Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
means test
U
سنجش استطاعت مالی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
means
U
دارائی
means
U
توانائی درامد
means
U
وسائل
means
U
وسیله
How . In what way. By what means.
U
چطور؟
Certainly not!
[By no means!]
U
مطمینا نه !
[به هیچ وجه !]
by all means
<adv.>
U
قطعا
means
U
وسایل
means
U
درامد
by some means or other
<adv.>
U
هیچ چیز
[اصلا]
not even by
[not even through]
[not even by means of ]
U
نه حتی به وسیله
[به طریق]
means are not a
U
وسایل فراهم نیست
means
U
استطاعت وسایل
means
U
توانایی
means
U
استطاعت
means
U
دارایی
by all means
U
با تمام وسائل
by all means
U
هر طورباشد
by no means
U
به هیچ وجه
i do not know what he means
U
نمیدانم مقصودش چیست
by f. means
U
ملایمت
by f. means
U
بامدادا
he says what he means
U
مقصودخودراصریحابیان میکند
he means well
U
قصد بدی ندارد
he means well
U
نیتش خوب است
by means of
U
به وسیله
by all means
U
بهمه حال
by all means
<adv.>
U
حتما
by all means
U
بهر قیمت که باشد
by all means
<adv.>
U
کاملا
fraudulent means
U
وسائل متقلبانه
aman of means
U
ادم دارایا با استطاعت
By no means . By no account .
به هیچ وجه
By no manner of means .
U
بهیچ وجه من الوجوه
ends and means
U
هدف و وسیله
means against rust
U
ابزارهای گرد زدا
means-tested
U
متغیرغیروابسته
Other means of transport
U
سایر وسایل نقلیه
he means mischief
U
است
square means second p
U
مجذوریعنی توان دوم
means tests
U
سنجش استطاعت مالی
he means mischief
U
مقصودش شیطنت
means of production
U
وسایل تولید
lack of means
U
عدم تمکن
ways and means
U
طرق و وسایل انجام چیزی تامین معاش
transport means
U
وسیله بارکشی یاحمل ونقل
to live beyond one's means
U
بیش از حدود استطاعت خودخرج کردن
blocking the means
U
سد ذرایع
the means and the extremes
U
دو میان و دو کرانه
means of transport
U
وسائط نقلیه
means of production
U
ابزار تولید
means objects
U
اشیاء وسیله
Never! Not at all !! By no means !There is no such thing at all . Nothing of the sort. Nothing doing.
U
ابدا"چنین چیزی نیست
means end expectation
U
انتظار وسیله- هدف
this word means a dog
U
این واژه یعنی سگ
this word means a dog
U
معنی این کلمه سگ است
means ends analysis
U
نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد
means end capacity
U
استعداد درک وسیله- هدف
the end sanctifies the means
U
خوبی وبدی وسائل رسیدن بمقصودی پس از رسیدن به ان مقصودمعلوم میشود
means of attaining one'd end
U
وسیله رسیدن بمقصود
The means of payment will appear unchanged.
U
شیوه های پرداخت تغییر نخواهند کرد.
means end learning
U
یادگیری وسیله- هدف
committee of ways and means
U
کمیسیون مالی
means end relations
U
روابط وسیله- هدف
This new frontier incident probably means war.
U
این رویداد مرزی جدید معنیش احتمالآ جنگ است
t test
U
ازمون تی
test course
U
مسافت ازمایش
z test
U
ازمون " زی "
u test
U
ازمون یو
self test
U
ازمایش خودکار
self test
U
خودازمایی
test
U
تست کردن ازمایش
test value
U
نمره ازمون
x o test
U
ازمون ضربدر و دایره
f test
U
ازمون اف
test
U
ازمایش کردن امتحان
test
U
تست
test
U
اختیار
test
U
آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
test
U
معیار
test
U
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
test
U
معاینه کردن
test
U
ازمایش کردن
test
U
شهادت گواهی بازرسی کردن
test
U
امتحان
test
U
ازمودن کردن
test
U
محک زدن
test
U
امتحان محک
test
U
محک
test
U
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
test
U
داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
test
U
محیط ی برای آزمایش برنامه ها
test
U
عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند
test
U
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
test
U
تست
test
U
امتحان
test
U
آزمایش
test
U
آزمون
to do a test
U
امتحان کتبی نوشتن
test
U
امتحان کردن
test
U
بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند
self administering test
U
خودازما
sedimentation test
U
ازمایش تهنشینی
shop test
U
ازمایش کارگاهی
spot test
U
ازمایش فوری
shearing test
U
ازمون برشی
shear test
U
ازمایش برشی
service test
U
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
test announcement
U
نتیجه ازمایش
test announcement
U
اعلام نتیجه ازمایش
test age
U
سن ازمونی
tensile test
U
ازمایش کشش
sampling test
U
ازمون نمونهای
sign test
U
ازمون علامتها
stilling test
U
ازمون استیلینگ
substitution test
U
ازمون جانشین سازی
subjective test
U
ازمون غیرعینی
stripping test
U
ازمایش زدودگی
stripping test
U
ازمایش زدودن
static test
U
ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
standardized test
U
ازمون میزان شده
szondi test
U
ازمون زوندی
tapping test
U
ازمون ضربه زدن
spiral test
U
ازمون مارپیچ
spinning test
U
تست ویژگیهای چرخش هواپیما
tensile test
U
ازمایش کششی
tensile test
U
ازمون کششی
sorting test
U
ازمون دسته بندی
smoke test
U
بررسی تصادفی برای اینکه ماشین باید در صورتی که هنگام روشن کردن دود ایجاد نشود کار کند
slump test
U
ازمایش فرو نشستن
similarities test
U
ازمون شباهتها
system test
U
ازمون سیستم
matching test
U
ازمون همتایابی
nonverbal test
U
ازمون غیرکلامی
matching test
U
ازمون جور کردن
objective test
U
ازمون عینی
occupational test
U
ازمون شغلی
omnibus test
U
ازمون مختلط
one sided test
U
ازمون یکسویه
one tailed test
U
ازمون یک دامنه
opposites test
U
ازمون کلمات متضاد
oral test
U
ازمون شفاهی
nonlanguage test
U
ازمون غیر کلامی
non destructive test
U
ازمایش بدون خرابی
marginal test
U
ازمون مرزی
mantoux test
U
ازمایش درجه حساسیت شخص نسبت به میکرب سل
manikin test
U
ازمون ادمک سازی
lucas test
U
ازمایش لوکاس
acceptance test
آزمون پذیرش
mental test
U
ازمون روانی
psychological test
U
ازمون روانی
mosaic test
U
ازمون موزائیکها
myokinetic test
U
ازمون جنبش عضلانی
ordering test
U
ازمون رده بندی
oseretsky test
U
ازمون اوزرتسکی
performance test
U
ازمون عملکردی
rattler test
U
ازمایش تورق
rattler test
U
ازمایش تردی
reasoning test
U
ازمون استدلال
recall test
U
ازمون یاداوری
recognition test
U
ازمون بازشناسی
repeated test
U
ازمون دوباره
rivet test
U
ازمایش تعیین مقاومت فلزات جهت ساختن میخ پرچ
road test
U
ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
rorschach test
U
ازمون رورشاخ
random test
U
ازمایش پیشامدی
random test
U
ازمایش نامنظم
performance test
U
ازمون عملی
personality test
U
ازمون شخصیت
post test
U
پس ازمون
power test
U
ازمون قدرت
preliminary test
U
ازمایش مقدماتی
proverbs test
U
ازمون ضرب المثلها
puncture test
U
ازمایش قدرت نارسانایی
put to test
U
ازمودن
put to test
U
امتحان کردن
saliva test
U
ازمایش بزاق دهان اسب
test run
U
رانش ازمایشی
to put to the test
U
محک زدن
tollen's test
U
ازمون تولن
torsion test
U
ازمایش پیچش
triaxial test
U
ازمون سه اسهای
triaxial test
U
ازمایش سه بعدی
troop test
U
ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
Turing test
U
بررسی هوشمند بودن کامپیوتر
turing's test
U
ازمایش تورینگ
two tailed test
U
ازمون دو دامنه
two tailes test
U
ازمون دو دامنهای
to put to the test
U
ازمودن
test wise
U
ازمون اشنا
test validity
U
اعتبار ازمون
test scaling
U
مقیاس بندی ازمون
test score
U
نمره ازمون
test series
U
سری ازمایش
test set
U
دستگاه ازمایش
test sophistication
U
کارکشتگی در ازمونها
test specimen
U
نمونه ازمایشی
test specimen
U
نمونه ازمایش
test specimen
U
نمونه ی ازمایش
test town
U
شهر مورد ازمایش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
