English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
magnetic drum memory U حافظه با درام مغناطیسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
magnetic drum file memory U درام مغناطیسی حافظه بزرگ
Other Matches
memory drum U گردونه یاد
magnetic drum U طبلک مغناطیسی درام حافظه
magnetic drum U طبله مغناطیسی
magnetic drum U درام مغناطیسی
magnetic drum system U سیستم درام مغناطیسی
magnetic memory U حافظه مغناطیسی
magnetic bubble memory U حافظه حبابی مغناطیسی
magnetic tape memory U حافظه نوار مغناطیسی
magnetic matrix memory U حافظه ماتریس مغناطیسی
magnetic film memory U حافظه با فیلم مغناطیسی
magnetic core memory U حافظه چنبرهای مغناطیسی
magnetic disk memory U حافظه با دیسک مغناطیسی
magnetic thin film memory U حافظه فیلم نازک مغناطیسی
drum U درام سیلندر استوانه
drum U طبلک بخار طبلک
drum U استوانه
drum U گردونه دوار
drum U طوقه
drum U طبل زدن
drum U فرف استوانه شکل
drum U دهل
drum U طبله
drum U طبل
drum U ساقه گنبد
drum U نوع اولیه فضای ذخیره سازی مغناطیسی کامپیوتر
drum U ی
drum U طبل کوس استوانه
drum U طبلک
drum U نورد
drum U غلطک
to drum out U بیرون کردن
drum U چلیک
drum U [ستون استوانه شکل]
drum U رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
drum up <idiom> U اختراع کردن
drum controller U کنترل کننده درام
drum rolls U تندزنی
drum armature U ارمیچر استوانهای
drum brake U ترمزحلقوی
range drum U طبله مسافت
print drum U طبله چاپ
drum barrel U پوسته یا روکش استوانهای
drum beat U صدای کوس
drum head U پوست طبل
rotating drum U فرفاستوانهایشکلچرخشی
snare drum U زهطبل
drum controller U غلطک فرمان
tenor drum U طبلتنور
drum rolls U ضربات مداوم
drum roll U تندزنی
drum roll U ضربات مداوم
smoked drum U گردونه ثبت کننده
bass drum U طبل بزرگ
at beat of drum U بصدای کوس
to drum a tune U ضرب مقامی راباکوس گرفتن
to drum at a door U درزدن
to drum at a door U درکوبیدن
bass drum U کوس
beat of drum U ضربه طبل
cable drum U قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
rotary drum U طبلک گردان
winding drum U قرقره سیم پیچی
revolving drum U طبله چرخان
range drum U طبله بستن مسافت به توپ
drum magazine U مخزن استوانهای
drum majorette U زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
drum miller U دستگاه فرز غلطک گردان
drum majors U طبل بزرگ
kettle drum U دهل
kettle drum U نقاره
kettle drum U کوس
kettle drum U دمامه عصرانه مفصل
drum controller U نافم استوانهای
drum pump U پمپ استوانهای شکل
drum turret U سر رولور استوانهای
drum switch U کلید غلطکی
drum switch U جابجاگر استوانهای
drum storage U drum magnetic
drum sorting U مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
drum majors U فرمانده طبالان
drum major U طبل بزرگ
drum major U فرمانده طبالان
drum printer U چاپگراستوانهای
drum printer U چاپگر طبلهای
drum plotter U کشنده طبله
drum plotter U رسام طبله
guide drum U طبلک راهنما
grooved drum U قرقره شیاردار
gasoline drum U بشکه بنزین
drum printer U چاپگر طبله
drum plotter U رسام استوانهای
log drum U طبله واقعه نگاره
series drum winding U سیم پیچ اصلی ارمیچراستوانهای
rotary drum mixer U میکسراستوانهای بتن
rotary drum mixer U مخلوط کننده طبلکی
multiple drum winding U سیم پیچ استوانهای چندگانه
To drum something into someones head . U مطلبی را به گوش کسی خواندن
drum type boring machine U دستگاه مته نوع استوانهای
drum type lubricating pump U پمپ روغنکاری نوع غلطکی
memory U خاطره
memory U فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
to the memory of U به یادبود
in memory of <idiom> U به صورت رایگان
memory U حافظه دستگاه کامپیوتر
memory U حافظه
memory U یاد
memory U یادگار یاد بود
immediate memory U حافظه فوری
memory illusion U خطای یاد
memory image U تصویر یاد
memory interleaving U برگ برگ کردن حافظه جایگذاری حافظه
memory location U مکان حافظه
memory location U محل حافظه
main memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
memory management U مدیریت حافظه
memory register U ثبات حافظه
computer memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
memory protection U حفافت حافظه
memory port U درگاه حافظه
memory module U ماژول حافظه پیمانه حافظه
memory module U واحد حافظه
memory moard U برد حافظه
memory mapping U نگاشت حافظه
memory mapping U نقشه حافظه
memory mapped i/o U ورودی- خروجی نگاشت حافظه
memory map U طرح یا نقشه حافظه
memory map U نگاشت حافظه
memory map U نقشه حافظه
memory hierarchy U سلسله مراتب حافظه
memory guard U نگهبان حافظه
memory for digits U حافظه عددی
main memory U حافظه اصلی
computer memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
main memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
primary memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
to commit to memory U ازبرکردن
addressed memory U حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
addressed memory U حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
mass memory U حافظه انبوه
memory address U نشانی حافظه
memory dump U رونوشت ازحافظه
memory dump U روگرفت حافظه
primary memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
memory dependent U متکی به حافظه
memory dependent U وابسته حافظه
memory cycle U چرخه حافظه
memory chip U تراشه حافظه
memory cell U سلول حافظه
memory capacity U گنجایش حافظه
memory cache U حافظه پنهان
memory bank U بانک حافظه
memory bandwidth U پهنای باند حافظه
memory allocation U اختصاص حافظه
memory afterimage U رد تصویر یاد
memory address U ادرس حافظه
memory protection U پشتیبانی ازحافظه
stack memory U حافظه پشتهای
scratchpad memory U حافظه چرکنویسی
rotating memory U حافظه چرخشی
volatile memory U حافظه فرار
volatile memory U حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
within living memory U تا انجا که مردمان زنده
remote memory U حافظه دور
regenerative memory U حافظه احیاء کننده
regenerative memory U حافظه باز زا
regenerative memory U رسانه ذخیره سازی که باید محتوای آن مرتباگ تنظیم شود تا محتوایش باقی بماند
regenerative memory U عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد
refresh memory U واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
recent memory U حافظه نزدیک
scratchpad memory U حافظه چرکنویس
virtual memory U حافظه مجازی
screw to the memory U بذهن سپردن
shadow memory U شبه حافظه
static memory U حافظه ایستا
to escape one's memory U از خاطر رفتن
to stamp on the memory U ذهنی کردن
shadow memory U حافظه ثانوی موقت
shadow memory U محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
shadow memory U جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
to stamp on the memory U در ذهن منقوش ساختن
semiconductor memory U حافظه نیمه رسانا
semiconductor memory U حافظه نیمه هادی
upper memory U کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
secondary memory U حافظه ثانویه
search memory U حافظه جستجو
real memory U حافظه واقعی
real memory U حافظه حقیقی
To revive a memory. U خاطره ای رازنده کردن
to fail [memory] U وا ماندن [حافظه یا خاطره]
to fail [memory] U درماندن [حافظه یا خاطره]
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
passive memory U حافظه منفعل
optical memory U حافظه نوری
one level memory U حافظه یک سطحی
memory word U کلمه حافظه
memory trace U رد یاد
memory span U فراخنای یاد
memory sniffing U ازمایش مداوم حافظه به هنگام پردازش
I can recite from memory. U می توانم از حفظ بخوانم
subtract from memory U دکمهکمکنندهازحافظه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com