقیاس دقیق
	precision sweep U	روبش دقیق
	precision tool U	ابزار دقیق
	precision measuring equipment U	تجهیزات سنجش دقیق
	precision spirit level U	ترازوی دقیق
	finite precision numbers U	استفاده از تعداد بیتهای ثابت برای نمایش اعداد
	multiple U	چندین
	multiple U	چند برابر
	multiple U	چند
	multiple U	مضروب
	multiple U	ضرب چندتا
	multiple U	چندگانه
	multiple U	متعدد
	multiple U	مضاعف
	multiple U	چندلا گوناگون
	multiple U	مضرب
	multiple U	نتیجه و محل دستور بعدی که باید اجرا شود
	multiple U	چند فاز چندگانه
	multiple U	حاوی قط عات زیاد بودن یا عمل کردن به روشهای مختلف
	multiple U	معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
	multiple U	معماری کامپیوتر که از باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و باس کندتر بین CPU و رسانه جانبی استفاده میکند
	multiple U	معماری کامپیوتر موازی که یک ALU و باس داده و چندین واحد کنترل دارد
	multiple U	استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
	multiple U	دستوری با بیش از یک آدرس برای عملوندها
	multiple U	گوناگون
	multiple U	مضاعف چند ردیفه چند لولهای
	multiple moment U	گشتاور چندگانه
	multiple offence U	حمله مرکب
	multiple regression U	رگرسیون
	multiple personality U	شخصیت چندگانه
	multiple regression U	رگرسیون چند متغیره
	multiple transformer U	مبدل با اتصال موازی
	multiple punch U	منگنه چندگانه
	multiple regression U	رگرسیون چند گانه
	common multiple U	مضرب مشترک
	multiple therapy U	درمان تعاونی
	multiple wire U	چند رشتهای
	multiple wire U	چند سیمه
	multiple well system U	سیستم چند چاهی
	least common multiple U	کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
	multiple telegraphy U	تلگراف چندگانه
	multiple stores U	فروشگاههای بزرگ فروشگاههای زنجیرهای
	multiple series U	مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
	multiple reinforcement U	تقویت چندگانه
	multiple regression U	چندمتغیری
	multiple length U	با درازی چندگانه
	multiple correlation U	همبستگی چند متغیری
	multiple use key U	استفادهمتعددکلید
	least common multiple U	کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
	multiple capacitor U	خازن چندگانه
	multiple integral U	انتگرال چندگانه [ریاضی]
	multiple star U	ستاره چندگانه
	multiple cable U	کابل چند رشتهای
	multiple bond U	پیوند چندگانه
	multiple amplifier U	تقویت کننده چند طبقه
	multiple address U	با نشانی چندگانه
	multiple access U	دستیابی چندگانه
	multiple contact U	کنتاکت دستهای
	multiple circuit U	مدار چندگانه
	multiple circuit U	مدار چند طبقه
	multiple connector U	بست چند گانه
	multiple landuse U	استفاده چندگانه زمین
	multiple key	کلید چند راه
	multiple ionization U	یونش مکرر
	multiple images U	تصاویر چندگانه
	multiple gun U	توپ چند لولهای
	multiple foul U	خطای همزمان چند بازیگرروی یک حریف
	multiple drill U	تمرین چندکاره یا مختلط
	multiple drill U	تمرین چند یکانی
	multiple cut off U	برش چند متغیری
	multiple sclerosis U	فلج چندگانه
	multiple correlation U	همبستگی چندگانه
	multiple-choice U	وابسته به پرسش چند پاسخی
	multiple contact U	دسته کنتاکت
	multiple exposure mode U	چندحالته
	smallest common multiple U	کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
	multiple absolute prediction U	پیش بینی چند متغیری مطلق
	lowest common multiple U	کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
	multiple light fitting U	رابطچندلامپ
	multiple grid valve U	لامپ چند شبکه
	multiple contact switch U	کلید پلهای
	law of multiple proportions U	قانون نسبتهای اضعافی
	multiple choice test U	ازمون چند گزینهای
	multiple choice item U	پرسش چند گزینهای
	multiple channel system U	سیستم چند کاناله
	multiple cable joint U	اتصال کابل چند رشتهای
	multiple cable joint U	موف انشعاب
	multiple conductor cable U	کابل چند رشتهای
	multiple arch dam U	سد چند قوسی
	multiple arc lamp U	لامپ قوسی با اتصال چند گانه
	multiple address message U	پیام چند ادرسه
	multiple address instruction U	دستورالعمل چند ادرسه
	multiple access network U	شبکه با دسترسی چندگانه
	lowest common multiple U	کوچکترین مضرب مشترک
	multiple determination coefficient U	ضریب تعین چند متغیری
	multiple differential prediction U	پیش بینی افتراقی چند متغیری
	coefficient of multiple correlation U	ضریب همبستگی چندگانه
	multiple voltage system U	روش چند ولتی
	multiple user system U	سیستم چند استفاده کننده
	multiple unit valve U	لامپ مرکب
	multiple cable joint U	مفصل انشعاب
	multiple series condenser U	خازن متغیر چند اتصالی
	index of multiple correlation U	شاخص همبستگی چندگانه
	multiple pass printing U	چاپ چند گذری
	multiple job processing U	پردازش چند کاره
	multiple drum winding U	سیم پیچ استوانهای چندگانه
	multiple dome dam U	سد چند گنبدی
	multiple discriminant function U	تابع تشخیص چند متغیری
	lowest common multiple [LCM] U	کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
	multiple-span beam bridge U	پلمیلهایچنددهانهای
	double multiple disc clutch U	کلاج چند صفحه- دوبل
	multiple loading operating system U	سیستم عامل بارکننده چندتایی