Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 32 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
machined
U
ماشین
machined
U
دستگاه
machined
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machined
U
تراشکاری کردن صیقل کردن
machined
U
شیارانداختن روی فلز
machined
U
براده برداشتن
machined
U
تراشیدن ماشین
machined
U
خطای ناشی خرابی سخت افزار
machined
U
فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
machined
U
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machined
U
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machined
U
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machined
U
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machined
U
نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
machined
U
تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
machined
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machined
U
عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
machined
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined
U
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machined
U
بیت اجرا میشود
machined
U
کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machined
U
ماشین شبیه سایز شده و عملیات آن
machined
U
خطای ناشی از خرابی قطعه
machined
U
شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
machined
U
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machined
U
ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
machined
U
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machined
U
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machined
U
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machined
U
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
machined
U
تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
machined
U
کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com