Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 181 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mirror drawing
U
نقاشی از ایینه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
outside mirror
U
آینهبغل
mirror
U
ایجاد کپی دقیق
mirror
U
کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
mirror
U
اینه
mirror
U
دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
mirror
U
ایینه
outside mirror control
U
کنترلکنندهآینهبیرونی
mirror writing
U
وارونه نویسی
primary mirror
U
آئینهابتدائی
reading mirror
U
آینهمخصوصخواندن
rearview mirror
U
آینهدیدپشت
mirror finish
U
درخشان
deflection mirror
U
اینه انحراف
flat mirror
U
آئینهپهن
main mirror
U
آینهاصلی
dichroic mirror
U
اینه دو رنگ نما
spherical mirror
U
اینه کروی
convex mirror
U
اینه محدب
convex mirror
U
اینه کوژ
mirror effect
U
اثر انعکاسی
sconce mirror
U
اینه دیوار کوب
sconce mirror
U
ایینه دیواری
horizon mirror
U
آینهافقی
illuminated mirror
U
چراغآینه
illumination mirror
U
آینهروشنساز
index mirror
U
آینهنما
secondary mirror
U
دومینآینه
side mirror
U
آینهجانبی
sighting mirror
U
آینهکناری
mirror finish
U
براق
mirror effect
U
اثرتقارن
driving mirror
U
اینه اتومبیل
driving mirror
U
اینه عقب اتومبیل
mirror effect
U
اثر اینهای
electron mirror
U
اینه الکترونی
This mirror is very dull .
U
این آینه خیلی مات است
magic mirror
U
اینه غیب نما اینه شعبده
magic mirror
U
ایینه دور نما
mirror carpet
U
طرح آینه
[در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
mirror image
تصویر آیینه ای
mirror frame
U
جعبه اینه
mirror galvanometer
U
گالوانومتر ائینه دار
mirror glass
U
شیشه اینه
parabolic mirror
U
اینه سهمی وار
mirror images
U
تصویر ایینهای
mirror images
U
تصویر قرینه
vanity mirror
U
آینهآرایش
mirror image
U
تصویر قرینه
mirror tracing
U
ترسیم از ایینه
mirror symmerty
U
تقارن ایینهای
mirror reading
U
وارونه خوانی
mirror instrument
U
دستگاه اینه دار
plane of mirror symmetry
U
صفحه تقارن اینهای
mirror plane of symmetry
U
صفحه تقارن اینهای
rear-view mirror
U
آیینهی جلو
rear-view mirror
U
آیینهی عقبنما
trail-view mirror
U
آینهبغلتریلی
concave spherical mirror
U
اینه کروی کاو
dual swivel mirror
U
آینهبازشو
main reflex mirror
U
آینهانعکاساصلی
rear-view mirror
U
آیینهی پسنما
mirror backed screen
U
صفحه تصویر الومینیمی
concave spherical mirror
U
اینه کروی مقعر
mirror writing shadow reading
U
کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
drawing
U
نقشه
drawing
U
نقشه کارگاهی
drawing
U
رسم فنی
drawing
U
رسم کردن
drawing
U
نقشه کشی فرش
drawing
U
ترسیم
drawing
U
هنر طراحی تابلو نقاشی
drawing
U
رسم
drawing
U
نقشه کشی
drawing
U
قرعه کشی
drawing
U
حدیده کردن
drawing
U
روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
drawing
U
کشیدن
drawing
U
طرح
drawing card
U
جالب
wash drawing
U
ابرنگ سیاه
work drawing
U
نقشه یاتفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
three view drawing
U
رسم فنی با سه نما
method of drawing up
U
طرز تنظیم
working drawing
U
طرح ونقشه کار
mechanical drawing
U
ترسیم مکانیکی
workshop drawing
U
رسم کارگاهی
loom drawing
U
[نقشه فرش که بصورت تمام رنگی بر روی کاغذ شطرنجی رسم شود.]
tabular drawing
U
نقشه شیب
structural drawing
U
نقشه ساختمانی
pen drawing
U
سیاهقلم
pen drawing
U
تصویر خطی تصویر مدادی
pencil drawing
U
تصویر مدادی
pencil drawing
U
طرح مدادی
revised drawing
U
رسم اصلاح شده
sectional drawing
U
رسم برشی
revised drawing
U
رسم تجدید نظر شده
sectional drawing
U
رسم مقطعی
shop drawing
U
نقشه یا تفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
special drawing right
U
حق برداشت مخصوص
special drawing right
U
حق برداشت ویژه
instrumental drawing
U
نقشه کشی با اسباب
drawing board
U
میز نقشه کشی
deep drawing
U
کشش عمیق
detail drawing
U
نقشه تفصیلی
detail drawing
U
نقشه جزئیات
detail drawing
U
نقشه ریزه کاری
detail drawing
U
رسم فرعی در یک نقشه که جزئیاتی از ان را در برمیگیرد
detail drawing
U
رسم جزئیات
detail drawing
U
نقشه کشی جزئیات
drawing bench
U
میز رسم
drawing blick
U
حلقه کشش
drawing blick
U
کشش
drawing card
U
چیز جالب توجه
drawing card
U
موجب جلب توجه
drawing curve
U
شابلون دایره و منحنی
drawing device
U
دستگاه ترسیمه
computer drawing
U
ترسیم کامپیوتری
component drawing
U
رسم قطعات
component drawing
U
رسم جزیی
drawing board
U
تخته رسم
drawing boards
U
میز نقشه کشی
drawing boards
U
تخته رسم
drawing pin
U
پونز
line drawing
U
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
line drawing
U
نقاشی با مداد وقلم
line drawing
U
ترسیم خطی
drawing room
U
اطاق پذیرایی
drawing room
U
سالن پذیرایی
drawing rooms
U
اطاق پذیرایی
drawing rooms
U
سالن پذیرایی
art of drawing
U
هنر ترسیم رسم
breakdown drawing
U
رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورت جدا از هم
line drawing
U
رسم مدادی
drawing die
U
ماتریس کششی
drawing die
U
حدیده کششی
drawing office
U
دفتر نقشه کشی
drawing office
U
دفتر طراحی
drawing pen
U
قلم رسم
drawing press
U
پرس کششی
drawing program
U
نرم افزار طراحی و رسم روی صفحه توسط کاربر
drawing quality
U
کیفیت کشش
drawing set
U
دستگاه نقشه کشی
drawing table
U
میز نقشه کشی
drawing tools
U
مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره
drawing tools
U
خط و رسم آزاد است
dy drawing lots
U
به طریق قرعه
dy drawing lots
U
قرعه کشیدن
dy drawing lots
U
استقراع
engineering drawing
U
طراحی و نقشه کشی مهندسی
fair drawing
U
تصویر مناسب
fair drawing
U
طرح مناسب برای چاپ و تکثیر
fine drawing
U
رفوگری
drawing mill
U
دستگاه نورد کششی
drawing materials
U
لوازم نقشه کشی
drawing instrument
U
وسایل رسم فنی
drawing key
U
کپیه نقاشی
drawing instrument
U
وسایل نقشه کشی
drawing ink
U
مرکب رسم
drawing key
U
طرح اولیه
drawing hand
U
دستی که زه را می کشد
drawing lines
U
خط کشی
drawing lots
U
قرعه کشی
drawing materials
U
مواد اولیه نقشه کشی
drawing goniometer
U
نقاله رسم
shop or work drawing
U
نقشه در حین انجام کار
ingot drawing crane
U
جراثقال کشش شمش
cold drawing bench
U
میز سردکشی
back to the drawing board
<idiom>
U
کاری را از اول شروع کردن
special drawing rights
U
حق برداشت ویژه
deep drawing test
U
ازمایش کاسگری
cold drawing die
U
سردکشی
cold drawing die
U
حدیده
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
pattern construction drawing
U
الگوی نقشههای ساختمانی
special drawing rights
U
این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
Back to the drawing board
<idiom>
U
[زمانی که کاری با شکست روبرو میشود و دوباره باید از اول شروع کرد]
double action drawing press
U
پرس کششی دوکاره
By trying to live like a king one ends by drawing .
<proverb>
U
آخر شاه منشى کاه کشى است .
frank drawing completion test
U
ازمون تکمیل نقاشی فرانک
double action cam drawing press
U
پرس کششی دو واکنشی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com