English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 89 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
modular programming U برنامه نویسی پیمانهای
modular programming U برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
modular U وابسته به قدر مطلق
modular U با اتصال بلاکهای کوچک به هم برای تولید محصول مط ابق میل کاربر
modular U بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
modular U پیمانهای
modular U دارای قسمتهای کوچک
modular U قایسی
modular U مطابق اندازه یامقیاس
modular design U مدل پیش ساخته
modular system U سیستم پیمانهای
modular range U دامنه تغییرات مدول
modular program U برنامه پیمانهای
modular coding U برنامه نویسی پیمانهای
modular constraint U محدودیت در جابجایی تصاویر
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
modular design U طرح پیمانهای
modular design U طراحی پیمانهای
modular design U مدل ساختمانی پیش ساخته
modular accounting package U برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی
programming U برنامه نویسی
programming U GOLORP
programming U نوشتن داده در وسیله PROM
programming U نوشتن برنامه برای کمپیوترها
programming U نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
programming U قوانینی که برنامه باید به آنها تبدیل شود تا کد سازگار ایجاد شود
programming U برنامه نویسی کامپیوتر
programming U برنامه ریزی
non numeric programming U برنامه ریزی غیر عددی
multi programming U سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
programming statement U حکم برنامه نویسی
optimm programming U برنامه نویسی بهینه
optimum programming U برنامه نویسی بهینه
programming aids U ادوات برنامه نویسی
system programming U برنامه نویسی سیستم
symbolic programming U برنامه نویسی سمبلیک
structured programming U برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
structured programming U برنامه نویسی ساخت یافته
quantitative programming U برنامه ریزی کمی
quadratic programming U تابع هدف درجه دوم است
quadratic programming U برنامه ریزی غیرخطی
systems programming U برنامه نویسی سیستم
programming specification U مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
programming methods U روشهای برنامه ریزی
programming linguistics U زبان شناسی برنامه نویسی
programming librarian U بایگان برنامه نویسی
programming language U زبان برنامه نویسی
programming aids U کمک برنامه نویسی
top down programming U برنامه سازی از بالا به پایین
nonlinear programming U برنامه ریزی غیر خطی
mathematical programming U برنامه نویسی ریاضی
functional programming U برنامه نویسی تابعی
elegant programming U نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
dynamic programming U برنامه سازی پویا
dynamic programming U برنامه نویسی پویا
dynamic programming U برنامه ریزی پویا
discrete programming U برنامه سازی گسسته
defensive programming U برنامه نویسی تدافعی
conversational programming U برنامه سازی محاورهای
conventional programming U برنامه نویسی قراردادی
concurrent programming U برنامه نویسی همزمان
computer programming U برنامه نویسی کامپیوتری
bottom up programming U ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
automatic programming U برنامه نویسی اتوماتیک
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
application programming U برنامه نویسی کاربردی
goal programming U برنامه ریزی ارمانی
linear programming U برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
interactive programming U برنامه سازی فعل و انفعالی
linear programming U برنامه ریزی خطی
linear programming U برنامه نویسی خطی
logic programming U برنامه نویسی منطقی
integer programming U برنامه سازی صحیح
integer programming U برنامه ریزی عدد صحیح
programming team U تیم برنامه نویسی
certificate in computer programming U CCP
planning programming budgetting U نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
turning programming language U زبان برنامه نویسی تورینگ
planning programming budgetting U system
ego loss programming U تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
object oriented programming U برنامه نویسی مقصود گرا
object language programming U برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص
special purpose programming language U زبان برنامه نویسی تک منظوره
object oriented programming language U زبان برنامه نویسی موضوعی
low level programming language U زبان برنامه نویسی سطح پایین
high level programming language U زبان برنامه نویسی سطح بالا
mail application programming interface U مجموعه استانداردها
input output programming system U سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
mail application programming interface U که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com